به گزارش خبرنگار دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، از آنجا که 28 جمادی الاول سالروز درگذشت یکی از رهبران مبارز نهضت تنباکو، میرزا محمدحسن آشتیانی است، لذا به گفتوگویی کوتاه با علیرضا جوادزاده، عضو هیأت علمی گروه تاریخ و اندیشه معاصر موسسه آموزشی- پژوهشی امام خمینی(ره) درباره نقش و تأثیر میرزای آشتیانی در نهضت تنباکو پرداختیم.
«خبرگزاری دانشجو» - نحوه حضور و نقش مرحوم آشتیانی در نهضت تنباکو را بیان کنید.
جوادزاده: در نهضت تنباکو محوریت با شهر تهران و عالم برجسته تهران، میرزای آشتیانی بود. این امر به این معنا نیست که ایشان را شخصیت اول علمی آن دوره بدانیم؛ چراکه محوریت وقایع نهضت تنباکو در شهر تهران بود و میرزای آشتیانی نیز شخصیت برجسته تهران به حساب میآمد، بنابراین میتوان گفت میرزای آشتیانی نقش محوری در داخل ایران داشتند.
در خارج ایران نقش محوری را میرزا محمدحسن شیرازی ایفا میکردند، ایشان در سامرا اقامت داشتند و به دلیل داشتن مرجعیت گسترده در بین شیعه نقش محوری در جریان نهضت تنباکو بر عهده داشتند.
دستور ناصرالدین شاه به تبعید میرزای آشتیانی و حمایت مردم از میرزا؛ منشا لغو قرارداد توتون و تنباکو
دستور تبعید میرزای آشتیانی و حمایت مردم از ایشان منشا لغو قرارداد توتون و تنباکو بوده است. با دستور ناصرالدین شاه مبنی بر اینکه میرزای آشتیانی باید اجازه مصرف تنباکو را صادر کند و اگر به این کار تن نمی دهد باید از تهران خارج شود، یعنی به عبارتی تبعید شود، میرزای آشتیانی به خروج از تهران تن دادند.
برنامه میرزای آشتیانی در روز سوم جمادی الثانی سال 1309، همزمان با شهادت حضرت زهرا(س)، خروج از تهران بوده است که مردم از این امر مطلع میشوند و به سمت منزل میرزای آشتیانی حرکت میکنند. تجمع مردم حوالی منزل میرزای آشتیانی، که حضور زنان پیشاپیش مردان قابل ذکر است، منجر به شورش و درگیری مردم با ماموران حکومتی و تجمع مردم در مقابل کاخ ناصرالدین شاه و وقایع ذکر شده در تاریخ میگردد.
نقش میرزای آشتیانی در نهضت تنباکو نقشی اساسی است
به پیرو این قیام، ناصرالدین شاه در روز شهادت حضرت زهرا(س) تن به الغای قرارداد میدهد؛ به عبارتی منشا قیام مردم به میرزای آشتیانی برمیگردد. از این لحاظ میتوان گفت نقش میرزای آشتیانی هم از این جهت که ایشان شخصیت علمی پایتخت بود و هم اینکه منشا قیام مهم مردم می باشد، نقش اساسی بوده است.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا بین میرزای شیرازی که در سامرا حضور داشتند و میرزای آشتیانی که در تهران بودند، هماهنگی وجود داشته است؛ به این معنی که میرزای شیرازی جایگاه بالاتری داشتند و امر اجرا و رساندن پیام بر عهده میرزای آشتیانی بوده است؟
اگر بازوان اجرایی میرزای شیرازی در ایران نبود نهضت تنباکو به ثمر نمینشست!
جواد زاده: قطعاً هماهنگی بین علما وجود داشته؛ در کتاب های مرحوم علی ابوالحسنی، دکتر موسی نجفی و دیگران به این مسئله به صورت تفصیلی پرداخته شده است.
اصل حکم در نهضت تنباکو توسط میرزای شیرازی صادر شد، اما اگر میرزای شیرازی آن بازوان اجرایی یعنی میرزای آشتیانی، در تهران، آقا نجفی اصفهانی در اصفهان و میرزا جواد تبریزی در تبریز را نداشتند فتوا و حکم زمین میماند.
قطعاً هماهنگی در شهرهای مختلف ایران صورت گرفت؛ بهطوری که عوامل دربار به دنبال ایجاد تضاد بین علمای شهرها و مرجعیت تشیع بودند، اما نتوانستند به هدف خود برسند.
جا دارد در این بین از شیخ فضل الله نوری هم نام ببریم که در کنار میرزای آشتیانی نقش بسزایی در به ثمر نشستن نهضت تنباکو ایفا کرد. به این امر نیز اشاره کنم که بسیاری از تحلیلگران که متاثر از تحلیل های غربی میباشند قصد زیر سوال بردن اصالت حکم میرزای آشتیانی را دارند و بیان می کنند که این حکم اساساً توسط میرزای آشتیانی صادر شده است و برخی از انگیزه های مادی را در تحلیل های خود جا میدهند که نادرستی این نوع تحلیل ها با گزارش های موثق تاریخی به اثبات رسیده است.
«خبرگزاری دانشجو» - آیا میرزای آشتیانی نیز مقام مرجعیت داشتند؟
جوادزاده: ممکن است عده خاصی از مردم در شهرهای مختلف از علمایی که در شهرشان حضور داشتند تقلید کنند، اما نگاه توده مردم در بحث تقلید، در این زمان، به علما در سامرا بوده است.
«خبرگزاری دانشجو» - علمایی که مقام مرجعیت نداشتند و در شهرهای مختلف حضور داشتند، به چه نوع فعالیتهایی مشغول بودند؟
علما پناهگاه مردم در مقابل ظلم و استبداد حاکمان بودند
جوادزاده: اگر آن زمان را درست بشناسیم به فعالیت علما نیز پی میبریم. در آن زمان ما چیزی به نام قوه قضائیه امروز نداشتیم و عمده کارهای قضایی توسط علما صورت میگرفت. حل و فصل دعاوی، ثبت اسناد، ازدواج و طلاق، اقامه جماعات واز این قبیل امور زیر نظر علما انجام میگرفت.
در هر شهری حوزه علمیه وجود داشت و تدریس، یکی از مشغولیت های علما به حساب میآمد؛ تحصیل طلاب به صورت ابتدایی در این حوزهها انجام میگرفت و سپس طلاب برای تحصیلات تکمیلی به نجف میرفتند. در شهرها نیز اداره حوزهها و تدریس توسط علما انجام میگرفت.
در نهایت علما پناهگاه مردم در مقابل ظلم و استبداد حاکمان بودند و موارد بسیاری در این زمینه در تاریخ وجود دارد؛ زمانی که دست مردم کوتاه میشد و از طریق کانال های دولتی نمیتوانستند احقاق حق کنند به علما مراجعه میکردند و علما از طرق مختلف، مسالمت آمیز و یا روشی که منجر به شورش میشد، در امر احقاق حقوق مردم قدم برمیداشتند.