کد خبر:۲۴۰۰۷۱
خاطره شهید محمود کاوه
«خود من بودم دیگه!»
ضامن نارنجک را کشیده بود و مدام تهدید می کرد که اگر کسی نزدیکش بشود نارنجک را بین مردم پرت خواهد کرد.
یکی از پاسدارهای جوان که اسلحه یوزی داشت خطاب به آن منافق گفت:« اگر مردی بیا بیرون! چرا رفتی قایم شدی؟» چند دقیقه ای به همین منوال گذشت، حضور مردم و نارنجکی که آن منافق در دست داشت اوضاع را پیچیده کرده بود.
طرف یکهو پرید بیرون و تا آمد نارنجک را پرتاب کند همان پاسدار جوان خیلی ماهرانه پاهایش را به رگبار بست.
دو سه سال بعد در تیپ ویژه شهدا داشتم همین ماجرا را با آب و تاب تعریف می کردم و از مهارت آن پاسدار می گفتم که محمود گفت:« این قدرها هم که می گویی کارش تعریفی نبوده!» پرسیدم:« آخه مگر شما هم آن جا بودی؟» خندید و گفت: «خود من بودم دیگه!»
خاطره ای به نقل از همرزم شهید «محمود کاوه»
منبع: باشگاه خبرنگاران
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.