به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، هرگز سندی معتبر ارایه نشد که اثبات کند آغاز درگیریهای سوریه، کاملا از داخل این کشور و از سوی مردم (یا دست کم بخشی اثرگذار از مردم) این دیار، صورت گرفته است.
گروههای تروریستی مسلح در سوریه
نامهای مختلفی بهعنوان «گروههای تروریستی» و تحت لوای ادعاهای مختلف، در سوریه فعالیت میکنند و هرکدام با روش مورد نظر خود وارد تحولات این کشور شدهاند.
بخشی از این گروهها ضمن برخورداری از خودروهای زرهی و سلاحهای نیمهسنگین، درصدد اشغال مناطق تحت حاکمیت دولت قانونی سوریه هستند و بارها نیز کوشیدند تا دمشق را تصرف کنند اما هربار با تحمل تلفات بسیار سنگین، ناچار از ترک صحنه مقابله با ارتش سوریه شدند.
گروههای دیگری نیز با انجام عملیاتهای تروریستی از جمله بمبگذاری خصوصاً در دمشق، تلاش دارند تا ضمن ایجاد جو منفی روانی در جامعه این کشور، امتیازهای مورد نظرشان را از دولت سوریه بگیرند.
البته بعضی گروهها نیز اقدام به بریدن سر مخالفان خود و یا کسانی میکنند که حامی دولت اسد هستند. آنها از صحنههای جنایات خود تصویر تهیه کرده و در مواردی که اندک هم نیست، زنان و کودکان را هم تحت مظالم و جنایات فراوان قرار میدهند. تازهترین فعالیت این گروهها، استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه مردم سوریه است.
ارتش آزاد سوریه»: این گروهک از جمله گروههای تروریستی مسلحی است که پس از آغاز بحران در کشور سوریه کشور شکل گرفت تا به جنگ مسلحانه علیه نظام سوریه بپردازد.
از آنچه در رسانههای غربی عنوان شده چنین برمیآید که ارتش آزاد سوریه در 29 ژوئیه سال 2011 یعنی کمتر از 140روز بعد از آغاز بحران این کشور در 15 مارس 2011 به فرماندهی «ریاض موسی ریاض الاسعد» و جمعی از نظامیان فراری و بعضی جداشدگان ارتش سوریه تاسیس شد. از جمله این نظامیان فراری میتوان به سرهنگ فراری «حسین هرموش» اشاره کرد که چند روز بعد، جدایی خود از ارتش سوریه را اعلام کرد.
گفتنی است ارتش آزاد به هیچ از اصول مورد ادعای خویش که مدعی بودند براساس آنها، این ارتش خودخوانده را بنا کردهاند، عمل نکرد و همین موجب شد تا به مرور زمان ماهیت واقعی این گروه تروریستی برملا شود.
ترکیه بهعنوان مأمن نیروهای گروهک ارتش آزاد سوریه، اگر چه با همه توان در خدمت آنها بوده و حتی نیروهای هوایی خود را در برخی موارد وارد کارزار سوریه کرده است، اما مردم ترکیه که به شدت به حضور نیروهای ارتش آزاد و آموزش آنها در این کشور اعتراض داشته و دارند، با برگزاری راهپیماییهای متعدد اعتراض آمیز از اردوغان خواستهاند تا نسبت به اخراج ارتش آزاد سوریه از خاک ترکیه اقدام کند. گفته شده است بعد از افزایش اعتراضات به دولت رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه بخاطر حمایت بیقید و شرط از مخالفان مسلح سوریه، مقر فرماندهی ارتش ازاد سوریه از این کشور خارج شد.
به همین منظور منابع خبری سپتامبر گذشته از انتقال این مقر ارتش آزاد از خاک ترکیه به استان ادلب در داخل خاک سوریه خبر دادند و ریاض الاسعد نیز با اعلام انتقال فرماندهی گروه مسلح تحت امرش به خاک سوریه و استقرار در مناطق تحت کنترل شورشیان مسلح این خبر را تایید کرد.
البته این انتقال را میتوان بهعنوان یک مانور قدرت از سوی ارتش آزاد نیز تلقی کرد که پیام تسلط آنها بر بخشی از خاک سوریه را به کشورهای مختلف جهان صادر میکرد.
گفته میشود در اواخر حضور ارتش آزاد در ترکیه، «ریاض الاسعد» با مقامات ترک اختلاف نظر پیدا کرده بود و همین موجب شده بود تا برای مدتی سرنوشت وی در پرده ابهام باشد و بارها اخباری مبنی بر تحت نظر بودن و یا کشته شدن وی در ترکیه منتشر شود. نهایتاً نیز خبر کشته شدن او تأیید شد.
«جبهه النصره»: یکی دیگر از گروهکهای نظامی در سوریه است که مورد حمایت نهانوآشکار غرب قرار گرفته است. البته آمریکا در اقدامی نمایشی، در دسامبر 2012 این گروه را یک سازمان تروریستی اعلام کرد. جبهه النصرطی درگیریهای سوریه در 23 ژانویه 2012 بیانیهای صادر و اعلام موجودیت کرد. این گروهک یکی از بیپرواترین گروههای تروریستی مسلح فعال در سوریه است.
جالب اینجاست که رسانههای غرب و متحدانشان مانند الجزیره قطر و العربیه عربستان، این گروهک را واجد صفات «جسور» و «موفقترین نیروی شورشی در سوریه» میخوانند.
این گروه با تندرویها و جنایات پرشمار، امنیت و آرامش را از مردمان سوری سلب کرده است. جبهه النصره در یک مورد اقدام به اعدام کودکی سه ساله کرد! این گروهک همچنین مسوول مثله کردن شیوخ اهل سنت سوریه و توهین به مساجد و بسیاری از اعمال جنایتبار دیگر است که تازهترین آنها، ربودن پیکر «حجربنعدی» صحابه پیامبر اکرمصلیاللهوعلیهوآلهوسلم و همچنین حضرت امیرالمومنین علیعلیهالسلام است.
بقیه مخالفان دولت سوریه چه کسانی هستند؟
البته در میان مخالفان دولت اسد، هستند چهرههایی مانند «معاذالخطیب» که ظاهراً موافقت چندانی با عملیاتهای تروریستی ندارند. گروههایی نیز در مخالفت با بشارأسد فعال هستند که تاکنون چندین نشست در تهران و مسکو را برای ایجاد تعامل و گفتگو با دولت سوریه مغتنم شمرده و در آنها شرکت کردهاند و بشاراسد نیز در چند مورد اعلام عفو عمومی کرده است تا زمینه آشتی ملی در این کشور میسر شود.
کشتار اهالی سوری به سود کیست؟
مردم مسلمان سوریه که شامل علویها، اهل سنت، شیعیان، کردها، ترکمنها و برخی اقوام، طوایف و گروههای دیگر هستند، تحت هر شرایطی، بخضی از بدنه جهانی امت اسلامی را تشکیل داده و کشتار آنها نهتنها بهسود بیش از یک میلیارد مسلمان جهان نیست، بلکه باعث شادی زایدالوصف دشمنان اسلام است.
وهابیت، سلفیگری و تکفیریها ودیگر متحدان استکبار: گروههای مختلف تکفیری، درحقیقت نماینده استعمار برای حذف فیزیکی مسلمانان و همه نمادهای اسلامی هستند. سلفیها و وهابیون در حقیقت با نادرست خواندن منش همه فرقههای اسلامی، حتی اهل سنت را نیز تحت مظالم و جنایات متعدد قرار میدهند.
کشتار مردم سوریه چه در قالب بمبگذاری و چه در قالب حملات مسلحانه تروریستی، نسخهایست که قبلاً در عراق نیز امتحان شده و دهها هزار مسلمان عراقی را بهخاکوخون کشیده بود.
تلاش برای ایجاد فتنهطایفهای و ایجاد جنگ میان فرقههای اسلامی و قومیتها زمانی در سوریه به اوج خود رسید که خبر حملات گسترده گروههای مورد حمایت وهابیت به اردوگاههای فلسطینیان د راین کشور منتشر شد.
آنها کوشیدند تا صدهاهزار آواره فلسطینی ساکن در اردوگاههای داخل خاک سوریه را به درگیری با اسد ترغیب و تشویق کنند اما عدم حضور آنها در این عرصه، موجب شد تا در چند نوبت ضمن حمله به اردوگاهها، اقدام به انتقامگیر یاز آنها شود.
حامیان اصلی این گروهها، در محله اول دولتهای عربستان، قطر و البته ترکیه هسندو البته حامیان درجه دوم آنها نیز حکومت کویت، بحرین و اردن هستند.
صهیونیستها: شعار همیشگی صهیونیستها در سراسر جهان، کاهش نسل دشمنان خود از جمله مسلمانان و بالاخص اهل تشیع است. از همینرو حمایتهای بیدریغ رژیم اشغالگر قدس از شورشیان مسلح سوری، تا آنجا ادامه یافته است که حملات هوایی به سوریه، حمایت در مجامع بینالمللی و درمان مجروحان گروهکهای مسلح تروریستی فعال د رسوریه، علناً و عملاً در دستور کار غاصبان قدس شریف قرار گرفته است.
آمریکا: علاوه بر همپوشانی منافع آمریکا با صهیونیستها که حاصل نفوذ و تسلط عوامل آنها بر حکومت آمریکاست، دلایل دیگری نیز نزد سران آمریکا برای مقابله با اسد وجود دارد.
بشار اسد نمونه واقعی حاکمی است که منافع ملی کشورش را فدای درخواستهای نامشروع غرب نمیکند. او در مبارزه و سیاست کاملاً سرسخت بوده و به همین دلیل الگوی نامناسبی برا یدیگر کشورهای عربزبان است چرا که حاکمان اکثریت قریببهاتفاق ممالک عربی، در برابر غرب مرعوب بوده و تنها در نقش سربازان گوشبهفرمان ظاهر میشوند.
البته اسد رابطه خوبی با شیعیان عراق و حکومت این کشور که در تسلط آنهاست دارد و این موضوع باعث تقویت هر دوطرف شده است و آمریکا بههیچ وجه از آنچه پیشآمده راضی نیست.
گفتنی است همکاری با ایران و حزبالله جهت مقابله با زیادهطلبیهای صهیونیستها، مهمترین انگیزه مشترک آمریکا و صهیونیستها برای مقابله با نظام اسد است.
ترکیه: سران فعلی ترکیه در صدد زندهکردن امپراتوری عثمانی هستندو این موضوعی است که تقریباً از کسی پوشیده نمانده است. آنها با همین دید تلاش دارند تا ضمن افزایش نفوذ و دخالت خود در سوریه، علاوه بر ساقط کردن نظام اسد، تسلط بیشتری بر قلمرو امپراتوری عثمانی پیدا کند.
حکومت اردن و برخی از لبنانیها: نظام حاکم بر اردن همچون جناح سعدحریری در لبنان، تلاشهای فراوانی برای حمایت از تروریستهای مسلح سوری بهخرج دادهاند. نکته جالب اینجاست که مدیریت آمریکا در تحرکات این دو گروه، کاملاً آشکار و انکارناپذیر است، تا آنجا که از اردوگاههای آموزشی شورشیان سوری در اردن خبر میرسد که مربیان آمریکایی د رحال آموزش فنون مختلف نظامی و مسلحکردن قاتلان مردم سوریه هستند.
آینده سوریه چه خواهد شد؟
توقیت جایگاه اسد اتفاقی است که رسانههای غربی نیز بهآن اعتراف کردهاند. از سوی دیگر حضور پرتعداد تروریستهای مسلح غیرسوری در میان گروهکهای مخالف اسد و همچنین جنایات پرتعداد حاصل از عملکرد آنها، تاکنون تنها یک اثر مهم داشت و آن هم نابودی احتمال وجود اندک پایگاه اجتماعی برای مخالفان سوری در میان مردم عادی سوریه است.
در این شرایط موضوع برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سوریه با حضور اسد بهعنوان یک کاندیدا، در حالی روی میز میآید که جنایات اخیر و بیاحترامی گروهکهای تروریستی علیه قبور و بقعههای شریف و تهدیدات آنها علیه صحن مطهر حضرت زینبسلاماللهعلیها و حضرت رقیهسلاماللهعلیها، ضربات نهایی بر بدنه وابسته گروههای تروریستی فعال در سوریه وارد کرده است.
منبع: پیکستان