باشگاه دانشجویان «خبرگزاری دانشجو» - فاطمه حیدری؛ شهید یعنی حاضر، گواه، محسوس و مشهود، کسی که همه چشم ها به اوست. شهید کسی است که حضور دارد، نمرده است، بلکه بیش از هر انسان زنده ای همه از او انتظار دارند و چشم های همه به اوست.
هنوز پس از گذشت بیش از دو دهه از پایان جنگ تحمیلی پیکرهای عزیزانی از زیر خاک بیرون می آید که با دم مسیحاییشان روحی تازه در رگ های شهرهای مرده ما می دمند، زندگی می بخشند و به آنان که در جست و جوی طریق حق اند، راه را نشان می دهند.
نسل جوان و دانشجو که روحی جستجوگر و طالب حقیقت و معنا دارد، بیش از هر قشر دیگری به همجواری و انس با این قله های معنویت نیاز دارد و حضور شهدا در دانشگاه ها موهبتی بینظیر برای دانشگاهیان است.
دانشگاه ایلام نیز پس از سال ها انتظار به عنوان اولین دانشگاه در استان، در 29 آذر سال91 افتخار میزبانی دو شهید گمنام را داشت.
اختلافات مانع دفن شهدا شد
به گفته مسئولان دانشگاه ایلام، درخواست تدفین شهدا از سال 86 توسط قربانی، رئیس سابق دانشگاه به ستاد معراج شهدای تهران ارسال شد و با پیگیری های فراوان و درخواست های مجدد توسط علیمحمدی، رئیس فعلی دانشگاه، قرار بود این شهدا چهارم آبان91 و روز عرفه دفن شوند، اما به دلیل اختلاف بر سر مکان دفن، مراسم دفن شهدا جای خود را به مراسم وداع داد و دفن شهدا به تعویق افتاد.
در جلسه مسئولان با تشکل های دانشجویی، اختلاف بر سر ایجاد یادمان مستقل یا دفن شهدا در مسجد به وجود آمد که در نهایت سردار باقر زاده، رئیس بنیاد حفظ آثار کشور با حضور در دانشگاه، مسجد را برای این کار مناسب دید و شهدا دوباره برای دفن به دانشگاه منتقل شدند.
قبل از برگزاری مراسم تدفین، جلساتی بین مسئولان و بسیج دانشجویی و سایر تشکل ها از جمله جامعه اسلامی، کانون های نماز و قرآن، مهدویت و هیئت دانشجویی دانشگاه، جهت تصمیم گیری های لازم انجام گرفت. همه برای برگزاری هر چه باشکوه تر مراسم تلاش کردند، اما سهم بسیج دانشجویی بیشتر از بقیه بود؛ چرا که همه، شهیدان را با بسیجی بودنشان و بسیج را با شهیدانش می شناسند، انگار یکی از اعضای گمشده این خانواده است که بازگشته.
روز موعود
پس از وداع با شهدای تفحص شده در مناطق فاو و مجنون که فکر می کردیم قرار است از این به بعد پرچم هدایت مان در دانشگاه باشد، خبر بازگشت دوباره شان روح تازه ای به همه بخشید؛ باز هم حس هیجان و انتظار و شاید کمی هم نگرانی و اضطراب...
نگرانی ازاینکه آیا ما می توانیم میزبان شایسته ای باشیم برای کسانی که «عند ربهم یرزقون»ند، گواهند، زنده اند و هر روز اعمال ما را می نگرند؟ با وجود اینان دیگر نمی توان به راحتی از کنار هر مسئله ای گذشت، نمی توان مثل قبل بود حالا باید بر خودمان بیشتر ناظر باشیم.
شهدا در میان خیل عظیمی از دانشجویان و مردم، از دانشگاه پیام نور تا دانشگاه ایلام تشییع و در مسجد دانشگاه دفن شدند.
آری شهید کسی است که بیش از هر انسان دیگری از او انتظار داریم. چه بسیار مردمی که به امید دستگیری و شفاعت آمده بودند و با قلبی مملو از اطمینان به اجابت برگشتند. چه باشکوه بود اشک های جوانانی که حضور شهدا نقطه عطفی بود برای پایان روزمرگی هایشان، برای شروعی پرشورتر در صحنه جهاد.
تکه ای از آسمان در قلب زمین
آیا ما اقشاری بهتر از دانشگاهیان داریم؟حضور شهدا در دانشگاه علامت سؤالی ندارد و کسانی که مخالفند باید پاسخ دهند.
با حضور شهدا در دانشگاه، اینک شهدا هستند که صاحب این دانشگاه و ملجأ و پناهی برای دانشجویانش شده اند. هر از چند گاهی که از مسجد دانشگاه می گذری خلوت زیبای دانشجویان را در کنار شهید می بینی.
حداقل برکت و تأثیری که شهدا برای دانشجویان دارند این است که سنگ صبوری برای لحظه های دلتنگیشان شده اند. حالا مسجد دانشگاه از معنویت مضاعفی برخوردار شده؛ چرا که وجود مزار شهدا در ورودی آن سبب شده دانشجویان هر روزه با شهدا تجدید پیمان کنند و قبل از حضور در پیشگاه باریتعالی، روح خود را با این چشمه های حیات صیقل دهند.
یکی از دانشجویان می گوید: حضور شهدا در دانشگاه را لطف و عنایت خاص خداوند و مزار شهدا را پناهگاهی امن برای گشودن گره مشکلاتمان می دانیم؛ زیرا زیارت شهدا به ما نیرویی مضاعف می دهد.
البته زائران شهیدان ما به دانشجویان این دانشگاه محدود نمی شود؛ هر از چند گاهی دانشجویان دانشگاه پیام نور نیز برای زیارت و توسل به اینجا می آیند و حتی لحظه تحویل سال 92 را نیز میهمان لاله های آرمیده در دانشگاه ایلام بودند.
از بدو حضور شهدا در دانشگاه ایلام، مراسم های مختلفی از جمله ختم قرآن، زیارت عاشورا، دعای کمیل، قرائت حدیث شریف کسا و... در کنار مزار شهدا برگزار شده است.
یادمانی که در حال طراحی است!
هنوز یادمانی برای قبور شهدا ایجاد نشده؛ از طرفی رفت و آمد در مسجد هم زیاد است و از نظر بعضی دانشجویان، مکان مناسبی برای توقف طولانی و نشستن و درد دل کردن نیست؛ به همین دلیل معمولاً دانشجویان عصرها که دانشگاه خلوت است یا روزهای تعطیل را برای خلوت با شهدا و توسل به آنان انتخاب می کنند، تقریباً همه دانشجویان نیز ایجاد یک یادمان را ضروری می دانند.
مسئولان در پاسخ به این مطالبه گفتند: یادمان در حال طراحی است و قرار است کل محوطه اطراف قبور به یادمان تبدیل شود، اما ممکن است آماده شدن طرح و تأمین بودجه آن مدتی طول بکشد.
اهتزار پرچمهای عزت و هدایت بر بام دانشگاهها
حجت الاسلام هاشمی، معاون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ایلام در خصوص بازخورد حضور شهدا بین دانشجویان گفت: تا کنون با مخالفتی علنی با اصل تدفین مواجه نبوده ایم.
وی همچنین در رابطه با تأثیرات حضور شهدا در فضای دانشگاه گفت: وقتی دانشجویان برای نماز به مسجد می روند و فاتحه می خوانند، از شهدا الهام می گیرند و این یعنی این اقدام تأثیرگذار بوده است، من گاهی شب های جمعه می بینم بچه ها خودجوش برای خواندن دعای کمیل به مزار شهدا آمده و سعی می کنند با الهام گرفتن از شهیدان، خود را با آنها و راهشان پیوند دهند.
حجت الاسلام هاشمی با بیان اینکه شهدا پرچم های عزت و هدایت ما هستند، گفت: عزت و اقتدار امروز کشور به خاطر جانفشانی شهداست، لذا هر جامعه ای با نمادهای افتخار خود انس داشته و مایل است آنها را در بین بهترین اقشار خود داشته باشد؛ آیا ما اقشاری بهتر از دانشگاهیان داریم؟ حضور شهدا در دانشگاه علامت سؤالی ندارد و کسانی که مخالفند باید پاسخ دهند.
مگر دانشگاه قبرستان است!
یکی از دانشجویان پس از گذشت چند ماه از دفن شهدا - با وجود این که هنوز از این موضوع اطلاع ندارد - در باره تدفین شهدا در دانشگاه چنین می گوید: مگر دانشگاه قبرستان است؟!
یکی دیگر از دانشجویان می گوید: با وجود همه احترامی که برای شهدا قائلم، اما هدف از دفن شهدا در دانشگاه برایم روشن نیست.
این دانشجو با اظهار تأسف از بی احترامی بعضی دانشجویان به شهدا ادامه می دهد: فکر می کنم اگر این شهیدان نیز در مزار شهدای شهر دفن می شدند، بهتر بود.
شهیدان که هستند این همه خونین کفنان ...
با آغاز جنگ تحمیلی و هشت سال مداومت این تجاوز آشکار، مردم گوش به فرمان مقتدایشان جهاد کردند و قدرت های شرق و غرب را در هم کوبیدند. در این راه، هدف مبارزه با ابرقدرت های مادی و مهمتر از آن مبارزه با نفس بود که عده ای در این میدان السابقون شدند و به مقام عظمای به شهادت نایل آمدند؛ این گونه است که «شهادت را نه در جنگ که در مبارزه میدهند...»
و شهادت یعنی جاودانگی، رسیدن به حضور کامل و برکات شهیدان برای کشور ما همانند تابش خورشید است که تا نباشند به تأثیر وجودشان پی نمی بریم.
با همه این گفته ها قلم قاصرتر از بیان مقام والای شهید است؛ چرا که «شهیدان را شهیدان می شناسد.»
با صبا در چمن لاله سحر می گفتم که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
و اما امروز...
امروز ماییم و انقلاب اسلامی مان، این میراث گرانبهای شهیدان، که با استقامت، ایمان، فداکاری و ولایت مداری حفظ شده و زین پس نیز جز با تمسک به این چهار ضلعی محفوظ نمی ماند. حال وقت به میدان آمدن جوانان امروز است، نوبت امتحان ما رسیده و قبولی در این آزمون وابسته به بصیرت است و جهاد؛ جهادی همه جانبه در مقابل تهاجم فرهنگی بی وقفه دشمن که غلبه بر این تهاجم جز از طریق جهاد با نفس میسر نمی شود.
و این ماییم و یک خوف و رجای دائمی. خوف از اینکه مبادا در سر این پیچ تاریخی، سقوط کنیم و شرمنده شهیدان و رهبر شهیدان شویم. و رجا و امید به آینده ای که رهبرمان در صورت استقامت و پایداری برایمان ترسیم می کند؛ به امید اینکه سربازان خوبی برای رهبرمان باشیم.