کد خبر:۲۳۳۱۹۴
وبلاگ «حدیث»

قاعده بازی در خاورمیانه

آمریکا مرتباً تغییر موضع می‌دهد تا به‌زعم جمهوری اسلامی ایران را کیش و مات کند.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین به روز رسانی وبلاگ «حدیث» آمده است:

 

این روز‌ها شاهد جریان سازی مجدد ایالات متحده آمریکا در منطقه به جهت پیاده کردن الگوی غربی هستیم. الگویی که بتواند شریک جمهوری اسلامی ایران در منطقه را دست به سر کند و ایران تنها بماند. از یک سو آمریکا با اعلام ادامه روند کمکهای غیر کشنده!!! (منظورشون تفنگ و مسلسل و بمب و... است) به مخالفان سوری، دوباره سعی کرد تا روند جاری و رو به پیشرفت ماجرای سوریه را تحت تاثیر قرار دهد و از سوی دیگر با تصویب قانون جدید در مجلس سنای آمریکا در خصوص نشان دادن چراغ سبز به اسرائیل جهت حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، تا آنجا که امکان دارد تنور معادلات منطقه خاورمیانه را داغ کند. البته این داغ کردن تنور از طرفی خیلی هم به نفع نخواهد بود، چون بی‌شک مسئولیت کلیه اتفافات رخ داده و در حال جریان سازی، مستقیماً به ایالات متحده آمریکا بر می‌گردد و از طرف دیگر نشان می‌دهد که ایالات متحده قاعده بازی در خاورمیانه را نمی‌داند. در این خصوص یک نماینده مجلس سنای آمریکا که از حزب آزادیخواه بود اظهار نظر قابل تاملی داشت، وی گفت: دموکرات‌ها این طرح را به عنوان طرح جنگ بر علیه عراق... - ببخشید منظورم طرح جنگ علیه ایران است - امضا نخواهند کرد! «این یعنی اینکه این اقدام را به اندازه اقدام سالهای نه چندان دور آمریکا در تحریک صدام و به راه انداختن جنگ علیه ایران، احمقانه می‌دانند.

 

هر چه که هست ادامه این روند اصلاً به نفع آمریکا و منطقه خاورمیانه نیست. در میان این خبر سازی‌ها دو نکته وجود دارد. اول اینکه آمریکا بر خلاف آنچه که تا کنون ادعا می‌کرده، به هیچ وجه با قصد خیر خواهی به ایران پیشنهاد مذاکره نداده است. در ضمن این رفتارهای متناقض نشان می‌دهد که اصلاً حاضر نیستند که گفتگوهای ایران و آژانس در شرایط عادی و طبق روال قانونی طی شود و دوست ندارند که این مسئله ادعای بی‌اساس و نابخرادنه آژانس از طریق مذاکره حل و فصل شود. دوم اینکه، اگر هم این چنین طرحی بعد از امضای مجلس سنا و مسئولین کاخ سفید، حالت رسمی به خود پیدا کند، تازه این، نقطه شروع دردسرهای بزرگ برای آمریکا و اسرائیل است. نه از قول منی که یک مسلمان ایرانی و انقلابی هستم، بلکه از قول کار‌شناسان نظامی و تحلیل گران سیاسی دنیا، این حرکت رژیم اشغالگر قدس بی‌شک به قیمت نابودی‌اش تمام خواهد شد. اسرائیلی که حتی توان مقابله با یک گروه شبه نظامی غیر سازماندهی منظم شده (گروه‌های فلسطینی) را که در حد یکی از گردانهای نظامی مستقر در خاک ایران هم نیست، ندارد، چه برسد به ارتش منظم و پرقدرت و با صلابت جمهوری اسلامی ایران. بماند که در این میان قطعاً حزب الله لبنان که بازوی توانمد جمهوری اسلامی است، برای محو کردن اسرائیل از صحنه روزگار کفایت می‌کند و لزومی به دخالت مستقیم ایران نیست.

 

مثل اینکه اصلاً قرار نیست این آمریکائی‌ها از اقدامات گذشته خود درس بگیرند و به تحلیل درست از جریانات دست بزنند. البته این مسئله یک روی دیگر هم دارد و آن این است که، قطعاً تحلیل گران سیاسی و مشاوران ارشد ایالات متحده آمریکا اطلاعات درستی از شرایط دارند و به رئیس جمهور منتقل می‌کنند ولی اقدامات و عکس العمل‌ها در قبال این گزارشات، اصلاً منتقی به نظر می‌نرسد، و این هم بی‌شک از خوی مداخله‌گری و استکباری سران ایالات متحده آمریکاست. حال باید دید اوباما که اینقدر ادعای تغییر در روابط را دارد و تا آنجاهم پیش رفته که دوباره پیشنهاد مذاکره به ایران را می‌دهد، از این اقدامات متناقض چه هدفی را دنبال می‌کند.

 

جریان سازی دوم در خصوص مسائل سوریه است. در این میان کشورهای حاشیه نشین در این ماجرا هم دوباره دست به کار شدند و بعد از تغییر جهت دوباره ایالات متحده آمریکا، بازهم سودای مداخله جوییشان را که در سر می‌پروراندند، احیاء شده دیدند. قطر با اعلام اینکه در مناقشه سوریه باید اسرائیل هم کمک کند، به نوعی بازهم خود را وارد این بازی کرده است. از سوی دیگر به دنبال آمریکا، اتحادیه اروپا هم دچار همین اشتباه شده است و با وضع قوانینی، اجازه صدور تجهیزات نظامی به سوریه و تحویل آن به مخالفان سوری را داده است. عربستان سعودی هم چند روز قبل محموله‌ای عظیم از تسلیحات نظامی را به مخالفان سوری رسانده است. بی‌شک این اقدامات و تغییرات در مواضع که در این چند ماه اخیر از ایالات متحده آمریکا شاهد بودیم، نشان از عدم توانایی در کنترل مناقشات جهانی از سوی کاخ سفید را دارد.

 

 در این بین ایالات متحده آمریکا با به کارگیری روشهای مختلف دیپلماتیک و جریان سازی رسانه‌ای و در مرحله بعد با دخالت غیر مستقیم و ارسال تسلیحات نظامی به مخالفان سوری هم نتوانست به اهداف خود در سوریه برسد که همانا قطع کردن نوار مقاومت در منطقه خاورمیانه بود. در مرحله بعدی بعد از اینکه خود نتوانست به دست خود به اهدافش برسد، دست به کار شد و عمال دست نشانده‌اش در منطقه را به خط کرد. بی‌شک دخالت مستقیم آمریکا در این جریانات سبب می‌شود که در حین این تغییر استراتژی‌ها ی بازی، دچار اشتباهاتی هم شود که به شدت منافع‌اش در منطقه را به خطر بیاندازد. بعد از این مرحله آمریکابا تحت فشار قرار دادن ایران بعنوان حامی اصلی مردم سوریه، قصد دارد موازنه بازی را در دو جناح بر هم بزند. ایالات متحده آمریکا با اعمال تحریم‌ها و فشارهای زیادی علیه ایران، از یک سو قصد دارد ملت ایران را از پیشرفت بازدارد و از سوی دیگر از با تاثیر این تحریم‌ها (البته به خیال خودش) از اقتدار جمهوری اسلامی ایران در دنیا بکاهد. اقتداری که بی‌شک عامل و الگوی اصلی انقلابهای تمام مردم آزاده در سراسر دنیاست.

 


 

 

در هر حال با تمام این اوضاع و احوالی که ذکر شد، آمریکا هنوز نتوانسته کوچک‌ترین خللی در اراده ملت مصمم ایران اسلامی بوجود بیاورد و به همین دلیل هم است که عنان از کف برده و مرتباً (برخلاف سالهای قبل) تغییر موضع می‌دهد تا بتواند در‌این‌حین، جمهوری اسلامی ایران را کیش و مات کند. البته این خیال برای آمریکا خیلی بزرگ است. انشاءالله در آینده‌ای نزدیک شاهد پیروزیهای چشمگیر امت مسلمان در سراسر دنیا باشیم. اللهم عجل لولیک الفرج

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار