به گزارش گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ چهارمین جلسه انجمن نظام شناسی قرآنی با موضوع «نظامسازی و نظامشناسی بر اساس راهبردهای قرآنی و روایی در عرصه مدیریت و تعلیم و تربیت اسلامی» که 17 اسفند ماه با حضور اساتید، محققان و دانشپژوهان و سخنرانی استاد زاهدی و آیت الله حائری شیرازی در مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت صابره (س) برگزار شد.
در ابتدای جلسه استاد زاهدی به ارائه گزارش مختصری از جایگاه علمی موسسه فرهنگی قرآن و عترت صابره (س)در سطح کشور و جهان اسلام پرداخت.
وی صابره را پیشتاز در مباحث تعلیم و تربیت معرفی نموده و از آن به عنوان محل رجوع گروههای مختلف فعال در این حوزه یاد کرد و افزود: نهال صابره در دوره تربیت استاد در مدیریت و تعلیم و تربیت قرآنی، کم کم چهار سالش در حال تمام شدن است و به نهال ریشه دار در سطح کشور تبدیل شده است.
وی دلیل تاسیس انجمن نظام شناسی قرآنی و روایی در مدیریت و تعلیم و تربیت اسلامی را نیاز شدید جوامع اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران درباره مدیریت و تعلیم و تربیت اسلامی معرفی کرد.
استاد زاهدی چرایی تأسیس انجمن مذکور توسط مؤسسه صابره(س) را، دستاوردهای تحقیقاتی شگفت آور مؤسسه در این زمینه دانسته و نماد آن را کتابی با عنوان «نظام شناسی و نظام سازی گمگشته جهان اسلام» که حاصل 25 سال فعالیت تحقیقاتی بوده و توسط مؤسسه صابره(س) تألیف شده است، عنوان کرد.
وی در ادامه این بحث افزود: به جایی رسیدیم که صورت نظام یافته مبانی نظری و عملی مدیریت و تعلیم و تربیت اسلامی را طراحی کرده ایم. اکنون تمام جهان اسلام، منتظر جمهوری اسلامی هستند که نظام مدیریت و تعلیم و تربیت را به ایشان ارائه کند.
استاد زاهدی درباره نیاز جوامع اسلامی به نظام شناسی و نظام سازی در عرصه مدیریت و تعلیم و تربیت اسلامی نام کشورهایی را آورد که مسلمانان و فرهیختگان ایشان نیاز مذکور را اعلان کرده و آمادگی خود را برای دریافت نظرات جمهوری اسلامی در اینباره ابراز نموده اند که از جمله میتوان به مسلمانان و فرهیختگان کشورهای لبنان، عراق، پاکستان، هندوستان، مصر، افغانستان، کانادا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی اشاره کرد.
استاد زاهدی در ادامه، نقد طرح تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش را که به نام سند ملی معروف شده و نقدهایی درباره کتب عمیق و اصیل با موضوع تعلیم و تربیت را قویترین نقدها و از ثمرات صابره دانست.
استاد زاهدی در پایان به ارادت و سابقه علاقه خود به حضرت آیت الله حائری شیرازی اشاره کرد و تمایل مؤسسه صابره (س) را به استفاده از مباحث علمی ایشان ابراز کرد.
در ادامه این جلسه آیت الله حائری شیرازی با موضوع «طراحی نظام مدیریت و تعلیم و تربیت قرآنی» سخنان خود را ایراد نمود.
وی سخنان خود را با گفته مرحوم حجت السلام منیرالدین حسینی شروع کرد که ایشان فرموده اند: «متاسفانه آقایان مفاهیم کاربردی را جدی نگرفتند، لذا کارایی اسلام زیر سوال رفت». سپس با بیان مثالهایی در مورد وام گرفتن و بانکداری و پول رایج امروز، به توضیح اینکه «کارایی اسلام زیر سوال رفت یعنی چه» پرداخته و ادامه داد: شما که میگویید اسلام برای هر چیز برنامه دارد، برای اقتصاد برنامه دارد، برای پول برنامه دارد، پس این برنامه کجاست؟ عدم پاسخ کافی به این سوالات ریشه در این دارد که مفاهیم کاربردی توسط حوزه ها جدی گرفته نشده است.
وی همچنین به تبیین واژه های نور و ظلمت پرداخته و با اشاره به اینکه واژه نور و ظلمت در قرآن یک واژه کاملی است، افزود: منظور از ظلمت، ظلمت اخلاق، ظلمت رفتار، ظلمت اقتصاد، ظلمت تربیت، ظلمت برنامه ریزی و... است. منظور از نور، نور در اخلاق، رفتار، مدیریت، دنیا، آخرت و... است. کتاب عقل و جهل حضرت امام(ره) را اگر نگاه کنید جنود عقل و جنود جهل را نام میبرند. می توان جنود عقل را نور نامید و جنود جهل را ظلمت. در زیارت ناحیه مقدسه میخوانیم:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِیِّ رَحْمَتِکَ وَ کَلِمَةِ نُورِکَ وَ أَنْ تَمْلَأَ قَلْبِی نُورَ الْیَقِینِ وَ صَدْرِی نُورَ الْإِیمَانِ وَ فِکْرِی نُورَ الثَّبَاتِ وَ عَزْمِی نُورَ الْعِلْمِ وَ قُوَّتِی نُورَ الْعَمَلِ وَ لِسَانِی نُورَ الصِّدْقِ وَ دِینِی نُورَ الْبَصَائِرِ مِنْ عِنْدِکَ وَ بَصَرِی نُورَ الضِّیَاءِ وَ سَمْعِی نُورَ وَعْیِ الْحِکْمَةِ وَ مَوَدَّتِی نُورَ الْمُوَالاةِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ع».
ده نوری که در این زیارت ذکر شده در مقابلش هم ظلمتهایش را میگوید. حرکت از نور به ظلمت یا از ظلمت به نور با مجموع عبادات واقع نمیشود. انسان حتی با تمام عبادات نیز بدون واسطه به نور نمی رسد و همچنین با گناهان نیز بدون واسطه به ظلمت نمیرسد. واسطهای لازم است. چه عبادات و چه معاصی با واسطه و لازمهای تبدیل به نور و ظلمت می شوند که آن واسطه، ولایت است.
ولایت الله یا ولایت طاغوت. نماز انسان را عوض نمیکند، روح نماز که ولایت الله است، انسان را عوض میکند. نمازی که ولایت الله ندارد روح ندارد. بدتر از آن هم می شود که نماز با ولایت طاغوت است.
وی عاشورا را به عنوان مثال مطرح کردند و افزودند: در عاشورا هر دو طرف جبهه نماز می خواندند، هم اشقیاء و هم یاران امام حسین(ع). جنگ نماز با نماز بود، جنگ روزه با روزه بود. جنگ جهاد با جهاد بود. فرقش این بود که این طرف ولایت الله بود و آن طرف ولایت طاغوت بود.
کار بزرگ حضرت امام حسین(ع) این بود که از نور یاران و اهل بیتش رونمایی کرد و از ظلمت یزیدیان رونمایی کرد. لعن و سلام در زیارت عاشورا را برای این گذاشتند. لعن را برای ظلمت گذاشتند، سلام را برای نور گذاشتند. اینقدر ثواب که برای زیارت عاشورا گذاشتند، برای معرفی ولایت است. معرفی ولایت معرفی انسان است. عاشورا کتاب انسانشناسی است.
اشقیای کربلا انسان هستند، شهدای کربلا هم انسان هستند. انسان ترکیبی است از شهدای کربلا و اشقیای کربلا؛ اشقیای کربلا مظاهر جهل هستند، شهدای کربلا مظاهر عقل و نور هستند.
وی با ذکر مثالی از کشتی که دارای عرشه و کابین ناخدا می باشد، دو کشتی را مثال زدند که در عرشه هر دو کشتی توسط شهدا و اشقیا نماز برگزار می شد. اما اینها تفاوتی در عرشه ندارند، بلکه تفاوت در کابین این دو کشتی وجود دارد. کابین ناخدای شهدای کربلا بر مبنای ولایت الله است و کابین ناخدای کشتی اشقیا، ولایت طاغوت است.
سپس آیت الله حائری شیرازی با بازگشت به جمله آقا منیر الدین، به این نکته اشاره کرد که اسلام کاربردی یعنی اسلام کابینی، و اینکه برخیها جدی نگرفتند، یعنی به اسلام عرشه ای قانع شدند. و اسلام عرشه ای همان نماز و روزه و مشترکات بین اشقیا و شهدای کربلاست.
وی در ادامه با پرداختن به مفهوم رساله عملیه، دانش پژوهان و محققان صابره را مخاطب قرار داده و افزود: درسهایی که ما میخوانیم باید حاصلش رساله عملیه مدیریت و رساله عملیه تربیت، رساله عملیه نوشتن کتب درسی و دانشگاهی و... (از قرآن و روایات) باشد. این را اگر درست کردید کارایی اسلام را احیاء کرده اید. در غیر اینصورت اینچنین میشود که در دانشگاه، کتاب جامعه شناسی آقای حسین آریان پور تدریس می شود که در مقدمه اش میگوید: دستگاه شناخت روبناست، روابط تولید زیربناست. که این یعنی انسان نه اختیار دارد و نه اراده. و این خلاف قرآن است.
وی برای نشان دادن تناقض این حرف با قرآن، مثال قرآنی همسران حضرت نوح (ع) و حضرت لوط (ع) و همسر فرعون را زد که با اختیار و اراده خود مسیر زندگی خود را انتخاب کردند. خداوند در قرآن می فرماید: «ضرب الله مثلاً للذین آمنوا إمرأه نوح و...»
این آیه برای نشان دادن این است که دستگاه شناخت رو بنا نیست و نقش اصلی را در تعیین سرنوشت انسان به عهده دارد و در مقابل روابط تولید که همان قدرت تمدنی فرعون است نه تنها نقش اصلی را ندارد بلکه همچنانکه حق تعالی میفرماید نتوانست مسیر سرنوشت آن زنان بزرگوار را تغییر دهد.
روابط تولید نسبت به زن فرعون این است که شوهرش با تمام قدرت می خواهد که ایشان منکر موسی(ع) شود، عباداتی که موسی می گوید انجام ندهد و... آیا با توجه به این همه دلایل باز هم می توان روابط تولید را زیربنا دانست؟ و با این همه دلایل آیا میتوان گفت که دستگاه شناخت روبناست؟ این آیات که مبانی معرفی زیربنا و روبنا را در سرنوشت انسان و جوامع بشری تعیین می فرماید باید در کتابهای درسی و دانشگاهی قرار گیرند و تبیین شوند. اینکه رهبری معظم انقلاب میفرمایند علوم انسانی باید از قرآن نشأت بگیرد ناظر بر مطلب فوق است.
آیت الله حائری شیرازی با ذکر خاطره ای از دفاع شهید مهدی عراقی در دادگاه زمان طاغوت، جملات بسیار ارزشمند آن بزرگوار را در این زمینه مطرح نمود که آن جملات اثبات میکند که دستگاه شناخت از نگاه قرآن و اهل البیت(ع) زیربناست و هیچ موضوع دیگری بر آن ترجیح ندارد. جمله شهید عراقی این بود که فرمود: «هر محصولی کاتالوگ (دفترچه راهنما و معرفی ویژگیها و چگونگی کاربرد محصول) دارد که سازنده اش آن را مینویسد، خدا انسان را ساخته پس حق خداست که کاتالوگ بنویسد، ما به کاتالوگ انسان میگوییم دین».
آیت الله حائری شیرازی آنگاه با مخاطب قرار دادن دانش پژوهان مؤسسه صابره(س) افزود: شما میخواهید از اخبار و روایات کاتالوگ را استخراج کنید.
وی ادامه دادند: امام راحل(ره) تعبیر مسائل تجریدی را در مقابل مسائل کاربردی به کار میبردند. امام(ره) می فرمودند: متأسفانه حوزه های ما تجریدی هستند.
وی با مثالی درباره تفاوت حساب و جبر، این دو موضوع را با صبر و بصیرت مقایسه نموده و افزوند: در حساب، شما با اعداد کار میکنید ولی در جبر شما علاوه بر عدد، با علامت + و - هم کار میکنید.
داشتن بصیرت به منزله علامت مثبت و عدم بصیرت به منزله علامت منفی است و صبر هم به منزله عدد است. صبر شهید فهمیده میلیاردی است و چون بصیرتش مثبت است می شود به علاوه میلیارد. خدمتش به اسلام به علاوه میلیارد است.
صبر قاتلین شهدای اسلام نیز میلیاردی است و چون بصیرت ندارند، صبرشان منفی است، پس ضرری که میزنند میلیاردی است.
زمان امام راحل(ره) دعوای اسلام ناب و اسلام جهاد با اسلام مرفهین و... بود، اما در حال حاضر دعوای اسلام جهاد با جهاد است. دعوای مرفهین و جهادگر نیست، دعوای جهادگر با جهادگر است. جنگ بر سر بصیرتهاست.
قرآن چقدر جلوست. حرف امروز را زده: «مَثَلُ الْفَریقَیْنِ کَالْأَعْمى وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصیرِ وَ السَّمیعِ هَلْ یَسْتَوِیان» می فرماید دعوا بر سر بصیرت است.
حضرت آیت الله حائری شیرازی تاکید کردند که شما دنبال تربیت در کابین هستید و این کابین کشتی است که شما را از نور به ظلمت میبرد یا از ظلمت به نور. فرق بر سر ولایت هاست. ولایت الله یا ولایت طاغوت.
ایشان سخنان خود را با این حدیث خاتمه داد: «إنَّ بنی امیه رَخَّصُوا الناس فی تعلیم الایمان و مَنَعُوهم تعلیم الشِّرک لِکَی إذا حَمَلُوهم علیه لم یعرفوا.. »؛ یعنی بنی امیه اسلام عرشهای (نماز و روزه و عبادات) را آزاد گذاشتند و تعلیمات کابینی را ممنوع کردند تا مردم شرک را نشناسند و قبح آن را نفهمند. اروپا همین کار بنیامیه را با ما کرد که نماز و روزه و مسجد باشد اما دانشگاه اسلامی نشود. شما نفهمید شرک چیست. شرک یعنی همین که دستگاه شناخت روبناست. برای اینکه وقتی توی این کابین، مردم را به سمت ظلمت بردند، مردم متوجه این موضوع نشوند.