متأسفانه امروزه خرید محصولات با برندهای بین المللی و مارک پوشی معضلی اجتماعی است که روز به روز اقتصاد کشور و فعالیت های کسب و کار تولید کنندگان و کارآفرینان(خصوصاً بخش خصوصی) را بیشتر آزار می دهد. مارک و برند از فرزندان عصر جدید هستند، مثل سایر فرزندان مدرنیته از قبیل؛ اینترنت، ترافیک، چت، استرس،کافی شاپ و غیره.
خیلی ها علاقه ی شدیدی به استفاده از لباس هایِ مارک دارِ معروف پیدا کرده اند. به نظر این کار به سه دلیل اتفاق می افتد؛ کیفیت متفاوت، چشم و هم چشمی و مدگرایی. این پدیده نه تنها در کلان شهرها بلکه در شهرهای کوچک و حتی برخی روستاهای کشور نیز تسری پیدا کرده است.
گرایش به مد و مدگرایی، برند و مارک پوشی اکنون به یکی از دغدغه های اصلی بسیاری از خانواده های ایرانی تبدیل شده است. استفاده از نشان یک شرکت تولیدی مشهور بین المللی و تب مارک پوشی و برندگرایی چنان افراد جامعه را مبتلا کرده که حاضرند با قیمتهای بسیار بیشتر محصولاتی را که با بدترین کیفیت در کارگاه های خانگی چین و یا توسط تولیدکنندگان به اصطلاح زیر زمینی، تنها به دلیل داشتن نشان و مارک یک کارخانه معتبر اروپایی و یا آمریکایی تهیه شده خریداری نمایند.
اواخر دهه 70، مرحله جدید پوشش برای مردم ایران بود. پوشش ها دچار دگرگونی شد و کم کم مدهای جدید دنیا، جایگزین پوشش متداول جامعه ایرانی شد. دیگر خبری از شلوارهای چین دار یا پاچه گشاد در خیابان ها نبود و کم کم شلوارهای جین تنگ و تی شرت های مدل دار فراگیرشدند.
در نیمه اول دهه 80 بود که عده ای شم اقتصادی شان را به کار انداختند و وقتی بازار ایران را برای ورود اینگونه لباس ها مستعد دیدند اقدام به ورود لباس های مدل دار با طرح های جدید کردند. البته باز هم عده ای در کشور اقدام به کپی برداری کرده و طرح هایی همچون عکس خوانندگان غربی، کلماتی به زبان لاتین و… را روی تی شرت ها حک و به بازار عرضه کردند.
فقط مارک: اصل و تقلبی فرقی ندارد!
استفاده از نشان یک شرکت تولیدی مشهور بین المللی و تب مارک پوشی و برندگرایی چنان افراد جامعه را مبتلا کرده که حاضرند با قیمتهای بسیار بیشتر محصولاتی را که با بدترین کیفیت در کارگاه های خانگی چین و یا توسط تولیدکنندگان به اصطلاح زیر زمینی، تنها به دلیل داشتن نشان و مارک یک کارخانه معتبر اروپایی و یا آمریکایی تهیه شده خریداری کنند.
تب فراگیر «مارک بازی» باعث شده خیلی از افراد، برای خرید لباس هایی با برند خارجی تا چندین برابر قیمت آن را بپردازند اما اگر همین لباس ها با مارک ایرانی عرضه شود، خواهانی ندارد.
لباس هایی که با برندهای معروف دنیا در بازارهای شناخته شده ایران و به خصوص تهران، قیمت های نجومی را به رخ خریداران می کشند. همین وفور تقاضا موجب شده تا در بسیاری از موارد اجناسی تقلبی به جای نسل اصل به برخی از مشتریان فروخته شود و این نکته جالب توجه است که برای عده ای تنها مارک مهم است و حتی اصل بودن نیز مهم نیست.
با نگاهی عمیق به این موضوع درمی یابیم که مارک گرایی ممکن است به مرور زمان برای برخی از افراد تبدیل به نوعی جنون و بیماری روانی شود. چراکه فرد را نسبت به خود چنان وابسته می کند که برای داشتن یک جنس حاضر به پرداختن مبالغ گزاف می شود و حاضر است مدت زمان بسیاری را صرف کند تا کالاهای متعددی را تماشا و از میان آنها انتخاب کند.
حد متوسط این حالت را می توان به افرادی نسبت داد که در زمان آغاز فروش فوق العاده برخی از این فروشگاه ها، حاضرند ساعت ها در صفی طولانی بایستند و ملتمسانه به ویترین فروشگاه بنگرند تا بتوانند به آن اجناس دست پیدا کنند.
تا چند سال پیش، خیلی ها از اینکه سراغ «برند» و «برند بازی» بروند، کمی ترس داشتند. دلیل این ترس قیمت هایی بود که این فروشگاه های پوشاک را از دیگر فروشگاه ها کاملا جدا می کرد. شاید با تغییر رنگ و نمای طبیعت و آمدن هر سال جدید، فروشگاه های برندهای معروف نیز رنگ و لعاب تازه ای بگیرند، اما ویترین های این طور فروشگاه ها که سال های آخر دهه 70 سرو کله شان پیدا شد، هیچ وقت تغییر نمی کند و خیلی از برندهای خارجی، برای قشر متوسط جامعه، همیشه عنوان «قیمت های سرسام آور» را با خود یدک می کشند اما در حال حاضر خیابان های تهران، پر شده از فروشگاه هایی که نام برندهای بزرگ و معروف دنیا را یدک می کشند و خریدارهایی که دیگر مثل سابق از قیمت ها نمی ترسند و حاضرند گرسنگی را تحمل کنند اما لباسشان بدون مارک نباشد.
این را می شود از صف هایی فهمید که زمان حراجی ها مقابل این فروشگاه ها بسته می شود. محمد خامنه روانشناس در خصوص مد و تب آن در بین جوانان می گوید: مد امروز به یک معضل اجتماعی در بین جوانان برخی نقاط مبدل شده است. این افراد برای اینکه از دیگر همسالان خود عقب نمانند، حتی در برخی از موارد تمام حقوق یک ماهه خود را برای خرید لباس مارک دار هزینه می کنند. البته این افراد هیچ گاه توجهی به نوشته ها یا زیبایی لباس ندارند و هرچه را مد شود می پوشند.
به گفته این روانشناس، البته بین لباس خارجی با کیفیت مارک دار و لباس هایی که تنها مارک دارند تفاوت زیادی است. متاسفانه جوانان ایرانی بیشتر به مارک دار بودن توجه دارند که این مساله ناشی از کمبود توجه است. درواقع فرد با خرید اینگونه لباس می خواهد که دیده شود.
با نگاهی عمیق به این موضوع درمی یابیم که مارک گرایی ممکن است به مرور زمان برای برخی از افراد تبدیل به نوعی جنون و بیماری روانی شود. چراکه فرد را نسبت به خود چنان وابسته می کند که برای داشتن یک جنس حاضر به پرداختن مبالغ گزاف می شود و حاضر است مدت زمان بسیاری را صرف کند تا کالاهای متعددی را تماشا و از میان آنها انتخاب کند
البته نباید از این واقعیت غافل شده که هجمه ی مصرف بی رویه ی کالاها و برندهای خارجی تنها یک معظل اجتماعی و ناشی از نقص های فرهنگی نیست بلکه بخش عمده ی آن ناشی از کیفیت نامطلوب و عدم دقت در برخی از تولیدات داخلی است، اما به هرحال اصلاح این رفتار از مسیر آموزه های اجتماعی امکان پذیراست. زیرا بیشتر افرادی که به دنبال استفاده از مارک ها و برندهای معروف هستند، دچار احساس کمبود در شاخصههای فرهنگی، تحصیلی، تخصصی، اخلاقی و اجتماعی هستند و همین امر سبب تمایل آنها به فخرفروشی از طریق استفاده از برندهای معروف میشود.
جوانان در عرصه اجتماعی باید به دور از اهمیت دادن به تبلیغات و فرهنگ کاذب به واقعیتهای اجتماعی خود توجه کنند و اجازه ندهند به شخصیت و فرهنگ آنها اهانت شود. برای اصلاح این رفتار ناصحیح اجتماعی مطبوعات و رسانهها نقش مهمی دارند. البته پیش از فرهنگسازی رسانهها، خانوادهها به عنوان گروه مرجع نخستین، باید به آموزش کودکان در این زمینه بپردازند.
علاوه بر خانوادهها که نقشی اساسی در انتقال آموزههای فرهنگی و اجتماعی دارند، سایر گروههای مرجع، نظیر هنرپیشهها و ورزشکاران نیز باید الگوهای استفاده صحیح از برند باشند که البته متأسفانه در جامعه ما این هنجارآفرینان، خود عاملی برای انتقال هنجارهای منفی شده اند. در صورتی که با فرهنگسازی موفق به کنترل این مقوله نگردیم به طورحتم باید منتظر ایجاد بحران هویت اجتماعی و سرگشتگی فرهنگی در میان جوانان باشیم.
منبع: جام جم آنلاین