به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، خواسته عمومی جامعه ایران شکل گیری حکومت جمهوری اسلامی بود که در روز 12فروردین 58 به رأی حداکثری رسید. انتظار اصلی امام و مردم از این انقلاب، حکومت مستضعفین در جهان، تشکیل جبهه مستضعفین در مقابل استکبار، فراگیری ارزشهای اسلامی در جامعه و از همه مهمتر و ریشهایتر شکل گیری تمدن اسلامی برای تحقق سعادت اخروی و حیات طیبه دنیایی در سایه توحید و ولایت است.
از جمله الزامات (تمدن اسلامی و توحیدی) میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. خواسته عمومی در جهت اسلامی شدن زندگی دنیایی
2. انزجار عمومی از دنیای ساخته شده توسط طاغوت
3. اعتقاد و تلاش مسئولین به ساخت تمدن اسلامی
4. تولید مسائل و علوم مرتبط با تشکیل تمدن اسلامی
5. ترویج و تبیین سبک زندگی اسلامی
6. تربیت اسلامی نیروی انسانی تمدن ساز
از اول انقلاب، جامعه ایران با درایتهای ولی معظم فقیه در حال طی مراحل مختلف برای رسیدن به تمدن اسلامی است که از جمله این مراحل میتوان به شکل گیری گفتمانها اشاره کرد:
1. گفتمان جهاد و مقاومت، 2. گفتمان تولید علوم انسانی اسلامی، 3. گفتمان امر به معروف و نهی از منکر، 4. گفتمان آزادی، 5. گفتمان عدالت اجتماعی، 6. گفتمان اسلام و مدرنیته و.... که در سیاستها و اقداماتی همچون وقوع انقلاب فرهنگی در دانشگاهها، تغییر نظام آموزش و پرورش، تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفین، تشکیل سازمان جهاد سازندگی، کمیته امام خمینی ره، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و... دیده میشود.
اساسیترین مسئله در همه این اقدامات و گفتمانها همان مسئله ریشهای چگونگی تعامل اسلام و مدرنیته است که در سوالها و اشکال مختلفی بروز و ظهور داشته: رابطه سنت و تجدد، تقابل فرهنگی اسلام و غرب، علوم اسلامی و علوم انسانی در غرب، تضاد ریشههای تمدنی اسلام و غرب مدرن، اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی،... تا بالاخره در سوال جزئی چگونگی بهره گیری از تکنولوژی و مظاهر تمدن غرب در تمدن اسلامی به یک نقطه منازعه روشن رسیدهایم.
در این گونه سوالات همیشه دو وجه نظری صفر و یک، ذات گرایی و ابزارگرایی وجود داشته که فلسفههای دگر در غرب و اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی در قم بعد از ادعای وجود ذات اومانیسم و ماتریالیسم در تمدن غرب و مظاهر تکنیکی آن، اساسا تکنولوژی حاضر را نفی کرده و بنای تمدن توحیدی را تنها راه نجات بشر از گرفتاریهای گوناگون روانی و جامعهشناختی میدانند. در برابر آن، تفکر تکنوکراتها قرار دارد که اساسا تکنولوژی حاصل از غرب مدرن را ابزارهایی در جهت رفاه زندگی دنیایی انسان دانسته که نظم و انضباط، امنیت، ارتباطات و رفاه جامعه را تأمین کرده و قابلیت انطباق در جامعه اسلامی هم دارد. این تفکر نیز شرّ حاصل از مدرنیته را فقط در عدم وجود معنویت دانسته که میتواند با وجود مناسک دینی خلأ آن را پر کرد. مانند اینکه تمدن غرب ظرفی باشد که اسلام را در آن بریزیم و خلأ معنایی را پر کرده باشیم.
آنچه که از اندیشههای حضرت امام و مقام معظم رهبری به عنوان مجتهدان در دین و آشنا به مقتضیات زمان و مسئول حکومت اسلامی برمی آید، تاکید بسیار بر شکل گیری تمدن اسلامی در فراگیری علوم معاصر است. مقام معظم رهبری بعد از تاکید بر تولید نرم افزاری علوم و توجه دادن به تعارض ریشهای علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی غرب، از همه پیشرفتهای حاضر در خصوص علوم مهندسی و پزشکی و هوافضا قدردانی میکنند. ایشان روند رو به رشد تولید علم ایران در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا را از ثمرات انقلاب اسلامی معرفی کرده و البته باز هم به درد خود در علوم انسانی اسلامی اشاره میکنند.
دغدغههای ایشان در مورد سبک زندگی اسلامی و تشکیل شورای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت نشان از عدم ظهور انقلاب اسلامی در سبک زندگی مردم جامعه و بطور ریشهایتر عدم شکل گیری نرم افزار و نقشه راه پیشرفت اسلامی در همه ابعاد زندگی دنیایی همچون اقتصاد، سیاست، ارتباطات و رسانه و... است. اما در پاسخ به چرایی طولانی شدن و عدم ظهور انقلاب اسلامی در زندگی مردم ایران، قاعدتا به مسئولین حکومتی و نخبگان کشور باید توجه کرد.
تکنوکراتها با تکیه بر دیدگاه ابزارگرایی قائل به پیروی از همان قطار توسعه تمدن غربی برای توسعه جامعه ایران بوده و هیچ تضادی بین فرمولهای تکنولوژیکی مدرنیته با ساخت جامعه اسلامی ایران نمیدانند. ایشان تکنولوژی ظهور یافته از غرب مدرن را بدون روح دانسته و ظرفی تعریف میکنند که باید با معنویت اسلامی مخلوط شده تا عوارض جامعه مدرن غرب در ابعاد روانی و اجتماعی برطرف شود و این را فرمول همه جهان میدانند.
اما در اینجا سوال اساسی این است که منظور از اسلام آمریکایی در ادبیات حضرت امام چیست؟ مشکل مسلمانانی که در حکومت غرب میتوانند فرائض دینی خود را انجام داده و در جامعه نیز حضور فعال داشته باشند چیست؟ اساسا درد اسلامی داشتن و اسلامی زندگی کردن چیست که نمیتوان در تمدن غرب مدرن دنبال کرد؟
البته این سوالات به معنای رد تکنولوژی نیست بلکه وجود همین عقیده که به طور کلی اندیشه اسلامی، تکنولوژی مخصوص خود را میسازد در مسئولان و نخبگان بسیار لازم است. البته در طرف مقابل معمولا توجه به مثالهایی در سبک زندگی سنتی ایرانی یا روستا نشینی میشود که به نوعی ارتجاعی خوانده شده و از اقتضائات دنیای امروز و ویژگیهای جمعیتی و مصرف انبوه دور خوانده میشود. لازم است به این نکته هم توجه شود که سنتی فکر کردن از آنجایی که تمدن غرب نیست، لزوما هم اسلامی نیست. بلکه اسلامی زندگی کردن اتفاقا برگرفتن حکمت از دهان مشرک یا مسافرت به دور دست برای آموختن دانش هم هست اما عالم تمدن اسلامی، عالم زندگی توحیدی است یعنی به هر وجهی از این تمدن نگاه شود جلوات توحید در آن نمایان است.
به طور مثال: ساخت مسکنهای آپارتمانی و طراحی داخلی خانه یکی از آشکارترین موردهای تناقض اسلامی زندگی کردن و تکنولوژی غربی است. طراحی اندرونی و بیرونی یا طراحی کاملا باز، طراحی اتاقهای پذیرایی و طراحی دستشویی و آشپزخانه از جمله چالشهایی است که هر مسلمانی متوجه میشود. همچنین فرهنگ آپارتمان نشینی به نوعی فاصله ارتباطی بین همسایهها انجامیده است در حالیکه در فرهنگ اسلامی همسایه حتی از فامیل هم نزدیکتر معرفی شده است.
سیستم تولید انبوه گوشت در دامداری مدرن اقتضا میکند که گاوهای نر از ماده جدا شده و بعد ناقص شوند. تلقیح مصنوعی در گاوهای ماده صورت میگیرد و بعد از زایمان، گوساله تازه متولد شده از مادر جدا میشود و شیر دیگری میخورد. تمام جوانب ظالمانه این نوع دامداری نسبت به حیوانات، برای تولید انبوه شیر و گوشت در جهت مصرف انبوه است.
دیجیتالی شدن زندگی امروز به نوعی خیالپردازی و توهم گرایی بشر مدرن را توسعه داده و از خردگرایی او در زندگی توحیدی کاسته است. این دیجیتالی شدن در فقط محدود به رسانههای ارتباطی نبوده و در تمام وسایل و امکانات زندگی مدرن دیده میشود.
مثالهایی از این دست به معنی نفی تکنولوژی نیست بلکه به معنای فهم علوم انسانی تکنولوژی برای ساخت و تولید آن است والا غنی سازی اورانیوم و راه یابی به فضا و بسیاری از کشفیات علمی به مثابه کشف قانون طبیعت و بهره گیری از آن موجب عبودیت بیشتر و خضوع در برابر قدرت لایتناهی الهی خواهد شد. چنانکه مقام معظم رهبری فرمودند دانش انرژی هستهای در ایران به تولید سلاح اتمی برای تخریب زندگی بشر نمیانجامد بلکه به ساخت زندگی سالم انسانی توجه دارد. این فرمایش همان توجه به ساخت تمدن اسلامی است.
از شش مورد الزام ساخت تمدن اسلامی، مورد چهارم که اعتقاد و باور به وجود ساخت تمدن اسلامی از سوی مسئولین است در سالهای پس از جنگ و دوره اصلاحات محل تأمل است. هر چند در دوره گفتمان عدالت هم تلاشهایی صورت گرفت اما متأسفانه این خواسته ریشهای در سیاستهای کوتاه مدت و بحرانهای حاشیهای گم شد.
برخی نمونههای ظهور یافته اندیشههای تکنوکرات را میتوان در ساخت منطقه آزاد کیش، اصرار بر ورود به معادلات تجارت جهانیWTO، اتوبان سازیهای بیرویه درون شهرها و برهم زدن بافت فرهنگی محله محور، ترجمه گسترده در علوم انسانی و... میتوان دید. هم اکنون نیز تولید انیمیشن تهران 1500 با تبلیغات پرطمطراق، تصویری از مدرنیزاسیون تهران به همان سبک تمدنی غرب نشان میدهد!!!
مهمترین مشکل و مسئلهای که تکنوکراتها در انقلاب اسلامی بوجود آوردند تأخیر در تمدن سازی اسلامی با توجه به روند رو به افزایش غرب گرایی در جامعه است. بنابر همین روند غرب گرایی سیاستهای نظام تعلیم و تربیت، عفاف و حجاب، هنر متعهد در موسیقی و سینما، اخلاق رسانهای در مطبوعات، و حتی سیاستهای اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی و اصلاح الگوی مصرف در سطح جامعه به کُندی انجام میگیرد. هرچند امیدهای زیادی در تبلور بصیرتهای گوناگون مردم ایران به چشم میخورد که راه فردا را به سمت دستیابی نرم افزاری و سخت افزاری تمدن اسلامی هموار میکند.
منبع: فرهنگ نیوز