به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حکمت ما نوشت؛ وقتی آتش با همه قدرتش به جنگل می زند، راحت ترین طعمه های آتش، درختان خشک هستند،در این میان، باد، بزرگترین کمک را به وسعت بخشیدن به آتش می کند، بهترین کاری که در این میان انجام می گیرد، بستن خط آتش است تا، از سرایت آتش به درختان سالم جلوگیری به عمل آید، حال شیوه هایی که آتش نشان ها انجام می دهند، متناسب با کارشان این است که ردیفی از درختان را در مقابل آتش حذف می کنند تا جلوی سرایت آتش را بگیرند، و این در حالی است که نه می توان روی درختان خشک سرمایه گذاری کرد و نه می توان جلوی باد را گرفت.
آتش بی حجابی و بی حیایی به جامعه زده است، و طوفان قدرتمند تفکرات غربی و شیطانی کمکی بزرگ به وسعت بخشیدن آتش بی عفتی، بی حیایی و بی حجابی می کند، و این در حالی است که تفکراتی خشک که تحمل مقابله با این هجوم آتش و طوفان را ندارند، به راحتی می سوزند، و خود را به موج بی حیای جامعه می سپارند. البته نقطه ضعف آتش نشان های موظف به خاموش کردن آتش بی حجابی این است که، به اتحادی مبنی بر داشتن راهکاری واحد و قدرتمند برای عمل کردن در این جنگل جامعه نرسیده اند، گروهی فرهنگ سازی، گروهی برخورد قوای قهریه و هر کسی نظری دارد.
اما اگر در مثالی که زده ام مناقشه ای نشود، بعد از تحقیقاتی که در این زمینه جسته و گریخته داشته ام،به این نتیجه رسیده ام که همه ما به اشتباهی بزرگ دست زده ایم، و آن هزینه کردن همه قوای فعال در این محور، بر روی بی حجاب های جامعه است، و غافل از اینکه در مبحث حجاب، آنکه خود را همگام با تفکراتی ضد قرآنی و ضد اهلبیتی کرده است، آنقدر متحمل هجوم تفکرات و اخلاقیات سوء شده است که، حاضر می شود بدن خویش و زیبایی های خدادادی خویش را به این و آن نشان دهد، و همه انسانیت خویش را در بدن و موی خویش خلاصه کند، و خوراک چشمان هرزه بعضی در جامعه کند و این خود اوج ضعف فرد را می رساند که به اینجا ختمش کرده است، و ما هم با خوش خیالی، همه هزینه های فردی و اجتماعی و مالی را روی آنها زوم کرده ایم ( البته هر چند اکثر قریب به اتفاق بی حجاب ها نیت و مقصودشان این نیست، بلکه خود به خود و در روندی با شیب تند، به گسترش شهوت و هوی و هوس در جامعه کمک شایانی می کنند)
در این موضوع بدترین اتفاقی که می افتد، خوش خیالی و امیدواری ما به با حجاب های جامعه است، و البته نه همه آنها، بلکه آن دسته از با حجاب ها که طبق سنت و قوانین خانوادگیشان، عرف اجتماعشان، و یا دلایل متعددی دیگر که ممکن است، حتی نظارت برادری مقید و مومن نیز باشد، مجبور به محجه بودن هستند و حتی نه، به حجاب عادتی از سر یک کار عادی کرده اند، و به محض ورود به شرایط جدید و یا برادشته شدن قیدهای ذکر شده، به فردی بی حجاب تبدیل می شوند.
پس رشد بی حجابی وقتی اتفاق می افتد که ما با حجاب ها را رها کرده ایم و همین طور آمار در حال رشد بی حجابی را نظاره می کنیم، و برنامه ریزی برای نجات آنها می کنیم، غافل از اینکه بی حجاب ها از آسمان و از کرات دیگر نیامده اند، بلکه اینها همان باحجاب ها هستند که در اصل "بیحجابی پنهانی" بوده اند!
پس، بستن خط آتش در این محور و جلوگیری از بی حجاب شدن باحجاب ها، اولین کاری است که باید انجام گیرد، وقتی توانستیم، با حجاب ها را نسبت به موقعیتی که دارند و ارزش حجابی که رعایت کرده اند توجیه کنیم و آنها را از دستبرد آتش ویرانگر نجات دهیم، و خط آتش را ببندیم، آنوقت می توانیم با کمترین کارها در زمینه حجاب، بهترین نتایج را بگیریم.
بی حجابی در جامعه ما، با بی فکری بعضی و توجیه نبودن بعضی، می رود که به سلیقه و اختیار تبدیل شود، غافل از اینکه سوای قوانینی که بی حجابی را بی قانونی می داند، خداوندی هست که بارها و بارها در قرآن کریم و از زبان ائمه اطهار(ع)، حجاب را ثواب، و بی حجابی را سوای از گناهی کبیره بودن آن، موجب اضمحلال جامعه می شناسد.
به این اعتقادم که، تا اتحادی در این موضوع در کشور صورت نگیرد؛ و کارها به صورت دور از هم و جزیره ای اداره شود و هر کس ساز خود را بزند، نتیجه ای جز آنچه می بینیم، عایدمان نخواهد شد...