به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، باز هم بهار دارد پاورچین پاورچین سایهاش را بر ایران پهن میکند تا شور سفره هفتسین و گرفتن عیدی، بار دیگر در دلهای کودکان ایرانی جوانه بزند. پیش ترها همین که نام عید بر زبان میآمد، زندهشدن طبیعت جلوی چشم جان میگرفت و دید و بازدیدهای نوروزی؛ اما سالهایی نه چندان اندک است که در ماه پایانی سال کهنه، خرید لباس حرف اول را میزند.
تا آنجا که نوروز برای بسیاری از جوانان مترادف شده با داشتن لباسهایی به رنگ مد سال! همین است که این روزها خیابانهای همه شهرهای کشور مملو از خانوادههایی است که برای خرید آمدهاند. خانوادههایی که شاید نه با رنگ انتخابی جوان و نوجوانشان موافق باشند و نه با قیمت لباسها. اما ملاحظات در ارتباط با فرزندان همیشه وجود داشته است...
در مرکز خرید
در هر مغازهای که پا بگذاری، مشتریهای زن به دنبال رنگ مد سال، لباسها را زیر و رو میکنند. مهرانه یکی از این زنان است. 23 ساله است و یکسال است که ازدواج کرده. مهرانه میگوید: «از فروشنده، رنگ سال رو پرسیدم و گفت: سورمهای! با اینکه از یه شلوار قهوهای خوشم اومده بود اما چون امسال مد نیست نخریدم.» قیمتها برای مهرانه مهم نیست.
سال به سال دریغ از پارسال
تب مد از آن تبهایی است که سالهای سال است ایرانیها را دربر گرفته است. تبی که مُهر تاییدی است بر اعتقاد آن دسته از جامعهشناسانی که معتقدند مصرفگرایی در جامعه ایرانی سر به فلک میزند.
هر سال که به سراغ خرید عید میرویم سلیقه ما دستخوش تغییر شده است، این را به خوبی درک میکنیم، بسیاری از ما بدون آنکه به جیب خود توجهی داشته باشیم، به دنبال لباسهایی خاصتر و البته گرانتر هستیم.
دکتر مجید ابهری متخصص علوم رفتاری، استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در اینباره میگوید: «با نزدیک شدن عید، ما ایرانیها در دو جهت تلاش میکنیم: یکی خانهتکانی است که بعد از یک سال به فکر زیر و رو کردن خانه و پاک کردن شیشه و شستن پرده و قالی میافتیم و دیگر اینکه نیازمندیها و سور و سات نوروز، از آجیل و شیرینی تا لباس عید را تهیه میکنیم. از نگاه رفتارشناسی وقتی به رغم نرخ بالای تورم و مشکلات اقتصادی، مغازهها و پاساژها مدام پر و خالی میشوند تا لباسهای مد روز خریداری شود، این پرسش مطرح میشود که آیا خرید عید آن هم بر اساس مد روز یک ضرورت فردی یا اجتماعی است؟»
از نگاه رفتارشناسی وقتی به رغم نرخ بالای تورم و مشکلات اقتصادی، مغازهها و پاساژها مدام پر و خالی میشوند تا لباسهای مد روز خریداری شود، این پرسش مطرح میشود که آیا خرید عید آن هم بر اساس مد روز یک ضرورت فردی یا اجتماعی است؟»
یاسین اصغری، جامعهشناس، در این باره میگوید: به هر حال به تناسب سن تغییراتی در خرید خواهیم داشت و البته تغییراتی که به واسطه تغییر در شرایط سنی خواهیم داشت امری است طبیعی.
اما مشکلی که در جامعه ما به چشم میخورد این است که به واسطه ارائه الگوها و مدهای نامناسب ذائقه افراد را به تدریج تغییر میدهیم. متاسفانه ما در زمینه ارائه الگوها به جامعه دچار نوعی گسیختگی هستیم. بسیاری از الگوهایی که هر سال به مشتریان تحمیل میشود به هیچ عنوان با الگوهای ایرانی و اسلامی هماهنگ نیست.
جوادی اما از زاویه دیگری به این موضوع نگاه میکند، او به نظریهای در جامعهشناسی اشاره میکند و میگوید: زمانی که آرزوهای افراد یک جامعه با محدودیتی همراه نباشد، جامعه با یک آنومی روبرو خواهد شد.
خرید
مردم اینجامعه دائما در حال تلاش برای بدست آوردن امکانات بیشتری هستند در صورتی که هدف خاصی ندارند، آنها تلاش بسیاری میکنند اما در نهایت این احساس را دارند که تلاششان بیهوده است. در چنین جامعهای آسیبهای اجتماعی بیشتر به چشم میخورد؛ در این گونه از جوامع که معمولا جوامعی مصرف گرا تلقی میشوند، درآمدها با آرزوهای افراد سازگار نیست به همین خاطر افراد برای جبران آنچه ندارند دچار انحراف و آسیب میشوند مثلا یک فروشنده قیمت کاذبی بر روی کالای خود میگذارد و یا یک راننده تاکسی کرایه بیشتری از مسافر دریافت میکند.
او ادامه میدهد: من تصور میکنم جامعه به نوعی دچار این شرایط شده است، چرا که بسیاری از افراد از درون راضی نیست.
ابهری نه مخالف مدگرایی است و نه خرید شب عید اما میگوید: نباید شورش کرد: «چه عیبی دارد سال نو را با لباس نو شروع کنیم حتی اگر این لباس نو، یک جفت جوراب باشد. به شرط آنکه زیادهخواهی و تشریفات را کنار بگذاریم و از چشم و همچشمی و رقابتهای منفی خودداری کنیم. به جای اینکه همسر یا والدین خود را تحت فشار بگذاریم تا قرض کرده و برای ما لباس تهیه کنند، توان مالی آنها را در نظر بگیریم.»
مردم اینجامعه دائما در حال تلاش برای بدست آوردن امکانات بیشتری هستند در صورتی که هدف خاصی ندارند، آنها تلاش بسیاری میکنند اما در نهایت این احساس را دارند که تلاششان بیهوده است.
ابهری معتقد است: «نکته دیگر این است که زیباییطلبی و زیباییجویی اساسا در فطرت بانوان نهاده شده اما این زیباییجویی تا آنجا مفید است که به افراط در خرید برند و مدگرایی تبدیل نشود. بسیار دیده شده است که عدهای فرصتطلب اقلام بنجل خود را به نام برندی خاص به خریداران انداختهاند. عدهای به خاطر فخرفروشی و مسابقات برندگرایی هر لباس و کفش و کیفی را به نام برند اصلی میخرند و پول خود را دور میریزند. برندگرایی در حقیقت یک رفتار مناسب اقتصادی بوده و به معنای تهیه لوازم ضروری از تولیدکنندگان یا فروشندگان اصلی که هم دوام آن بیشتر است و هم دارای قیمت مناسبی است اما در کشورهایی مانند ایران برندهای تقلبی با چند برابر قیمت به فروش میرسد و با توجیه اینکه مد است، مورد توجه جوانان قرار میگیرد.»
خرید کفش
اما در مورد مدگرایی، ابهری هم با بسیاری از والدین هم نظر است: «بعضی از دختران از هنرپیشگان هالیوودی جلوتر افتادهاند و وقتی آنها را در خیابان میبینیم انگار به عروسی میروند. همین است که با وجود اینکه 70 درصد لوازم آرایش موجود در بازار ایران تقلبی است با قیمتهای بالایی به فروش میرسد. هر زن و دختری که روزانه یک آرایش متوسط بر چهره داشته باشد در سال دو و نیم کیلوگرم مواد سمی نظیر سرب وارد بدن خود کرده است. موادی که باعث ریزش مو رویش موهای زائد و ناراحتیهای پوستی میشود. همین موضوع را میتوان به لباس تعمیم داد. استفاده از مواد نامناسب و حتی بعضا سرطان زا در بسیاری از لباسهای وارداتی این روزها به بهانه اینکه مد است رواج یافته.»
پس باید برای جوانان و نوجوانان ایرانی چه نسخهای پیچید؟
ابهری میگوید: «جوانان باید با رعایت معیارهای اجتماعی و اخلاقی در انتخاب پوشاک بر اساس مد روز حرکت کنند. متاسفانه قصور بیشتری متوجه طراحان لباس در کشور است در سی سال گذشته نتوانستهاند لباس یا مانتویی را عرضه کنند که با ارزشهای جامعه ما متناسب باشد و هم با سلیقه جوانان بخواند و زیبایی و ظرافت داشته باشد. مگر لباسهای سنتی ما چه اشکالی دارد که نمیتوان از آنها الهام گرفت؟ نمایشگاههایی برگزار میشود اما بسیار دیر برای این مسئله اقدام شد. ژاپنیها به رغم این همه پیشرفت هنوز در مراسم رسمی و عروسها و مهمانیهای خود کیمونو برتن میکنند و با افتخار آن را لباس سنتی خود میخوانند.»
این متخصص علوم رفتاری، جوانان ایرانی را منطقیترین جوانان دنیا میداند و معتقد است: «اگر با آنها با منطق حرف بزنیم خیلی زود میپذیرند. اگر سن و جنس و نیازهای دیگر آنها در نظر گرفته شود و با زبان منطق با آنها سخن بگوییم هرگز به مدگرای افراطی روی نمیآورند.»
منبع: چارقد