به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، برای اینکه درک درستی از «جدال احسن» از دیدگاه قرآن و روایات داشته باشیم، ابتدا باید «جدل» و «مغالطه» در منطق، «جدال مطلق» و «جدال احسن» در قرآن تبیین شوند.
در منطق، پنج روش برای مبارزه فکری با طرف مقابل معرفی شده که این روش ها به «صناعات خمس» شناخته شده و عبارتند از: برهان، خطابه، جدل، مغالطه و شعر.
سه روش اول با مبانی صحیح و قابل دفاع به نتیجه مورد نظر رسیده، اما در دو روش باقیمانده، هر چند که برخی افراد را می توان با کمک آنها مجاب ساخت، اما در واقع، مبانی استدلال از صحت کافی برخوردار نبوده و تنها با توجه به ضعف فکری طرف مقابل، امکان پیروزی بر آنها وجود دارد.
روش «جدل» در منطق، عبارت از آن است که با استفاده از مقدماتی که مورد پذیرش و قبول طرف مقابل می باشد، به نتیجه دلخواه خود دست یافته و او را ناگزیر به تسلیم در برابر استدلال خود کنیم.
این روش از آن جهت مناسب است که حریف نمی تواند مقدمات استدلال ما را مخدوش بداند، چون در این صورت، مبانی فکری او نیز دچار خدشه و آسیب می شود.
در قرآن کریم، 29 بار از ریشه «جدل» استفاده شده است که تنها دو مورد آن را می توان منطبق بر جدل تعریف شده در دانش منطق دانست؛ یکی در آیه 46 سوره عنکبوت " وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ... : و با اهل کتاب، جز به [شیوهاى] که بهتر است، مجادله مکنید ... " و دیگری در آیه 125 نحل " ... وَ جَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ... : ... و با آنان به [شیوهاى] که نیکوتر است مجادله نماى ... ".
در هر دوی این نمونه قرآنی عبارت "الَّتی هِیَ أَحْسَن" به کار گرفته شده است و به عبارتی، تنها این نوع از گفتگو که با شیوه ای مناسب و منطقی انجام می شود، مورد تأیید قرآن می باشد.
دیگر آیات قرآن که در آنها ریشه «جدل» وجود دارد، معنای مطلق جدال را می دهد و نه «جدل منطقی».
جدال در معنای مطلق آن، نشانگر گفتگویی بی نتیجه است در حالی که «جدل منطقی» و یا «جدال احسن» ممکن است نتایج مثبتی را به دنبال داشته باشد.
به عنوان نمونه، خداوند در توصیف کافران در سوره «غافر» می فرماید: "... وَ جَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ ... : ... و به [وسیله] باطل جدال نمودند تا حقیقت را با آن پایمال کنند،... ". یعنی آنان با استفاده از مقدمات باطل، تلاش بیهوده ای را جهت از بین بردن حقیقت انجام می دهند. این نوع از «جدال» در واقع «جدل منطقی» نبوده، بلکه در برخی موارد، نوعی مغالطه به شمار می آید و در موارد دیگری در گفتگوهای احساسی بدون استدلال مورد استفاده قرار می گیرد.
طرفین مناظره و بحث اگر بخواهند از گفتوگوى خودشان نتیجه مثبت و مفید بگیرند مى بایست با خلوص نیت و آزادى فکر در صدد تعلیم و تعلم باشند
در احادیث و روایات که از پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) به دست ما رسیده است، بر دوری از جدل تأکید شده است؛ چنانکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود: «به هیچ چیزی پس از نهی از بتپرستی به اندازه نزاع و ستیزه کردن با دیگران نهی نشدهام.»
بحث و گفتوگو اگر برای اثبات و بیان حقیقت باشد، لازم است عنوان تعلیم یا تعلم در آن منظور شود، و آنچه از این دو عنوان خارج است؛ از مرحله حقیقت، بیرون و به منظور خودنمایى و خودبینى خواهد بود. طرفین مناظره و بحث اگر بخواهند از گفتوگوى خودشان نتیجه مثبت و مفید بگیرند، مى بایست با خلوص نیت و آزادى فکر در صدد تعلیم و تعلم باشند.
مجادله و مناظره اى که در جهت غلبه بر طرف مقابل و یا به عنوان اظهار فضل و دانش باشد، نه تنها بیفایده و بینتیجه است، بلکه موجب تیرگى و تاریکى دل و پیدایش خلاف و دشمنی در میان بحث کنندگان خواهد شد.
اسلام بیش از هر دینی، به گفتوگو به عنوان اصلی جهت آگاهسازی مردم از حقایق هستی و آشنا کردن آنان با روش تکاملی خود و دستیابی به آیین و روش برتر پافشاری کرده است.
بزرگترین معجزه پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله) برای آشنا کردن مردم با حقیقت تعالیم اسلامی «کلام» است.
در احادیث و روایات که از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیه السلام) به دست ما رسیده است، بر دوری از جدل تأکید شده است؛ چنانکه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمود: «به هیچ چیزی پس از نهی از بتپرستی به اندازه نزاع و ستیزهکردن با دیگران نهی نشدهام»
کلام، بر به کارگیری فراوان گفتوگو در آشنا کردن مردم با حقایق در عصر رسالت خاتم، دلالت میکند. دشمنان اسلام که از مقدار کارآیی و بلاغت پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) آگاهی داشتند به هر شکلی برای پیشگیری از هم کلام شدن و گفتوگوی مردم با وی، تلاش میکردند و حتی در مواقعی با فریاد و سوت زدن، تلاش میکردند در هنگام قرآن خواندن آن حضرت، مانع شنیدن کلام ایشان توسط مردم شوند و گاه به کسانی که تصمیم داشتند دور خانه کعبه طواف کنند توصیه میکردند در گوش خود پنبه بگذارند تا کلام رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آنان را جذب نکند.
آیات قرآن و روایات اسلامی ما را از نزاع و گفتوگوهای بیفایده و اعتراض بر گفتار دیگران بدون غرض و مقصود دینی برحذر داشته است، چرا که نه تنها فایده و نفعی ندارد، بلکه موجب دشمنی، نفاق و از بین رفتن سلامت عقل میگردد.
امام صادق(علیه السلام) به نقل از امام حسین (علیه السلام) میفرماید: «جدال از چهار حال بیرون نیست:
اول اینکه مباحثه در مسئله اى است که هر دو طرف نسبت به آن، علم و اتفاق نظر نسبت به آن دارند؛ در این صورت، هر دو از مرحله خلوص و صفا بیرون رفته و علم خود را ضایع کرده و طلب رسوایى و فضیحت نمودید.
دوم، آنکه هر دو جاهل به آن موضوع مورد بحث هستند که در این حالت، نادانى خود را آشکار نموده و روى جهل با همدیگر مجادله کرده اند.
سوم، اینکه یکی عالم است و با شخصى که جاهل است جدال مى کند. در این صورت، مقصود آن عالم؛ روشن کردن لغزش طرف مقابل از روی ظلم به او است .
چهار، یکی جاهل بوده که با شخص عالم جدال مى کند. در این صورت شخص جاهل، احترام و منزلت عالم را حفظ نکرده و نسبت به او ستم کرده است.
پس جدال به هر صورت زشت و ناروا است، و کسى که انصاف داشته باشد و در مقابل حق تسلیم باشد، قهراً جدال را ترک خواهد کرد و در این حالت ایمان خود را محکم نگهداشته و سلامتى دین خود را نیکو گرفته و عقل خود را از لغزش و اشتباه حفظ کرده است.»
منبع: مهر