به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، شبکههای اجتماعی، امکانات تعاملی بسیاری برای کاربران اینترنتی فراهم کردهاند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرآیندها مؤثر بودهاند. این شبکهها عرصهی ارتباطات سیاسی را نیز متحول کردهاند. رویدادهای سیاسی سالهای اخیر از انتخاب باراک اوباما گرفته است تا ناآرامیهای پس از انتخابات در ایران، همگی متأثر از فعالیتهای کاربران شبکههای اجتماعی بودند.
ظهور اینترنت و فضای مجازی، راههای جدیدی را برای برقراری ارتباط و تعاملات انسانی پدید آورده است که ماهیتی متفاوت از روابط در جهان واقعی دارند. فضای مجازی بستری فراهم میآورد که در آن افراد میتوانند با هویتی متفاوت از هویت واقعیشان حضور یابند و به تعامل با بقیهٔ اعضا بپردازند و کنشها و واکنشهایی متفاوت یا متضاد از آنچه در جهان واقعی بروز میدهند، بدون هیچ ترسی از شناخته شدن یا طرد شدن، داشته باشند. فضای مجازی، فضایی خلاق و غیر قابل کنترل است. فضایی که در آن اشکال نمادین میتوانند بیان شوند. جایی که حرفها و تصاویر جدید میتوانند به ناگاه پدیدار شوند. جایی که اطلاعات پیش از این پنهان از دید، حالا میتوانند در دسترس قرار گیرند.
فضای مجازی به عنوان پدیدهای است که به موازات و در عرض زندگی واقعی ظهور مییابد و کنشگران در فضای شبکههای به هم پیوستهٔ آن، به تبادل نظر و اشتراکگذاری افکار و عقاید میپردازند. عمدهترین محیطهای فضای مجازی، که در آن تعاملات انسانی شکل میگیرد، شبکههای اجتماعی و وبلاگها هستند که به نوعی خاستگاه شکلگیری گفتمانهای مجازی نیز محسوب میشوند. در این مقاله، با تمرکز بر قابلیتهای شبکههای اجتماعی در عرصهٔ سیاست، وضعیت شبکههای اجتماعی مجازی در دوران انتخابات مورد بررسی قرار میگیرد. شبکههای اجتماعی مجازی محیط مساعدی را برای مشارکت افراد در جامعهٔ مجازی، برقراری روابط نمادین و کشف مجدد خود و بازتعریف هویتهای دینی، اجتماعی، سیاسی و... فارغ از محدودیتها و عوامل سرکوبکننده از طریق تعاملات مجازی و نمادین فراهم میکنند.
فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و عرصهٔ سیاست
سازوکارهای تعاملی اینترنت مانند وبلاگها، ویکیها، پادکستها، ایمیل، گروههای مباحثه، اتاقها و انجمنهای گفتوگو، لیستهای پستی، آر. اس. اس، سیستمهای ثبت پیام (کامنت)، و سیستمهای پیام فوری، امکان تبادل و اشتراک اطلاعات دو و چند جانبه را در محیط مجازی فراهم میکند. این ارتباطات متعامل هم به صورت کنش متقابل رو در رو و همکنش متقابل با واسطه در سطحی جهانی انجام میگیرد.
در چند سال اخیر در فضای مجازی، شبکههای اجتماعی به عنوان نوع جدیدی از وبسایتها متولد شده و کاربران و طرفداران زیادی پیدا کردهاند. کاربران شبکههای اجتماعی میتوانند در این سایتها، صفحات و پروفایلهای شخصی برای خودشان ایجاد کنند، شبکهای مجازی از دوستانشان پدید آورند، آنها میتوانند همانند فضایی که وبلاگها و میکروبلاگها در اختیارشان قرار میدهند یادداشتهای کوتاه و بلندشان را منتشر کنند، عکس، صدا و ویدئوهای شخصیشان را آپلود کنند، از آخرین اخبار و رویدادها در حوزههای مختلف آگاه شوند، در صفحات هواداری و اتاقهای گفتوگوی متنوع عضو شوند و قابلیتهای فراوان دیگری که ممکن است هر شبکهٔ اجتماعی برای کاربرانش فراهم کند.
فضای مجازی به عنوان پدیدهای است که به موازات و در عرض زندگی واقعی ظهور مییابد و کنشگران در فضای شبکههای به هم پیوستهٔ آن، به تبادل نظر و اشتراکگذاری افکار و عقاید میپردازند. عمدهترین محیطهای فضای مجازی، که در آن تعاملات انسانی شکل میگیرد، شبکههای اجتماعی و وبلاگها هستند که به نوعی خاستگاه شکلگیری گفتمانهای مجازی نیز محسوب میشوند.
اصطلاح «شبکههای اجتماعی» زیر مجموعهٔ رسانههای اجتماعی قرار میگیرد. رسانههای اجتماعی، مفاهیمی کلان هستند که به واسطهٔ پیدایی شبکههای جدید ارتباطی چون اینترنت و تلفن همراه پدید آمدهاند. شبکههای اجتماعی به علت بیمکانی حاکم بر اینترنت بر علایق افراد و گروهها و بر پایهٔ مشارکت همگانی بنیان نهاده شدهاند. وبسایتهای شبکهٔ اجتماعی، با فراهم کردن انگیزه و هدف برای فعالیت در رسانهای که پیش از این جذابیت کمی داشته است، به طور فزایندهای افراد را به دنیای آنلاین میکشند. عمدهترین محورهای این تکنولوژیهای جدید رسانهای استفادهٔ همزمان از امکانات آنلاین و دیجیتال در ارتباط با مخاطب است. در این ارتباط جدید، رفتار مخاطب در برابر رسانه هم دچار دگرگونی و از مخاطب منفعل به مخاطب فعال تبدیل میشود.
به این ترتیب، شبکههای اجتماعی موفق شدهاند تعداد قابل توجهی از کاربران اینترنتی را جذب کنند و در میان چهار فعالیت اصلی کاربران اینترنتی قرار گیرند. آمارها بیانگر این است که شبکههای اجتماعی نه تنها به پربینندهترین وبسایتهای اینترنتی تبدیل شدهاند، بلکه کاربران اینترنتی بیشتر زمان حضورشان در فضای مجازی را نیز در این وبسایتها میگذرانند. «فیسبوک» به عنوان بزرگترین شبکهی اجتماعی دنیا، در حال حاضر، حدود 400 میلیون نفر کاربر دارد و هر روز حدود 800 هزار نفر عضو جدید به آن میپیوندند. اگر فیسبوک، به جای دنیای مجازی در دنیای فیزیکی حضور داشت، این تعداد جمعیت، آن را به یکی از چند کشور پرجمعیت دنیا تبدیل میکرد. همچنین سایتهای شبکههای اجتماعی خبرسازترین وبسایتهای سالهای اخیر اینترنت محسوب میشوند.
شبکههای اجتماعی موفق شدهاند تعداد قابل توجهی از کاربران اینترنتی را جذب کنند و در میان چهار فعالیت اصلی کاربران اینترنتی قرار گیرند.
آمارها بیانگر این است که شبکههای اجتماعی نه تنها به پربینندهترین وبسایتهای اینترنتی تبدیل شدهاند، بلکه کاربران اینترنتی بیشتر زمان حضورشان در فضای مجازی را نیز در این وبسایتها میگذرانند.
همگانی شدن شبکههای اجتماعی و رشد تعداد کاربران آن بیانگر افزایش روزافزون نقش و اهمیت این شبکهها در زندگی روزمرهٔ افراد است. به طور مثال، ترکیب سنی استفادهکنندگان از فیسبوک در سالهای اخیر به میزان قابل توجهی تغییر کرده است؛ در حالی که فیسبوک در ابتدا در محیطی دانشگاهی و برای استفادهٔ دانشجویان راهاندازی شد و کاربران اولیهٔ آن اکثراً جوان بودند. به تدریج، مخاطبان آن گستردهتر شد و تعداد کاربران مسنتر در این شبکهٔ اجتماعی افزایش پیدا کرد. در حال حاضر، 35 تا 49 سالهها با جمعیت حدود 24 میلیون نفر بیشترین کاربران فیسبوک را تشکیل میدهند. پس شاید زمان آن رسیده است که دیگر اینترنت و فضای مجازی را رسانهای جدید ندانیم، چون مدت زمان زیادی از روی کار آمدن آنها میگذرد و دقیقاً مانند دیگر رسانهها بخشی از زندگی روزمرهٔ ما شدهاند.
وبسایت «اندرسون آنالیتیکس» [1] بیشترین دلایلی را که کاربران شبکههای اجتماعی عضو این سایتها شدهاند، در طول زمان و در میان نسلهای مختلف، به صورت زیر بیان میکند: تماس با دوستان (75 درصد)، سرگرمی (55 درصد)، تماس با خانواده (41 درصد)، دعوت از جانب یک آشنا (30 درصد)، تماس با همکلاسیها (30 درصد)، تماس با شبکهٔ کاری (5 درصد)، جستوجوی شغلی (4 درصد)، توسعهٔ کسبوکار (3 درصد) و سایر موارد (5 درصد). با توجه به این نتایج، شاید در ابتدای امر به نظر برسد که شبکههای اجتماعی به خودی خود کمتر ماهیتی سیاسی دارند، اما قابل انکار نیست که فضای مجازی عرصهٔ جدیدی را برای بحث فراهم آورده است؛ یک نمونهٔ بارز آن وبلاگها و صفحات شبکههای اجتماعی زنان است که در آن مطالبی را مینویسند و به موضوعاتی میپردازند که در فضای واقعی امکان گفتوگو در مورد آن وجود ندارد. در این میان، عرصهٔ سیاست نیز تحت تأثیر این ویژگی یا به تعبیری درستتر این توانایی فضای مجازی قرار گرفته است؛ به گونهای که این فضا عرصهای برای گفتوگو و جنگوجدلهای سیاسی، حزبی و... شده است و در زمانهایی که رخدادهای مهم سیاسی مانند انتخابات رخ میدهد، جو آن تحت تأثیر قرار میگیرد.
امروزه شبکههای اجتماعی مجازی تنها ابزارهای تکنولوژیک جدیدی نیستند که امکانات جالب توجهی را در اختیار کاربران اینترنتی قرار داده باشند. شبکههای اجتماعی را فراتر از گونهای وبسایت میتوان به عنوان رسانههایی در نظر گرفت که در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تغییراتی ایجاد کردهاند. چالشهایی که شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر با آنها مواجه بودهاند، حوزههایی فراتر از فضای مجازی را تحت تأثیر قرار داده است. شبکههای اجتماعی به عنوان یکی از گونههای رسانههای اجتماعی امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کردهاند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرآیندها مؤثر بودهاند. این شبکهها همچنین عرصهی ارتباطات سیاسی را نیز متحول کردهاند. رویدادهای سیاسی سالهای اخیر از انتخاب باراک اوباما به ریاستجمهوری آمریکا گرفته است تا ناآرامیهای پس از انتخابات جمهوری اسلامی ایران، همگی متأثر از فعالیتهای کاربران شبکههای اجتماعی بودند.
با توجه به اینکه شبکههای اجتماعی فضایی را برای ارتباطات درونگروهی و برونگروهی و همچنین تعامل میان موافقان و مخالفان فراهم میآورند، ابزار مناسبی برای گفتوگوهای سیاسی شناخته میشوند؛ به طوری که به نظر عدهای این کارکردها و قابلیتهای شبکههای اجتماعی، میتواند یک «حوزهٔ عمومی» جدید را خلق کند. میناوندچال، در پژوهشی با عنوان «بررسی قابلیت و عملکرد اینترنت به عنوان حوزهٔ عمومی»، با پرداخت تفصیلی به نظریات هابرماس پیرامون حوزهٔ عمومی و بیان قابلیتهای اینترنت، چنین نتیجه میگیرد که اینترنت، قابلیت و امکان ایفای سه کارکرد حوزهٔ عمومی یعنی تأمین دسترسی همگانی، شکل دادن به افکار عمومی و انجام کنشهای جمعی سیاسی را دارد. وی، با اشاره به قابلیت اینترنت، یادآور میشود که تواناییهای فنی و ارتباطی اینترنت این امکان را میدهد که به عنوان ابزار گفتوگو، کارکردهای مفروض حوزهٔ عمومی را تحقق بخشد؛ هرچند که در این بین، آماده بودن شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شرط لازم تحقق چنین امری است.
با توجه به اینکه شبکههای اجتماعی فضایی را برای ارتباطات درونگروهی و برونگروهی و همچنین تعامل میان موافقان و مخالفان فراهم میآورند، ابزار مناسبی برای گفتوگوهای سیاسی شناخته میشوند؛ به طوری که به نظر عدهای این کارکردها و قابلیتهای شبکههای اجتماعی، میتواند یک «حوزهٔ عمومی» جدید را خلق کند.
قاعدتاً سیاستمداران همهٔ رسانهها را برای نظارت و کنترل به کار میگیرند تا بتوانند ایدههایشان را گسترش دهند. این استفادهٔ رسانهای در طول مبارزات انتخاباتی، که در آن کاندیداها سعی در متقاعدسازی مردم و جلب رأی آنها دارند، بیشتر میشود. سالا (Sala) رسانهها را بر طبق کاربرد آنها در مبارزات انتخاباتی طبقهبندی میکند و میان آنچه «درون» [2] و «بیرون» [3] مبارزه رخ میدهد تمایز قائل میشود. این مسئله این واقعیت را برجسته میسازد که بسیاری از کنشهای رقابتی و مبارزاتی انجامشده توسط کاندیداها در پسزمینه [4] اتفاق میافتد:
- ابزارهایی که اجازهٔ گفتوگو با رأیدهندگان را فراهم میکنند (ملاقاتهای خانه به خانه، [5] جلسات سخنرانی در خانهها، جلسات سخنرانی با رأیدهندگان و رویدادهای عمومی)
- رسانههای سنتی (تبلیغات خیابانی، ابزارهای مبارزاتی چاپی، اطلاعیههای حزبی، تبلیغات در مطبوعات)
- رسانههای دیداریشنیداری (رادیو و تلویزیون)
- بازاریابی مستقیم (بازاریابی پستی و تلفنی)
- روابط عمومیها
- فعالیتهای نظرسنجی از رأیدهندگان
- رسانههای جدید
گروه آخر شامل اینترنت است که میتواند هم برای مبارزات درونی و هم بیرونی استفاده شود. اینترنت میتواند همهٔ انواع طرحها و ایدهها را پذیرا باشد و «یک ابزار مشارکتی فوقالعاده» است که اغلب حزبهای سیاسی آن را درک نمیکنند؛ به طوری که فقط آن را به عنوان یک برنامه و خطمشی رایج برای ارائهٔ اطلاعات به کار میبرند و به میزان خیلی کمی از آن، برای حفظ ارتباط متعامل هر روزه با شهروندان، استفاده میکنند.
به نظر میرسد همانطور که شیوههای جدید بازاریابی، روش تعامل شرکتها با استفادهکنندگان را تغییر داده است و شرکتها را مجبور کرده است که با مخاطبان خود گفتوگو کنند، زیرا در اغلب موارد آنها هستند که سناریوی جدید را میسازند و آنچه را که رخ میدهد، مشخص میکنند. در عرصهٔ سیاسی و اجتماعی نیز تعامل با مخاطبان، طرفداران و رأیدهندگان بسیار اهمیت یافته است؛ به گونهای که «تعامل با مشارکتکنندگان نه فقط لازم بلکه واجب و ضروری است.»
استفاده از ابزارهای جدید، به ویژه آنهایی که برای گروههای جوان عادی است، واقعاً میتواند به سیاستمداران و دولتها کمک کند تا به این گروه از افراد دسترسی داشته باشند. شبکههای اجتماعی، مبارزات انتخاباتی واقعی مجازی [6] و وبلاگها ابزارهای ارتباطی کاملاً مناسبی برای دسترسی به مخاطبان خاص هستند و این چیزی است که سیاستمداران هنوز باور ندارند و اغلب آنها در دورههای غیرانتخاباتی از این ابزارها استفاده میکنند. استفاده از تکنولوژیهای جدید میتواند مخاطبانی را جذب کند که شاید علاقهٔ چندانی به مبارزات انتخاباتی ندارند، مانند جوانها و کمسنوسالها، اما به دلیل استفاده از تکنولوژیها جلب این موضوعات میشوند؛ چون جوانان ارزش و اهمیت بیشتری برای تکنولوژی قائل هستند، با کمک گرفتن از تواناییهای فضای مجازی و بالاخص شبکههای اجتماعی، میتوان مشارکت آنها را در انتخابات به میزان زیادی بالا برد. شاید برای افراد مسنتر رسانههای اجتماعی ابزارهایی هستند که فقط باید یاد بگیرند، اما برای جوانان رسانههای اجتماعی بخشی از زندگیشان است مانند لباس پوشیدن. (*)
منبع: حدیدنیوز