به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور بیانیهای تحلیلی پیرامون یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ارایه داد.
در ابتدای این بیانیه آمده است: «در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و در حالی که کمتر از دو ماه به برگزاری این انتخابات سرنوشت ساز باقی مانده، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی در پایان نشست دو روزه خود پس از بحث و بررسی درباره فضای سیاسی کشور لازم میداند نکات زیر را با ملت سرافراز ایران در میان بگذارد. سعی شده است با دسته بندی از مخاطبین این بیانیه، به اختصار نکات مهم گوشزد گردد.»
بند اول این بیانیه برای نیروهای انقلابی، دلسوزان و دلدادگان انقلاب کبیر اسلامی است، در این بخش آمده است: « 34 سال از عمر پر برکت انقلاب اسلامی میگذرد و در این مدت انتخاباتهای متعددی برگزار شده و علاقمندان به آرمانهای انقلاب هر یک به نوعی در انتخابات ایفای نقش نمودهاند و هر انتخاباتی به سهم خودش از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار بوده است. ولی به صورت طبیعی و طبق سنتهای الهی هرچقدر جلوتر برویم، حساسیتها بیشتر، آزمونها پیچیدهتر و تشخیص راه درست و دفاع از انقلاب سختتر میشود. خصوصاً آنکه مشی و رفتار سیاسی نیروهای انقلابی نیز دستخوش تغییرات شده تا حدی که بازتعریف و بازسازی فرهنگ سیاسی کشور امری ضروری مینماید. در همین راستا سوالات مهمی وجود دارد که پرداختن و پیدا کردن جواب درست آنها، کمک شایانی به شناخت وظیفه انقلابی در شرایط کنونی و در آستانه انتخابات 92 خواهد کرد.
این بیانیه میافزاید: پرسشهای بنیادینی از قبیل:
1- این جمله حضرت امام (ره) که «حفظ نظام از اوجب واجبات است» یعنی چه؟ نسبت ما با این جمله چیست؟
آسیبها و آفتهایی که باید نظام را در مقابل آنها حفظ کنیم کدامند؟ آیا بیتوجهی و رعایت نکردن مصلحت انقلاب و مصالح نظام مقدمه ضربه زدن به آن را فراهم میکند یا باعث حفظ نظام میشود؟ چگونه میتوان مصلحت انقلاب را تشخیص داد بطوریکه به دام محافظهکاری نیز نیفتاد؟ جمع بین آرمانگرایی و مصلحتاندیشی چگونه امکانپذیر است؟ آیا این که حضرت امام (ره) فرمودند عکسالعمل دشمن در قبال اعمال و رفتار ما باید ما را متوجه درستی یا نادرستی اعمالمان نماید نشانه و معیار کافی برای تشخیص مصلحت نیست؟ در فعالیت سیاسی و اجتماعی و خصوصاً فعالیت انتخاباتی چقدر از این منظر به صحنه نگاه میکنیم؟ آیا حاضریم منافع و مصلحت افراد، گروه و قبیله خودمان را فدای مصلحت انقلاب کنیم؟
2- ولایتمداری و ولایتپذیری که یکی از ملاکهای اصلی قضاوت ما درباره افراد و گروههاست به معنای درست کلمه یعنی چه؟
چگونه میتوان تشخیص داد که کسی ولایتمدار است یا تظاهر به ولایتمداری میکند؟ اساساً نسبت نیروهای انقلاب با ولی فقیه چیست؟ آیا مبانی نظری اطاعت محض از ولی فقیه در همه عرصههای رفتاری و اندیشهای را بدرستی تدوین و ارائه نمودهایم؟ آیا توانستهایم تجربه 34 سال سکانداری کشتی انقلاب و عبور دادن این کشتی از طوفانهای سهمگین متعدد به بهترین نحو ممکن را به نسلهای جدید کشور منتقل کنیم؟ آیا این تجربه مدیریتی ارزشمند در کنار مبانی فقهی ولایت فقیه کافی نیست که از منظر عقلانیت محض نیز دست ما را برای اثبات کارآمدی حکومت دینی و نظری ولایت فقیه پر نماید؟ در قبال برداشتها و تعاریف ناقص و اشتباه از ولایت فقیه و ولایت-مداری از جمله:
- رابطه ما پدر و فرزندی است
- ما همیشه به ولایت ارادتمندیم
- میرویم تلاش میکنیم نظر رهبری را عوض کنیم
- تقسیمبندی مولوی- ارشادی از فرمایشات رهبری در عرصه عمل
- از حکم حکومتی فقط تبعیت میکنیم نه در عرصههای دیگر
- در همه موضوعات باید صبر کنیم بعد از موضعگیری رهبری وارد عمل بشویم
- حرف رهبری را فقط از لبان مبارک ایشان میشنویم و عمل میکنیم و...
دانشجویان در ادامه آوردهاند:« تعریف درست ولایتمداری چیست و ما چه وظیفهای در این خصوص داریم؟ آیا مطالعه دقیق و کامل فرمایشات ایشان به اندازهای که به چارچوب اندیشهای و سیره رفتاری مقام معظم رهبری شناخت پیدا کنیم و با اعتقاد به نیابت ایشان از امام زمان(عج) اطاعت محض و بدون چون و چرا درخصوص تمامی مطالبات و فرمایشات ایشان داشته تا جایی که در مواقعی که ایشان سکوت میکنند راه و موضع درست را فهم کنیم و تشخیص داده دیگران را نیز روشن نماییم وظیفه ما نیست؟ آیا ترویج درست گفتمان امت و امام و تبیین چگونگی تحقق آن وظیفه ما نیست؟ آیا میزان حرکت در راستای سیاستهای کلان نظام و شعارهای و جهتگیریهای اصلی کشور که مصوب رهبری است میتواند یکی از شاخصهای تشخیص ولایتمداری باشد؟»
4.نسبت جنگ نرم و انتخابات 92 چیست؟
در تعریف فعالیتهای انتخاباتی چقدر دشمن و اقدامات او را تفرس کرده و متناسب با تقابل با دشمن بیرونی و عوامل داخلی او عملکرد خودمان را تعریف کردهایم؟ آیا دشمن در تدارک فتنه جدید است؟ عوامل و اجزای داخلی آن کدامند؟ اساساً در بررسی معادلات سیاسی چقدر به رویارویی لحظه به لحظه و تمام عیار نظام اسلامی و نظام سلطه اهتمام داریم؟ آیا دشمن پس از 34 سال شکست و ناکامی در مواجهه با انقلاب اسلامی خصوصاً شکست اخیر در تحریمهای فلجکننده و پرونده هستهای ایران، در آستانه این انتخابات حساس و مهم دست از سر ما برمیدارد تا ما با خیال راحت به دعواهای درون گفتمانی خودمان پرداخته و انتخابات آرام و بدون چالشی را برگزار کنیم؟ به عواقب ناشی از اختلاف و منازعات سیاسی نیروهای انقلاب در بین مردم فکر کردهایم؟ آیا متوجه هستیم که دشمن سناریوها و اقدامات خود را بر اساس بازخورد وضعیت داخل کشور تنظیم و اجرا میکند؟ برگزاری انتخاباتی که مایه آبروی نظام شود با مشارکت گسترده و انتخاب فردی که در تراز دهه چهارم انقلاب باشد چه نقشی در گذراندن کشور، جهان اسلام و دنیا از پیچ تاریخی دارد، در شکلگیری سریعتر و دقیقتر جامعه اسلامی و تمدن اسلامی چطور؟»
در بند چهارم این بیانیه تأکید شده است که ملاکها و معیارهای انتخاب اصلح چیست؟ و در ادامه آمده است: « اگر از 5 مرحله متصور برای تمدن اسلامی (انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی) ما در مرحله سوم هستیم و نقش و رسالت سنگینی نسبت به طی مراحل سوم به بعد داریم که از مراحل قبلی بسیار سختتر و پیچیدهتر است آیا این مسئله در ملاکهای انتخاب رئیس جمهوری یازدهم تاثیری دارد یا ندارد؟ آیا میتوانیم و اجازه داریم که به حداقلها راضی شویم؟ آیا اگر فرد منتخب با تمام وجود نسبت به این مسئله معتقد نباشد و یا مبانی فکری او خارج از این چارچوب باشد آیا انتخاب اصلح صورت گرفته است؟
اگر عملکرد گذشته نامزدی حاکی از پایبندی او به راهکارهای غربی برای اصلاح امور جامعه باشد و یا توانایی لازم برای بکارگیری ظرفیتهای بالقوه کشور در تولید مدل اسلامی ایرانی پیشرفت را از خود نشان نداده باشد و مدیریت تحولی و خلاقانهای را از او ندیده باشیم به صرف "اصولگرا" بودن وی و دوست داشتن و احساس تعلق به او نمیتوانیم به عنوان اصلح به او رأی دهیم.
اگر فردی روحیه مجاهدت، ازخود گذشتگی و جانفشانی برای انقلاب اسلامی که تبلور اصلی آن در فتنه، دوران اصلاحات، انحراف، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و 8 سال دفاع مقدس بوده در او کمرنگ باشد اکنون که انقلاب نیاز به گذشتن از جان، آبرو و مال را دارد حتماً نمیتواند عملکرد مناسبی از خود نشان دهد و انتخاب اصلح باشد.
در حالیکه مقام معظم رهبری فرمودند: گذشتن از آبرو بسیار سختتر از گذشتن از جان است. کما اینکه در دوران اصلاحات و فتنه88 و شکلگیری حلقه انحراف لغزیدن بسیاری از نیروهای انقلاب را به وضوح مشاهده می¬کنیم به همین خاطر نیز در انتخاب اصلح آیا نباید به گذشته 34 سال و عملکرد نامزدهای موجود در مقاطع حساس انقلاب(پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی، دوران سازندگی، دوران اصلاحات، فتنه 88، حلقه انحرافی و مبارزه با باند های قدرت و ثروت ...) نگاهی دقیق داشت؟ و به میزان هزینه¬ای که افراد برای انقلاب کرده¬اند نسبت به دیگران امتیازدهی کرد و به همان میزان نیز آنها را اصلح دانست؟...
5- جایگاه اخلاق سیاسی در انتخابات کجاست؟
اینکه سیاست ما عین دیانت ماست یعنی چه؟ اینکه حضرت علی (ع) فرمودند اگر قید و بند اسلام را رعایت نمیکردم معاویه در جنگ سخت و نرم و عملیات روانی حریف من نمیشد یعنی چه؟ آیا ما برای رسیدن به پیروزی در انتخابات و رأیآوری نامزد مدنظرمان مجاز به استفاده از هر شیوه و روشی هستیم؟ آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟ آیا ما قائل به سیاست ماکیاولی هستیم یا سیاست اسلامی؟ اینکه امام صادق(ع) فرمودند یکی از نشانههای چهارگانه دینداری اصلی و دستیابی به جوهر دین صداقت است امروزه چقدر در رفتار سیاسی ما نقش دارد؟ چقدر مقید به پرهیز از قول به غیر علم هستیم که مثل نماز واجب است؟ قضاوتهای ما نسبت به افراد و مجموعهها چقدر براساس واقعیات و جمعبندی نقاط قوت و ضعف است و چقدر براساس حب و بغضهای شخصی؟ چقدر با پیشداوری و ذهنیتهای کاذب راجع به دیگران قضاوت میکنیم؟ چقدر حاضریم سخن مخالف خود را بشنویم؟ جزماندیشی و مطلقانگاری و حقپنداری کسانی که به آنها علاقه داریم چقدر است؟ چقدر روی حرف و موضع خودمان تصلب داریم؟ آیا رفتار ما احساسی و عاطفی است یا عقلانی و عادلانه؟ آیا همین احساسات و عاطفه و دوست داشتنها مانع از کشف حقیقت نمیشود؟ آیا حضرت علی(ع) نفرمودند «دوست داشتن چیزی باعث کوری و کری نسبت به آن میشود»؟ آیا این حدیث شامل کسانی که هنوز نمیخواهند باور کنند ارتجاعی در اصولگرایی و انحرافی در دولت رخ داده است نمیشود؟»
در ادامه این بیانیه آمده است: « ما دانشجویان بسیجی اعتقاد داریم که پرداختن به سوالاتی از این قبیل برای همه دلسوازن انقلاب اسلامی خصوصاً نسل جوان، احزاب سیاسی اصولگرا و تشکلهای دانشجویی واجب بوده و در این صورت است که گفتمان انقلاب اسلامی آسیبزدایی شده و انشاءالله انتخابات امسال مایه آبروی نظام اسلامی خواهد شد. اگر ما مشی سیاسی درستی داشته باشیم و برای هر اقدام و موضعگیری ریز و درشت خود ملاک گفتمانی داشته باشیم نتیجه انتخابات هر چه باشد ما پیروزیم هرچند که با این روند انشاء الله انتخاب اصلح نیز روی میدهد.»
بخش دوم این بیانیه خطاب به نامزدهای مطرح برای ریاست جمهوری است، در این بخش آمده است: « اعلام نامزدی و احساس تکلیف برای ورود به صحنه رقابت انتخاباتی در شرایط کنونی فی نفسه مذموم نیست بلکه از جهت شکلگیری فضای مناسب سیاسی در آستانه انتخابات نیز میتواند مفید هم باشد و قابل تقدیر به شرط آنکه مواردی رعایت شود.»
دانشجویان در ادامه درباره این موارد گفتند: « در چند وقت اخیر برخی گروههای سیاسی به بزرگ نمایی نقاط ضعف و برخی نیز به بزرگنمایی نقاط قوت دولت پرداختهاند، بسیج دانشجویی از همه گروههای سیاسی میخواهد بانگاهی منصفانه و مبتنی بر عدالت نقاط ضعف و قوت دولت را باهم دیده و سعی بر حفظ نقاط قوت و حذف نقاط ضعف در دولت آتی داشته باشند.»
2- این احساس تکلیف با توجه به شکلگیری آرایش قطعی انتخابات متغیر باشد بدین صورت که در ماندن تا آخر و رقابت کردن یا کنار کشیدن و ائتلاف کردن فقط مصالح و منافع انقلاب اسلامی مدنظر قرار گیرد نه هیچ چیز دیگر و این کنار کشیدن نیز قبل از ثبتنام قطعی و مداخله شورای نگهبان باشد.
3- ظرفیت رقابت سالم را در خود و حامیان خود افزایش داده و بجای تخریب رقبا داشتههای خود و گفتمان و برنامههای خود را ارائه نمایند. ارائه راهحل برای مشکلات کشور از منظرهای مختلف خود نقطه مثبت همین فضا میباشد که برای فرد منتخب نیز بسیار قابل استفاده است.
4- در سفرها و برگزاری جلسات رعایت بیتالمال صورت گیرد چرا که دلسوزان انقلاب اسلامی خصوصاً ما دانشجویان بسیجی نسبت به نوع و میزان تبلیغات نامزدها بسیار حساس بوده و آن را یکی از ملاکهای انتخاب اصلح میدانیم.
5- نامزدهای مطرح همگی از چهرههای سیاسی و مسئولین نظام هستند لذا در هر پستی که قرار گیرند لازم است نقاط قوت رئیس جمهور فعلی را در خود تقویت و از نقاط ضعف وی پرهیز نمایند، لازمه پرهیز از این نقاط ریشهیابی عیبها و ضعفها و چگونگی مبتلا شدن به آنهاست که میبایست اقدامات لازم برای جلوگیری از ابتلا به انحرافات و ضعفها از همین الان در خودشان و در شکلگیری یاران و حلقه اصلی اطرافیان خود بعمل آورند.»
بخش سوم این بیانیه خطاب به دانشگاه و فعالیتهای انتخاباتی است، در این بخش آمده است: « انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فرصت خوبی برای افزایش شور و نشاط سیاسی به دانشگاه و به تبع آن جامعه بود ولی متاسفانه در اقدامی شگفتانگیز ترم تحصیلی جاری یک ماه کوتاه شد و خود به خود این فرصت را محدود کرد. لذا ما دانشجویان بسیجی ضمن محکوم کردن این اقدام بدون پشتوانه استدلالی برخی مسئولین اجرایی، از همه تشکل ها و فعالان دانشجویی میخواهیم که فرصت اردیبهشت ماه را غنیمت شمرده و رسالت تاریخ ساز خود را درخصوص انتخابات و خلق حماسه سیاسی به نحو احسن به انجام برسانند. همکاری و رفتار خارج از سلیقه مدیریت دانشگاه و پرهیز از روحیه محافظهکاری و داشتن سعهصدر از سوی مسئولین دانشگاه، لازمه بهرهبرداری از این فرصت میباشد.»
این دانشجویان در بخش بعدی خطاب به دولت، مجلس و قوه قضائیه آوردهاند: « در روزهای اخیر اخباری از افزایش قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم به گوش میرسد که حاکی از موج جدید گرانی لجام گسیخته دارد. حال آنکه تغییر خاصی در اعمال تحریمها صورت نگرفته و به نظر میرسد علت را باید در داخل کشور جویا شد.»
بسیج دانشجویی با رصد دقیق اوضاع اقتصادی کشور مصاحبههای مسئولین و اقدامات آنها را زیر نظر گرفته و به عنوان زبان گویای ملت نجیب و صبور ایران اسلامی اعلام میدارد هرگونه التهاب کاذب و بدون پشتوانه منطقی در بازار را ناشی از سوء مدیریت و القاء بحران دانسته و نسبت به افشای این اقدامات از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد. از سایر دستگاههای نظارتی مجلس، دولت و قوه قضائیه نیز میخواهیم رسالت و وظیفه ذاتی خود را به نحو احسن انجام داده و اجازه ندهند فشار اقتصادی مضاعفی به ملت ایران وارد گردد، هر چند که مردم بصیر ایران میزان تورم و گرانی اجتناب ناپذیر شرایط کنونی را تشخیص داده و مدیریت و سوء مدیریت را به خوبی میفهمند و در 22 بهمن سال گذشته نشان دادند که پای انقلابشان تا آخر ایستادهاند.»