گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ دکتر مصطفی دلشادتهرانی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم حدیث تألیفات فراوانی در حوزه نهجالبلاغه دارد و سالها در این عرصه فعالیت کرده است. با او گفتوگویی در خصوص نهجالبلاغه ترتیب دادیم که مشروح آن را پیش رو دارید.
«خبرگزاری دانشجو» - ترتیب خطبههای نهجالبلاغه به گونهای است که خطبههای بلند و سنگین در ابتدای کتاب قرار دارند و حکمتها و نامهها که خواندن آنها آسانتر است در انتها قرار گرفتهاند. این مسئله باعث میشود خواندن نهجالبلاغه برای عموم مردم سخت شود. به نظر شما چگونه میتوان این مشکل را برطرف نمود؟
ترتیب خطبههای نهجالبلاغه مانند ترتیب سورههای قرآن است
دلشاد تهرانی: ترتیب خطبههای نهجالبلاغه به نوعی شبیه سورههای قرآن است که از بزرگ به کوچک مرتب شده است. اولین خطبه نهجالبلاغه نیز مانند سوره بقره بلند است. ویژگی سوره بقره این است که تمام مطالبی که در سورههای دیگر میآید به نوعی در سوره بقره وجود دارد. فشرده همه قرآن هم در سوره حمد است.
در انتهای قرآن سورههای کوتاه آمده که از نظر کوتاهی مانند حکمتها و نامههای حضرت در نهجالبلاغه است. توصیه من این است که کسانی که در ابتدا میخواهند به سراغ نهجالبلاغه بروند این کتاب را از انتها به ابتدا بخوانند.
باید منتخبهای نهجالبلاغه ترویج شود
نکته دوم این است که برخی در طول تاریخ به این مشکل توجه نموده و منتخب نهجالبلاغه را تنظیم کردهاند، بنابراین چندین کتاب منتخب نهجالبلاغه تنظیم شده که آخرین آنها متعلق به خانم طاهره صفارزاده است.
کسی که میخواهد در ابتدای کار سراغ نهجالبلاغه برود بهتر است منتخبها را بخواند. در منتخبها علاوه بر این که خطبههای سخت وجود ندارد، کتاب با نظم راحتتری تنظیم شده و بعضی از مطالب نهجالبلاغه که چالش برانگیز است و ممکن است برای برخی مسئله ایجاد کند، در آنها نیست. ما باید این منتخبها را ترویج کنیم.
نکته دیگر این است که ما باید آموزش بدهیم این است که افراد چگونه سراغ نهجالبلاغه بروند و چگونه آن را بفهمند؛ چون متن نهجالبلاغه یک متن فاخر است و از نظر فصاحت و بلاغت در اوج قرار دارد و دارای پیچیدگی است و بدون یک لوازمی مشکل میشود آن را فهمید.
مواردی که باید در مورد نهجالبلاغه آموزش داده شود
ما باید کاری انجام دهیم که در انجام آن کوتاهی شده و آن آموزش فهم نهجالبلاغه و روش شناسی رویکرد به نهجالبلاغه است که اگر کسی میخواهد سراغ این کتاب برود باید سه چیز به او آموزش داده شود؛ یکی این که چه دانشهایی را فرا بگیرد که بتواند نهجالبلاغه را بفهمد، چگونه وارد آن شود و چگونه نهجالبلاغه را بفهمد و در آن تحقیق کند. پس بیشترین کاری که الان باید صورت بگیرد آموزش روششناسی رویکرد به نهج البلاغه، روششناسی فهم نهجالبلاغه و روششناسی فهم آن است.
دلایل مهجوریت نهجالبلاغه چیست؟
«خبرگزاری دانشجو» - دلیل مهجوریت نهجالبلاغه را چه میدانید و به نظر شما چگونه میتوان نهجالبلاغه را از مهجوریت بیرون آورد و آن را وارد زندگی روزمره مردم کرد؟
دلشادتهرانی: یک دلیل این است که نهجالبلاغه متن سنگینی است و هر کسی نمیتواند آن را بفهمد. نکته دوم این است که زبان نهجالبلاغه سخت است. شما الان گلستان سعدی یا اشعار حافظ و مولوی را جلوی نوجوانان و جوانان بگذارید و ببینید چند نفر میتوانند آن را درست بخوانند و چند نفر میتوانند آن را درست بفهمند.
ما از زبان فارسی حافظ و مولوی هم فاصله گرفتهایم و نمیتوانیم به راحتی آنها را بفهمیم؛ به این ترتیب برای فهم نهجالبلاغه جدا از این که ترجمهها باید روانتر شود، باید آموزش فهمیدن هم صورت گیرد. مطلب بعد این است که اگر قرار است چیزی فهمیده و ترویج شود نیاز است که روی آن کار شود، مطالب سادهسازی گردد و نظامسازیهای مختلف از آن بیرون کشیده شود.
چه کسانی از مهجوریت نهجالبلاغه سود میبرند؟
نکته بعد این است که در طول تاریخ عدهای که میانهای با نهجالبلاغه نداشتند، نمیخواستند نهجالبلاغه ترویج شود؛ چون ترویج نهجالبلاغه یعنی ترویج عقلگرایی، ترویج مبارزه با خرافات و عوام زدگی، ترویج عدالت خواهی و مبارزه با ظلم و زیر پا گذاشتن مناسبات نادرست.
این عده ترجیح میدهند مردم بیشتر عوامزده و خرافه پذیر باشند؛ چون هر چقدر مردم کمتر تابع عقل باشند تسلط بر آنها راحتتر است. خیلیها دلشان نمیخواهد نهجالبلاغه ترویج شود یا نمیخواهند خیلی جدی ترویج شود و با نهجالبلاغه فرهنگسازی صورت گیرد.
از طرف دیگر، کوتاهی اندیشمندان یعنی کسانی که باید نهجالبلاغه را داخل جامعه میبردند در این مهجوریت موثر است.