کد خبر:۲۲۹۱۲۹
جانباز هشت سال دفاع مقدس:

کل جنگ این بود که تابع محض ولایت باشیم

خسرو ملازاده، جانباز هشت سال دفاع مقدس گفت: این ملاک نیست که آن موقع کی بودیم، چه کار می‌کردیم، امروز چطور فکر می‌کنیم؛ بلکه مهم این است که ما تابع ولایت باشیم و کل جنگ هم همین بود.
کل جنگ این بود که تابع محض ولایت باشیم

باشگاه دانشجویان «خبرگزاری دانشجو»، امیر اکبری؛ گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی سهند تبریز به همت جامعه اسلامی برای تجدید پیمان با آرمان‌های شهدا و ادامه راه آنان با خسرو ملازاده، جانباز هشت سال دفاع مقدس که در عملیات‌های زیادی از جمله خیبر حضور داشته و همرزم سرداران شهید مهدی و حمید باکری بوده است، دیدار کردند که بخشی از این گفت‌و‌گو به شرح زیر می آید:
 

انقلاب یکی از برکت‌های زندگی ما بود


 من در خانواد‌ه‌ای به دنیا آمدم که دارای وضع اقتصادی نامناسبی بود و در سایه‌ تربیت و زحمت‌های مادر و از طرفی مصادف شدن با انقلاب ایران به رهبری حضرت امام راحل به بیراهه نرفتیم و در حقیقت انقلاب یکی از برکت‌های زندگی ما بود و ما را از منجلابی که ممکن بود در آن گرفتار شویم، نجات داد.


اواخر حضور در جبهه با درخواست از دوستان و مسئولان وارد اطلاعات عملیات شناسایی شدم. عملیات خیبر که آغاز شد به خاطر تخصص و آموزش‌هایی که به نیرو‌های اطلاعات می‌دهند، همه افراد را به عملیات نمی‌برند و ما هم جزو آن‌ها شدیم.

 

من و دوستانم نتوانستیم تحمل کنیم و بعد از درخواست های زیاد بالاخره قبول کردند تا به جزیره برویم و در داخل جزیره بعد از درگیری‌های شدید به پل شطاطه رسیدیم که بعد‌ها اسمش را گذاشتیم پل شهید حمید.

 

درگیری در جلوی پل خیلی شدید بود و بیشتر کسانی که می‌آمدند یا شهید و یا مجروح می‌شدند و یا به علت شرایط سختی که حاکم بود، عده‌ای از دوستان کم می‌آوردند.

 

در آن شرایط سخت بود که ما حمید را هم از دست دادیم و سه چهار نفری مانع سقوط پل شدیم. ارتش از محور زید، لشکر27 حضرت رسول(ص) از محور فتح، چهارده امام حسین(ع)، از طرف پل العزیر لشکر نصر، 19 فجر شیراز و علی بن ابی طالب(ع) قم نتوانسته بودند خودشان را به ما برسانند و کل عملیات خیبر گره خورده و فقط جزایر مجنون مانده بود که از دست دادن پل و جزایر مصادف با کل عملیات بود؛ اما پیام حضرت امام(ره) که فرمود حفظ جزایر، حفظ اسلام است باعث قوت قلب رزمنده‌ها شد و با جان و دل در میدان نبرد جانبازی کردند، جنگی که میشه گفت تاریخ در آن لحظه ثبت نکرده بود.


جنگ جنگ تا پیروزی

 


 صبح روز بعد عراقی‌ها سعی کردن تا پل را بگیرند. تا ظهر رزمنده‌ها مقاومت کردند اما سرانجام پل را گرفتند و شهید یاغچیان را هم از دست دادیم. عراقی‌ها در زمان خیلی کمی به موازات پلی که از ما گرفته بودند، چندین پل فلزی دیگری نصب کردند و به این ترتیب تانک‌های دشمن به صورت هجومی وارد جزیره شدند. 

 

جزیره دشت صافی بود و در حدود 50 قدمی من نیز آقا مهدی در سنگر فرماندهی که متشکل از سه ردیف گونی بود با شهید احمد کاظمی، معاون آقا مهدی و آقا مصطفی با هم روی عملیات برنامه‌ریزی می‌کردند.

 

بعد آقا مصطفی به طوری که به دور و بر نگاهی می‌انداخت به عنوان کسب تکلیف من رو دنبال آقا مهدی فرستاد که تانک‌ها آمدند و جزیره را تصرف کردند حالا تکلیف چیست؟ من هراسان و با هیجان خاصی آمدم سراغ آقا مهدی و داد می‌زنم که آقا مهدی تانک‌ها اومدن داخل جزیره چه کار کنیم، آقا مهدی یک حرکتی از خودشون نشان داد که واقعاً ماندگار بود.

 

در آن شرایط جزیره که غذا نداریم، مهمات و تدارکات نداریم و ارتباط ما با خشکی چهار ساعت است، آقا مهدی خیلی راحت انگار که اتفاقی نیفتاده، از روی زمین یک موشک آر پی جی بلند کرد و گفت: جنگ جنگ تا پیروزی. با این حرکت آقا مهدی آروم شدم. وقتی برای آقا مصطفی ماجرا را بازگو کردم خندید و گفت که باید بمانیم و بجنگیم.


اقتدار ایران در سایه رشادت‌های شهدا است


نیاز کشور ما به کار کردن خیلی زیاد است و باید سخت تلاش کنیم. فکر کنم به این مرحله رسیده‌ایم که همه به ایرانی بودنمون تو دنیا افتخار کنیم و این چیزی نیست جز در سایه رشادت‌هایی که شهدا انجام دادند، همان شهدای سیزده چهارده ساله‌، همان شهدایی که بچه‌شون هم ندیدند و به خاطر تکلیفی که در خود احساس می‌کردند، در جبهه‌های جنگ حضور داشتند و ما اقتدارمان را از آن‌ها گرفتیم.


تلویزیون هر وقت پیشرفتی را نشان می‌دهد، برای خودم کف میزنم


وقتی تلویزیون پیشرفتی را نشان می‌دهد برای خودم کف می‌زنم و بچه‌ها می‌خندند که بابا چرا این کارو می‌کنی و در جواب به آن‌ها می‌گویم که شما ندیده‌اید که ما یک گلوله را با دستانمان از زمین جمع می‌کردیم و با آن می‌جنگیدیم و حسرت یک گلوله را می‌کشیدیم. وقتی قاهره 313 را دیدم، خیلی خوشحال شدم و همه اینها در سایه شهدا و در گرو مجاهدت‌هایی است که دانشجوها انجام می‌دهند.
 

به قول حضرت آقا ما باید در همه زمینه‌ها چه در علوم نظری و چه در علوم عملی در سطح جهانی اثرگذار باشیم، تحصیل‌کرده‌های ما نباید از علوم غربی، از فلسفه و منطق آن‌ها تبعیت کنند و ما باید در یک چارچوب خاصی حرکت کنیم. ما باید در دنیا باید حرفی برای گفتن داشته باشیم.


در جنگ افرادی را داشتیم که سردار بودند و امروز برای ما سربار هستند


تعدادی از آن سر لشکرهایی که با خود ابا عبدالله(ع) در رکاب حضرت امیر(ع) با هم جنگیدند، در واقعه عاشورا در مقابل ابا عبدالله(ع) صف‌آرایی می‌کنند، در کل تاریخ ریزش و رویش بوده، یک روز من جانباز به خاطر پول به گذشته‌ام پشت پا می‌زنم، دروغ می‌گویم، یا جانباز بودن را وسیله می‌کنم، این در همه جوامع وجود دارد. استثنایی هم ندارد. خیلی از افرادی را داریم که در جنگ سردار بودند، اما حالا برای ما سربار هستند.


کل جنگ این بود که تابع محض ولایت باشیم


این ملاک نیست که آن موقع کی بودیم، چه کار می‌کردیم، امروز چه‌طور فکر می‌کنیم، در این شرایط مهم این است که ما تبع ولایت باشیم و کل جنگ هم همین بود. آمریکا پیشنهاد مذاکره می‌کنه، ژست تبلیغاتی می‌گیره، خیلی از نخبگان ما آب دهنشون می‌ریزه و فوری سست می‌شوند و با مذاکره موافق هستند. این نشان می‌دهد که با وجود اینکه فرهیخته و نخبه هستند؛ اما از آقا اطاعت نمی‌کنند، در صورتی که آقا گفته‌اند که ما این‌ کار را نمی‌کنیم.


اگر تابع ولایت نبودیم، امام را برای خودمان الگو قرار نمی‌دادیم.مگر امکان داشت که ما در آن شرایط سخت بجنگیم. اگر غیر از این بود حتما ما یک روزی راه را گم می‌کردیم و خیلی از دوستان بودند که تابع محض ولایت نشدند و راه را گم کردند.
 
پاره‌ای از مسئولان دنبال کار خود یا دنبال کسب قدرت هستند


از آغاز سال 11 ماه گذشت و پیام نوروزی حضرت آقا که حمایت از کار و سرمایه ایرانی بود، عملیاتی نشد و حضرت آقا تازه سخنان تکمیلی فرمودند تا مسئولان راه خود را پیدا کنند.


پیام‌های نوروزی‌ که حضرت آقا چند سال است پیرامون اقتصاد می‌فرمایند، نشان‌دهنده این است که حضرت آقا امروز را می‌دید که دشمن با اقتصاد، با تحریم  می‌خواهد به ملت ایران فشار بیاورد و اگر به فرمایشات حضرت آقا عمل می‌کردیم، شاید امروز این وضعیت را نداشتیمغ اما متأسفانه پاره‌ای از مسئولان دنبال کار خود یا دنبال کسب قدرت هستند که آسیبی برای کشور است.
 

مشکل اینجاست که فکر می‌کنیم برای خودمون کسی هستیم، صاحب نظریم و بدین ترتیب کار خودمان را پیش گیریم، در صورتی که ما باید تابع ولایت باشیم.
مذاکره و سازش بهانه و فریب است. موضوع هسته‌ای شدن نیست، الگو شدن ایران برای کشورهای اسلامی است.


هیچ کس راضی نمی‌شد کاری انجام بده که حضرت امام راحل ناراحت بشوند


آن موقعی که ما به جبهه رفتیم توقعی نداشتیم، حالا هم برای خودمان حساب باز نکردیم، کار همه بچه‌ها قربت الی الله بوده، به خاطر امام و شهدا و اعتلای ایران اسلامی بوده است.
 

 

هیچ کس راضی نمی‌شد کاری انجام بده که حضرت امام راحل ناراحت بشوند. همه حاضر بودند جانشان را فدا کنند تا حضرت امام غم به چهره‌شان نباشد. حضرت امام بفرمایند جزیره حفظ بشود، در آن شرایط سخت که شهید میثمی گفته بود هر کس در طلائیه بود و در طلائیه ماند، اگر در کربلا هم بود می‌ماند، جزیره را حفظ می‌کردند.

 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار