نام فناوری های پیشرفته عجین است با تلاش و ایده هایی که ممکن است حتی صد سال بعد را هم نشانه رفته باشند. ایده های بلندی که آینده را همین الان ...
به گزارش خبرنگار علمی «خبرگزاری دانشجو»، نام فناوری های پیشرفته عجین است با تلاش، علم، اندیشه و ایده هایی که ممکن است حتی صد سال بعد را هم نشانه رفته باشند. ایده های بلندی که آینده را همین الان محقق می کنند و تو را فکری می کنند که نکند امروز همان آینده موعود باشد.
شگفتی همزمان با مواجه شدن با ایده های عملیاتی شده و حتی انبوه سازی شده فناوری های نوین را حتی می شد در گشت و گذاری کوتاه در دومین نمایشگاه بین المللی فناوری های پیشرفته که به همت شبکه فن بازار ملی ایران برگزار شده بود، حس کرد.
محیطی گرم و کوچک که با رنگ قرمز خاصش تو را با هیجان و گرمایی خاص به قدم زدن در میان غرفه های جمع و جورش دعوت می کرد تا با صحبت با مردان و زنان روس، اوکراینی و بلاروسی از آخرین دستاوردهایشان بپرسی و با گرما پاسخ های مدنظرت را بشنوی.
البته اگر مترجم های به شدت دوست داشتنی!! همکاری می کردند و با بهانه های صرف ناهار، خستگی غرفه داران و.... دست به سرت نمی کردند.
ولی خب با همکاری همین مترجم ها بود که ما فهمیدیم طرح های مختلف حاضر در غرفه ها در حوزه های صنعت نفت، تولید تجهیزات پزشکی فوق پیشرفته، ماشین آلات و ادوات ساختمانی، سیستم های رادیوالکتریک، نانوتکنولوژی، اتوماسیون، پلیمر، زمین شناسی، دستگاه های تشخیص اسناد، IT و برق قدرت بودند.
اینجا ایران است
به محض ورود، اولین سوالمان این بود: اینجا کجاست؟ چهره ها و هیکل های متفاوت از مردان و زنان ایرانی ما را به سمت این سوال هل داده بود و تکرار جمله: «اینجا که همه خارجین!» سوال عجیبمان را پررنگ تر می کرد.
صریحش اینطور می شود که با توجه به اطلاعات ناقص منتشر شده ما نمی دانستیم با نمایشگاهی کاملا خارجی مواجه ایم و قرار نیست تولید کننده ها و محققین ایرانی را ببینیم بلکه سه کشور روسیه، بلاروس و اوکراین آخرین تولیدات و طرح ها علمی خود را در معرض دید مخاطبین ایرانی قرار داده بودند تا از یک سو به برقراری ارتباط با شرکت ها و حامیان ایرانی برای عرضه محصولات خود مشغول شوند و از سوی دیگر با دانشمندان و طراحان ایرانی بده بستان علمی داشته باشند.
ما داریم ناهار می خوریم!
وقتی از سرگشتگی جغرافیایی خارج شده و به گشتن در نمایشگاه جمع و جور فناوری های پیشرفته مشغول شدیم و عکاس هم به گرفتن عکس هایش مشغول شد، تصمیم گرفتیم با اولین غرفه حرف بزنیم. پیرمرد روس با دیدن ما با گرمی به سراغمان آمد و با اشاره سر و لبخندش سعی می کرد با زبان بی زبانی به ما خوش آمد بگوید و ما هم سعی می کردیم شرمندگی خودمان را از بی موقع رسیدن ابراز کنیم، البته که ما هم دست به دامن لبخند و تکان دادن سر بودیم که به یکباره مترجم محترم میانداری کرد و با پوزش فراوان از ما خواست مزاحم ناهار خوردنشان نشویم و اگر امکان دارد ده دقیقه بعد به غرفه شان برویم.
ما هم تا توانستیم گشت زدیم و بعد که رسیدیم با نبود خانم مترجم مواجه شده و دست به دامن مترجم غرفه روبرویی شدیم.
پیرمرد روس که دکتر ایگور نام داشت حامل طرح های پلیمری مختلفی بود که در روسیه عملیاتی شده بودند. جالب ترین طرح دکتر ایگور به زعم نگارنده مواد خاصی بودند که می توانستند بدون نیاز به آب و دیگر مواد تقویتی به رشد گیاهان منجر شوند.
ایگور می گفت: با اضافه کردن این مواد به خاک می توان تنها هر دوماه یکبار به گیاهان آب داد و از سوی دیگر موجب تقویت گیاهان و رشد بیشتر آنها نیز می شود. جالب این بود که ایگور مدعی بود این مواد را می توان به بنزین ماشین ها و مواد سوختی کشتی ها نیز اضافه کرد تا از تولید دود و مواد خطرناک سوخت ها جلوگیری کند و همچنین از مصرف زیاد بنزین و سوخت نیز پیشگیری می کند.
طرح های دیگر ایگور کاغذهای خاصی بودند که از پلی استر تولید شده بودند و دوام نوشته های کاغذ و خود کاغذ بدون ذره ای آسیب تا 50 سال تضمین بود.
او می گفت این کاغذها برای پرینت مناسب هستند و هم اکنون تمام وزارت خانه های روسیه و بالاخص مراکز نظامی امنیتی که اسناد در آنها از اهیمت زیادی برخوردار است از این کاغذ خاص استفاده می کنند.
ایگور در جواب سوال ما از وضعیت علمی ایران می گوید: من فکر نمی کردم بتوانم در ایران روزهای خوبی داشته باشم و حتی بتوانم حامی برای طرح هایم به دست بیاورم اما روز اول که دیدم 20 دانشجوی ایرانی به یکباره به غرفه آمدند و مرتب از من سوال می پرسیدند، فهمیدم مردم ایران به شدت علم دوست هستند و من امیدوارم ارتباطات علمی ما با ایران تقویت شود.
زنده باد کودکی، زنده باد سلامت
ایگور را رها می کنیم و به سراغ زن و مرد پیری که در غرفه دیگری نشسته اند می رویم. از آنجا که باز هم با مشکل مترجم مواجه می شویم، همه برای یافتن مترجم بسیج می شویم که از قضای روزگار و لطف پروردگار یکی از بازدیدکنندگان مسلط به زبان روسی از آب درمی آید و درست مثل یک فرشته نجات دست ما را می فشارد.
زن روس در جواب سوال ما مبنی بر اینکه طرح خاص شما چیست؟ با آرامش توضیح می دهد که کمپانی ما برچسب هایی تولید می کند که به محض تولد کودک آن را به سرانگشت های نوزاد می زنیم، و از این طریق می توانیم تمام بیماری هایی که در کودکی و نوزاد موجود است را شناسایی کنیم.
او به بیماری های ارثی اشاره می کند و مدعی است که این برچسب ها می توانند تمام بیماری های ارثی را در کودکان از همان بدو تولد شناسایی کند.
زن می گوید کمپانی ما 10 سال بر روی این پروژه کار کرده و در حال حاضر این محصول در روسیه و دیگر کشورهای اروپایی توزیع می شود.
کارت بکش، آب بخور
مشغول صحبت با زن و مرد روسیم که عکاس با هیجان می گوید: «بچه ها یه غرفه ایرانی پیدا کردم!» ما هم با هیجان و بعد از تشکر صمیمانه با مترجم عبوری مان به سراغ غرفه می رویم که با مردی خارجی و استندهایی فارسی مواجه می شویم! پرسشگرانه به هم نگاه می کنیم که مردی ایرانی می گوید: اینجا غرفه یک کمپانی روسی است که ما در ایران نمایندگی طرح هایشان را داریم.
او از طرح نانوفیلتراسیون آب سخن می گوید و در توضیحی کوتاه بیان می کند: این طرح مخصوص تصفیه آب است و تفاوتی که با دیگر تصفیه کننده ها دارد این است که نمک ها و مواد مفید مورد نیاز بدن را از بین نمی برد و آنها را حفظ می کند.
وی می گوید: مصرف انرژی این دستگاه از بقیه تصفیه کننده ها نیز 40 درصد پائین تر است.
بعد از سوال ما در خصوص عملیاتی شدنش در کدام شهرها می گوید: شرکت ما برای اولین بار این دستگاه را در شهر ملاثانی اهواز اجرا کرده است. بعد از آن هم در استان مرکزی، استان آذربایجان غربی، چند روستا از شهر ساوه، شهرستان هشترود و امیدیه این طرح پیاده شده است.
وی ادامه می دهد: در ملاثانی ما این طرح را برای اداره آب و فاضلاب انجام دادیم و حدود 7000 متر در سطح شهر لوله کشی انجام دادیم و با نصب دستگاه های کارت خوان در معابر عمومی مانند دستگاه های تلفن، مردم می توانند با کشیدن کارت، آب مورد نیاز خود را دریافت کنند.
لامپ 25 ساله
وقت عبور از کنار یکی از غرفه ها نور خاص چراغی ما را به سمت خودش می کشاند. یک چراغ بزرگ مربعی شکل است که تولید نور می کند.
مترجم توضیح می دهد که این لامپ 25 سال عمر می کند بدون اینکه ضعیف شود و یا حتی بسوزد و جالب این است که نور بیشتری نسبت به دیگر چراغ ها تولید می کند بدون اینکه ذره ای گرم شود.
همزمان با این حرفش دستم را به چراغ می کشم و می بینم درست می گوید، اصلا گرم نیست.
مترجم ادامه می دهد که در حال حاضر بسیاری از خیابان های شهرهای روسیه با این چراغ روشن می شوند، و مصارف دیگری چون مصرف در بیمارستان، مکان های عمومی، فرودگاه ها و... دارد و تاکید می کند بهترین مصرف این چراغ در اتاق های عمل است چون چراغ دقت فوق العاده بالایی دارد و ریزترین موارد را نیز نشان می دهد.
او می گوید مصرف خانگی برای این چراغ در نظر نگرفته شده است و اینجا بود که من آرزو کردم کاش در نظر می گرفتند مصرف خانگی را!
بعد از سر زدن به دیگر غرفه ها و دیدن جذابیت های دیگری که هرکدام دنیایی از تجربه و تلاش را با خود دارند با حالت متفکرانه به سمت درخروجی می رویم و به آینده همین الان محقق شده ای که در کارتون های کودکی می دیدیم فکر می کنیم.
راستی نمایشگاه فناوری های پیشرفته در سالن حجاب کانون پرورش فکری برگزار شده است. شما هم می توانید آینده را ببینید.