کد خبر:۲۴۲۰۵۱
اصلاحات چه کرد؟

دولتی که در شعار خلاصه شد

نتیجه ترویج گفتگوی تمدن‌ها،رسمیت بخشیدن به‌جایگاه بسیاری از کشورهای معاند و رژیم‌های جعلی بود.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» به‌نقل از فرهنگ‌نیوز، حی‌علی خیرالعمل، خاتمی مرد عمل! این شعاری بود که در دوره تبلیغات انتخاباتی هفتمین دوره ریاست‌جمهوری با ابزار مختلف تبلیغاتی برای رأی آوردن نامزد مورد نظر گروه‌هایی استفاده می‌شد که بعدها تحت عنوان اصلاح‌طلب شناخته شدند.

 

هشت سال بعد درست زمانی که خاتمی در حال آماده شدن برای تحویل دادن پست ریاست‌جمهوری به جانشین خود محموداحمدی‌نژاد بود، لطیفه‌هایی بین مردم ردوبدل می‌شد که او را مرد حرف معرفی می‌کرد تا عمل!

 

جالب بود که این خط تخریبی علیه رییس‌جمهور وقت کشور از سوی حامیان تندروی وی مطرح می‌شد! همان‌هایی که با آب‌وتاب فراوان، در روزنامه‌ها و نشریات خود، مبحث داغی تحت عنوان عبور از خاتمی رامطرح کردند.(1)

 

خلاصه بحث آنکه شعارها نقشی اساسی در جبهه دوم خرداد ایفا می‌کرد. این جبهه سیاسی که آرام‌آرام به جبهه اصلاحات معروف شد، شعارهای خاصی داشت که در عمل به نتیجه دیگری مبدل شد.

 

کرامت انسانی

 

یک ترکیب رویایی از دو کلمه جذاب که خاصیتی عجیب در جلب روشنفکران و روشنفکرنمایان داشت. ترکیبی رویایی که ضمن اصالت بخشیدن به انسان، این‌چنین القا می‌کرد که برای کسب کرامت انسانی، باید از زاویه دید اصلاح‌طلب‌ها به دنیا نگریست.

البته نمونه کرامت انسانی در کنفرانس مشهور برلین(2)، در معرض دید عموم مردم کشورمان قرار گرفت.

 

توسعه سیاسی

 

اصلاح‌طلب‌ها نسخه‌ای برای آن روز کشور تجویز کردند. توسعه سیاسی(3) که البته بر توسعه اقتصادی مقدم شناخته می‌شد. توسعه جالبی که آشوب‌های 18تیر 78(4)، ترور مشکوک و عجیب حجاریان(5) و موضوع قتل‌های زنجیره‌ای را به‌دنبال آورد که البته زمینه‌ساز پیروزی خاتمی در دور دوم انتخابات یعنی سال 1380 را فراهم آورد.

 

حال آنکه شعار توسعه سیاسی نهایتاً به‌کجا رسید، کمتر کسی می‌تواند یک پاسخ روشن و قاطع به سوال مورد اشاره بدهد.

 

حق حاکمیت

 

از دیگر دستاویزهای اصلاحات، شعار حق حاکمیت بود و هرگز به‌درستی تعریف نشد، هرچند بیشترین کاربرد آن در سال 1376 و مصادف با انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری بود و در عمل، اصلاح‌طلبان در تعریف این شعار نیز به مشکلات اساسی برخوردند. مشکلاتی که نشأت گرفته از تعاریف ناقص آنها در حوزه سیاست و فرهنگ بود.

 

زنده‌باد مخالف من

 

متناقض‌ترین شعار اصلاحات، شعار زنده‌باد مخالف من بود. تناقض آشکار این شعار با نحوه برخورد دوم‌خردادی‌ها در برابر کمترین انتقاد، کاملاً متناقض بود.

 

روزنامه‌های زنجیره‌ای(6) تنها یکی از ابزار این افراد در مقابله با مخالفان بود. سخنرانی‌های آتشین همراه با اظهارنظرهای تند در دانشگاه‌ها که گاهی خارج از دایره شرع و عرف و قانون صورت می‌گرفت نیز یک شیوه دیگر برای ادای دین در برابر مخالفان بود. در چنین فضایی، کمتر فردی می‌توانست در مخالفت با اصلاحات، کمترین کلامی بیان کند. این فضا دست‌کم تا انتخابات مجلس هفتم و ماجرای تحصن و استعفای نمایندگان (مجلس ششم) وابسته به این جبهه ادامه یافت.

 

آزادی بیان و انواع دیگر آزادی

 

آزادی کلمه جذاب دیگری بود که در موقعیت‌های مختلفی از سوی اصلاح‌طلبان بیان می‎شد. یکی از پرمصرف‌ترین آنها نیز، شعار آزادی بیان بود که البته نتیجه مناسبی در عمل نداشت.

 

آزادی بیان مورد استفاده در این دوره، تنها برای حامیان دولت اصلاحات تعریف شده بود چرا که فضای تبلیغاتی و رسانه‌ای به‌وجود آمده دراین دوران، عملا امکان وجود آزادی بیان را سلب می‌کرد. این در حالی بود که آزادی بیان مورد نظر، تأمین‌کننده بهانه برای عده‌ای شد تا پروژه اهانت به مقدسات را کلید بزنند.

 

جامعه مدنی

 

مدینه فاضله‌ای که با شعار جامعه مدنی از سوی اصلاحات برای مردم ترسیم شد، هرگز جامۀ عمل نپوشید چرا که اغتشاشات 18تیر 78 و آنارشیسم حاصل از عملکرد اصلاحات در حوزه رسانه، عملاً نشان داد که سیاست تثبیت قدرت از سوی حامیان این جریان، از راه نابودی نظم حاکم بر جامعه می‌گذرد.

 

تساهل و تسامح

 

شعار تساهل و تسامح نیز از دیگر ادعاهای مطرح شده در این دوران بود که به‌جای ایجاد فضای مناسب جهت گفتگوی موثر میان گروه‌های سیاسی فعال در دایره جمهوری اسلامی ایران، موجبات حضور گروه‌های غیرقانونی مانند گروهک‌های ملی مذهبی و عناصر وابسته به جریان نفاق را در فضای فرهنگی و سیاسی کشور را فراهم کرد.

 

این شعار در بُعد خارجی نیز تنها موجبات جسارت هر چه بیشتر دشمنان ایران را فراهم آورد و دستاورد دیگری برای کشورمان نداشت.

 

گفتگوی تمدن‌ها

 

اصلی‌ترین شعار دوره اصلاحات، همانا گفتگوی تمدن‌ها بود. استقبال داخلی از سوی حامیان دولت و استقبال خارجی از سوی اروپا و غرب تا جایی بود که سازمان ملل، یک سال را تحت عنوان سال گفتگوی تمدن‌ها اعلام کرد!

 

نتیجه این شعار اما این بود که در گفتگوها، ضمن رسمیت بخشیدن به‌جایگاه بسیاری از کشورهای معاند و رژیم‌های جعلی، عملاً تمدن بزرگ اسلامی ایران، هم‌ردیف آنها قرار گرفته و رفتارهای استعمارگرانه بعضی دولت‌ها طی قرن‌های اخیر، به فراموشی سپرده می‌شد.

 

پی‌نوشت:

1) عبور از خاتمی از سوی کسانی مطرح شد که اگر چه از سوی خاتم یمورد حمایت قرار گرفته بودند، اما برای رسیدن به اهداف اصلاحات و تغییرات در شیوه حاکمیت و دستگاه‌های نظارتی جمهوری اسلامی ایران، عجله داشتند.

2) کنفرانس برلین.

3) توسعه سیاسی اشتباه هشت ساله اصلاح طلبان

4) 18تیر

5) ترور حجاریان

6) روزنامه‌های زنجیره‌ای

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
اسماعيلي
-
۱۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۶
بخدا قسم دلمان براي خستگي نا پذيري احمدي نژاد تنگ خواهد شد خدا لعنت کند منحرفيني را که با اتصال خود به او اين حلاوت وشيريني را از مردم گرفتند
0
1
پربازدیدترین آخرین اخبار