به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، بزرگی تعریف می کرد روزی امیرالمومنین علی (ع) به یک پارچه فروشی می روند. از فروشنده می پرسند این پارچه ها را چند می خری و چند می فروشی؟ فروشنده گفت: «برای مثال: این پارچه را 20 دینار می خرم و 22 دینا می فروشم»
حضرت رو به فروشنده فرمودند: «پارچه را 20 دینار بخر و 20 دینار هم بفروش و با برکت آن زندگی کن!»
(این روایت نقل به مضمون از یک بزرگوار است که از وی شنیدم)
شاید باور چنین روایتی در روزهایی که دشمن جنگ خود را از سلاح سخت رو به پول و سرمایه و اقتصاد آورده است و مشکلات اقتصادی حرف اول را می زند و دغدغه های مالی به اصلی ترینِ دغدغه های مردم تبدیل شده است؛ کار چندان ساده ای نیست اما توصیه می کنم تنها کسانی مطلب زیر را بخوانند که به حرف مولا امیرالمومنین علی علیه السلام ایمان دارند.
اما شاید اولین سوالی که در ذهن مخاطب ایجاد شود این باشد که «برکت» چیست؟
به نظر می رسد قران کریم بهترین منبع برای یافتن معنای لغوی و مفهومی واژه «برکت» باشد.
تفسیر گرانسنگ المیزان، «برکت» را به معنی مستقر شدن و ثابت شدن معرفی می کند. علامه طبابایی «برکت» را «ثبوت خیر خداوند در چیزی» تعریف می کنند. لذا به هر چیزى که داراى زیاده غیرمحسوسى است مىگویند: این چیز مبارک و داراى برکت است.
اما چگونه به کسب و کار و مال و دارائی مان برکت دهیم و به این واسطه اموالمان را چندین برابر کنیم؟
برکت امری است مهم تر از ثروت، ضمن اینکه ثروت ممکن است موقتی یا فقط مختص به مال باشد اما برکت پایدار است و تنها به مال تعلق نمی گیرد بلکه زوایای مختلف زندگی مانند عمر و زمان را نیز در برگیرد.
کلمه برکت و مشتقات آن، سی و دو بار در قرآن کریم ذکر شده و در گفتگوی انسان ها به کار می رود که چیزی را دارای برکت و چیزی را فاقد آن می دانند.
اما در زندگی روزمرّه عوامل زیادی باعث افزایش برکت در زندگی اسان ها می شود که به چند مورد از این عوامل اشاره می گردد:
1) جماعت:
پیامبر مکرم اسلام در احادیثی برکت را در جماعت و در جمع بودن دانسته اند: «…فإنّ البرکه مع الجماعه» (1)
اسلام با تشویق مسلمانان به شرکت در نماز های جماعت و جمعه ، مخالفت خود را با گوشه نشینی اعلام کرده و حتی در نماز فرادی نیز عبارت جمعی «ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» را واجب نموده است.
2) دعـا:
نحوه سخن گفتن با دیگران ، از مواردی است که در دین اسلام مورد تأکید و توجه قرار گرفته است.
حضرت رسول (ص) فرمود: به برادرتان مبارکباد بگویید و برایش برکت بخواهید.
طلب برکت برای برادران دینی ، انرژی مثبت زیادی در وجود مؤمنین ایجاد می کند، زیرا وجود مؤمنان حقیقی آکنده از برکت است و دعای آنها در حق برادرانشان، برکت را به زندگی آنها هدیه می دهد.
حارث بن حصیره از پدرش از امیر المؤمنین على بن ابى طالب (ع) روایت کند که آن حضرت به شیعیان خود فرمود: در میان مردم همچون زنبور عسل در میان پرندگان باشید، که هیچ پرندهاى نیست جز اینکه زنبور عسل را ناتوان مىشمرد، و اگر بدانند که چه برکتى در اندرون او نهفته است هرگز چنین رفتارى در بارهاش نمىکردند. (2)
3) تکریم بزرگان:
حضرت محمد (ص) می فرماید: « البرکه فی أکابرنا فمن لم یرحم صغیرنا و یجل کبیرنا فلیس منّا. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «برکت در بزرگان ماست، کسى که بر کوچک ما رحم نمىآورد و بزرگ ما را گرامى نمىدارد، از ما نیست» (3)
استفاده از تجربه بزرگان که سرد و گرم روزگار را چشیده اند ، گوش دادن به پندهای دلسوزانه و به دست آوردن دل آنان ، دریایی از برکت را به زندگی انسان وارد می کند.
4) پرداخت زکات :
امام باقر(ع) فرموده اند: « وَ الزَّکَاه تَزِیدُ فِی الرِّزْق » (4)
اما اگر ما هر چیز را دارای زکات بدانیم و زکات را نیز مایه برکت بخوانیم، آنگاه به معنای عامی بر خواهیم خورد که رعایت این معنا در عرصه های مختلف زندگی، حیاتی پر از برکت در تمام زمینه ها برای ما به ارمغان خواهد آورد.
به یک حدیث در این زمینه اشاره می کنیم:
امام صادق(ع) فرمودند:
«بر هر جزئى از اجزاى بدن تو دادن زکاتى در راه خداى بزرگ واجب است، بلکه بر هر تار مویى، پس زکات چشم، نگریستن براى عبرت گرفتن است، و چشم پوشیدن از نامحرم و شهوات، زکات گوش، شنیدن علم و حکمت و قرآن است، و حکمتهاى مفید دینى و پند و اندرز نجاتبخش، بهمراه دورى گزیدن از آنچه بر ضد اینهاست، یعنى دروغ و غیبت و نظایر آنها، زکات زبان، اندرز دادن به مسلمانان و بیدار کردن غافلان است، و ذکر و تسبیح بسیار گفتن، زکات دست، بخشندگى و سخاوت است از آنچه خدا به تو انعام کرده است، و بکار گرفتن آن در نوشتن علوم، و رهنمودهایى که مسلمانان در طاعت خداى متعال از آنها بهرهمند شوند؛ و همچنین به کار نبردن آن در هر کار بد و هر اقدام شر، زکات پا، کوشش در انجام دادن حقوق خداى متعال است، یعنى رفتن به دیدن صالحان، و حضور در مجالس ذکر، و کوشش در اصلاح امور مردمان، و صله رحم، و جهاد، و هر چه صلاح قلب و سلامت دین تو در آن باشد.» (5)
5) پرداخت صدقه:
از سفارشات اکید اسلام درباره مال انسان ها ، صدقه است که برای فرد و جامعه برکات بسیار زیادی دارد.
امام صادق(ع) فرمودند: جامعه ای که افراد آن اهل صدقه باشند ، قطعاً برکات آن را در زندگی خود خواهند دید
زیرا « یکى از خصوصیات صدقات، این است که نمو مىکند و این نمو، لازمه قهرى صدقه است و از آن جدا شدنى نیست ، چرا که باعث جلب محبت و حسن تفاهم است و امنیت را گسترش داده و دل ها را از اینکه به سوى غصب و دزدى و افساد و اختلاس بگراید، باز مىدارد و نیز باعث اتحاد و مساعدت و معاونت گشته و اکثر راه هاى فساد و فناى اموال را مىبندد و همه اینها باعث مىشود که مال آدمى در دنیا هم زیاد شود و چند برابر گردد» (6)
6) سحر خیزی:
عبارت «سحر خیز باش تا کامروا باشی» را زیاد شنیده اید. این عبارت اشاره دارد به حدیثی از پییامبر اکرم که فرمودند::«برکت در سحر خیزى است» (7)
سرزندگی و پر انرژی بودن نیز از آثار سحرخیزی است و نیز فرمود: «هر گاه یکى از شما کارى داشته باشد، صبح زود به دنبال آن کار رود، زیرا من از خداى خویش خواستهام به کسانى از امت من که اول وقت به سر کار خویش حاضر شوند، برکت دهد» (8)
7) صله رحم:
پیوند با خویشان و آگاه بودن از وضعیت زندگی آنان، از امور مورد توجه اسلام بوده و هست.
در گذشته، آگاهی یافتن از حال همسایگان و اقوام، با شب نشینی ها و بیان سخنان و تجربیات ریش سفیدان، نعمتی بود که امروزه کم رنگ شده است، اما باز هم صله رحم جایگاه خاص خود را دارد.
حضرت علی (ع) یکی از عوامل برکت در زندگی را صله رحم دانسته اند، و خطاب به کمیل فرمودند: « یَا کُمَیْلُ الْبَرَکَةُ فِی مَالِ مَنْ….وَصَلَ الْأَقْرَبِین.» (9)
حضرت ، در این روایت به تأثیر صله رحم در مال اشاره نموده است.
***
بار دیگر تاکید می گردد در روزهایی که مشکلات اقتصادی و دغدغه های مالی در صدر دغدغه های مردم قرار گرفته است؛ جدایی از دین و تنها تفکر به چگونه ثروتمند شدن نمی تواند راه حل خوبی برای برون رفت از این بحران باشد.
کمی نزدیکی و آشتی با مفاهیم قرآنی و دینی می تواند کمک بسزایی به همه جوانب زندگی بشریت نماید.
منابع:
علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج63 ، ص 349
مهدى موعود ، ترجمه جلد سیزدهم بحارالأنوار، ص 883
نهج الفصاحه، ص376
بحار الأنوار، ج75 ، ص 183
همان ، ج93 ، ص7
ترجمه المیزان، ج2، ص642
محمد حسین صفاخواه ، گلچین صدوق، ج2، ص190
همان
تحف العقول ، ص174
سایت سازمان تبلیغات اسلامی