به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ صبر و صلاة نوشت:
پس از جنگ بدر، شخصی به پیامبر (ص) عرض کرد: «من با تعداد زیادی از قدرتمندان یهود پیمان دارم، اما اکنون که آنها ما را تهدید به جنگ میکنند، من از دوستی و همپیمانی با آنان برائت میجویم؛ همپیمان من تنها خدا و پیامبر اوست».
عبدالله بن ابی از سرشناسترین منافقین صدر اسلام، در پاسخ پرده از استدلال موافقین مذاکره و پیمان، نه در آن مقطع زمانی که برای همه دوران بر میدارد: «ولی من از هم پیمانی با یهود برائت نمیجویم، زیرا از حوادث مشکل میترسم و به آنها نیازمندم»؛ استدلالی مبتنی بر ترس از قدرتهای مادی و کارشکنیهای طاغوت و ظالم زمانه یا به عبارتی ترس از غیظ و اخم آنکه به تعبیر وی منجر میشود به حوادث مشکل، حوادثی چون حصر اقتصادی، تحریم اجتماعی و حملات نظامی. در شرایط کنونی دنیا و جایگاه نظام مقدس جمهوری اسلامی و نسبت آن با ابر قدرتهای مادی، غالب استدلالهای موافقین سازش با مستکبران عالم بالاخص آمریکا در فضای مشابه فضای ذهنی عبدالله بن ابی مطرح میشود. سخنان بهزاد نبوی عضو حزب منحله مشارکت و نماینده مجلس ششم از مشهورترین آنهاست: «اینجانب از آمریکای تا بن دندان مسلح میترسم؛ چراکه من شخصی عمل نمیکنم، به خاطر مصالح و منافع، از آمریکای تا بن دندان مسلح و تنها ابر قدرت دنیا به کشورم میترسم؛ قطع رابطه با آمریکا جزو اصول انقلاب ما نبود؛ اگر موقعیتی پیش بیاید، به آمریکا میروم و با نمایندگان آمریکا دست میدهم و مذاکره میکنم و نیازی هم نمیبینم از کسی اجازه بگیرم». (روزنامه اعتماد، 28مهر1381) یا در جای دیگری احمد شیرزاد دیگر عضو حزب مذکور و نماینده مجلس ششم میگوید: «برای ترسیدن شعور ترس لازم است؛ بعضیها ممکن است نترسند، چون شعور درک خطر را ندارند». (یاس نو دوم اردیبهشت82) ایراد این استدلال در پیش فرض آن نهفته است؛ در این استدلال قدرت دانستن طاغوت زمانه در هر دو عصر مشهود است؛ این قدرت پنداشتن پیش فرضی است که نتیجهای جز ترس از آن ندارد؛ این در حالی است که اصولاً در اسلام به طور عام و تشیع به طور خاص مادیت(مثل پول و سلاح) منشاء قدرت به حساب نمیآید؛ قدرتهای ناشی از معنویت ناب، قدرتی است که قدرتهای برخاسته از مادیت نمیتوانند با آن رقابت کنند؛ در چنین شرایطی است که کفار قریش در پیشنهادی به پیامبر (ص) اعلام میدارد حاضر است قدرت مادی اعم از ثروتهای کلان و حتی تولیت کعبه را به وی بسپارد به شرط آنکه حضرت از رسالت خویش دست بردارد. این پیشنهاد به تعبیر علیرضا پناهیان با هدف پایین آوردن قدرت پیامبر مطرح میشود تا در صورت قبول آن از سوی حضرت، قریش قادر به مبارزه با آن باشد چراکه مبارزه با قدرت معنوی به دلیل عدم توانایی در درک زوایای آن ناممکن است. با چنین رویکردی فرمایشات حضرت امام (ره) که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» یا «من با اطمینان میگویم، اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت مینشاند» قابل تفسیر است؛ آنچنان که ایشان اصلاً آمریکا را قدرت به حساب نمیآورد. سخنان عبدالله بن ابی که ناشی از ضعف در ایمان و عدم درک معارف اسلامی است، موجب نزول وحی و آیات 51 تا 54 سوره مائده شد: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهودیان و مسیحیان را دوستان خود مگیرید... هر کس از شما آنان را به دوستی گیرد قطعاً در زمره آنان به شمار میآید...آنان که در دلهایشان بیماری شک و تردید است، برای طرح دوستی با یهودیان و مسیحیان شتابان به میان آنان میروند و به دروغ میگویند: میترسیم گزندی به ما برسد و به یاری آنان نیازمند شویم؛ امید است خداوند برای مومنان پیروزی پدید آورد و یا از جانب خود امری پدیدار سازد، آنگاه بیمار دلان سست ایمان از آنچه در دوستی با یهودیان و مسیحیان در دلهایشان نهان میداشتند پشیمان میشوند».