کد خبر:۲۴۶۹۵۱
وبلاگ عطر ریحان

یک اعتراف زنانه / خوش به حال مردها

خوش به حال مردها که در قوانین‌شان فقط راحتی خودشان مطرح است نه به چشم دیگران آمدن!

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ عطر ریحان نوشت؛ گاهی وقتها از زن بودنم خجالت میکشم!


از اینکه در مسابقه حقارت همجنس‌هایم شرکت میکنم،
از اینکه فکرم مشغول این میشود از چند روز قبلترش که در فلان عروسی چه بپوشم یا در فلان مراسم موهایم را به چه شکل دربیاورم که بیشتر زیباییهایم را به چشم دیگران بنشانم..
یا حداقلش اینکه چطور خوشگل تر بنظر بیایم...


درواقع یعنی همه چیز را باید از نگاه دیگران بسنجی،
که اگر این را بپوشم چطور زنی دیده میشوم!؟
آنوقت اگر گلِ سرت با رنگ موهایت هارمونی نداشته باشد یا لباست زرق و برق کافی را نداشته باشد یا در یک مولودی زنانه صندل همرنگ نپوشیده باشی رسما بیکلاس و بدتیپی....!!!


شاید هم شخصیتت را از روی همین ها قضاوت کنند!
گاهی میگویم به درک! بگذار قضاوت کنند و گاهی ناخودآگاه و به خواست دیگران وارد این بازیهای مسخره میشوم...
واقعا که حقیرانه است.....این همه تکاپو و دغدغه...

حیف عمر و وقت!


بلـــــــــــــــــــــــــه،منم قبول دارم
آراستگی و زیبایی خیلی خوب است
اما تشربفات جانبی اش گاهی آدم را به دردسر می اندازد..


درست مثل آرایشگاهی که برای عروسی یکی از اقوام  نزدیک آقای همسر مجبور شدم بروم چون همه میرفتند و اگر من نمیرفتم میگفتند چه عروس دل مرده ای!
ولی حقیقتش اگر به خودم بود نمیرفتم....


در نهایت ذیق وقت و صرفه جویی مالی مجبور شدم!
اگر چه آرایشگاهی که من رفتم خیلی ارزانتر از چیزی بود که دیگران رفته بودند و انصافا هم کارش خوب بود اما...
اما  بخاطر حجابی که میکنم و دیگران آنطورها هم برایشان مهم نیست موهای من تقریبا خراب شد و زیر سنگینی چادر به زیبایی اولش نبود...
ولی باقی خانمها همه میدرخشیدند!


در تالار هم بیشتر بخاطر حضور داماد چادر سرم بود و شاید زمان خیلی کوتاهی آزادانه در تالار بانوان بودم!
از ظاهر موهایم در تالار ناراحت شدم،
و بدتر از آن اینکه چیزی از آرایش موها و صورتم برای برگشت به خانه و نگاه همسرم باقی نمانده بود!!
اگرچه که همسر عزیزم گفت تو خودت زیباتر از آنی که به آرایشگاه احتیاج داشته باشی...


دیشب خیلی از دست خودم بابت حضور و بعضا شرکت در این مسابقه حقارت و بعد از آن،ن اراحت شدن بابت خراب شدن موهایم دلخور شدم...گریه ام گرفت و از خدا بخاطر اینهمه فریب دنیا را خوردن و لحظه های غفلتم  طلب عفو کردم!


خوش به حال مردها که در قوانین‌شان فقط راحتی خودشان مطرح است نه به چشم دیگران آمدن!

 

پ.ن1:
موارد دیگر این مسابقه مذکور را خودتان حدس بزنید!
شام سلف سرویسی و چندین میلیونی همراه با بره های درسته و ولع افراد برای اینکه نفر آخر مسابقه نباشند.حتی برای چشم های ماهی!!
حضور پیر و جوان لابلای هم برای رقص و پایکوبی حتی افرادی که از جهت اعتقادی انتظارش را نداری!...و اینجاست که برای فرار از این مسابقه باید یا کنار خیلی پیرها بنشینی یا بایستی بزور تماشا و تشویقشان کنی و هی بهت تعارف بزنند که بیا وسط و اصلا انگار تورا نشناخته اند!
به آقای همسر میگویم: چقدر غریبم در این مدل عروسی ها...میگوید: همسرت هم غریبه...

 

پ.ن2:
خوبی اقوام همسر این است که در تالار آقایون اثری از موسیقی نیست و هر چه هست در تالار بانوان است که آن هم از نوع بی کلامش است...تا همین قدر هم جای شُکرش باقیست!!!

 

پ.ن3:
خداروشکر اینگونه عروسی ها را فقط برای اقوام درجه یک میرویم آن هم از جنبه صله رحم،وگرنه اگر یک پشت هم دورتر باشد خیلی محترمانه جوابشان میکنیم!

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ف.م
-
۰۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۷:۵۸
عزيزم مگه صله رحم همش به عروسي رفتنه. خوب نرو جانم . من و همسرم چند ساله تصميم گرفتيم که تو مجلس گناه شرکت نکنيم و اين کار رو هم کرديم حتي اقوام درجه يک . اولش خيلي بايد حرف بشنوي ولي کم کم همه متوجه دليل نيومدنت ميشن و وقتي ببينند حتي براي اقوام درجه يک خودت نرفتي گله نميکنند . البته ما به خونه تمام اين افراد بعدا با يه کادوي مفصل ميريم که فکرنکنند به خاطر کادو به مجلس شون نرفتيم . شما هم امتحان کن ضررنميکني بالاخره بايد از يه جايي شروع کرد .اصلا سخت نيست فقط باتوکل برخدا و باياري امام زمان نيت کن کاري نکني که دل امام زمانت رو بشکني . خداخودش کمکت ميکنه .آرامش رو برات آرزو ميکنم
9
0
ف . ه
-
۰۳ تير ۱۳۹۲ - ۲۲:۵۱
سلام
اتفاقا به نظر بنده بايد رفت
اگر اونقدر حرمت داريد که به احترامتون خاموش ميکنند بايد بريد
اگر هم اينطور نيست مثل ما صبر کنيد و موقع شام که بزن و بکوب رو موقتا جمع ميکنند بريد .
عدم حضور شما اين تصور رو ايجاد ميکنه که شما به عنوان يک فرد مذهبي با مراسمات شادي مخالفيد
همينکه وقتي ازتون بپرسن چرا دير اومديد دليل رو بگيد و ببينند که به احترام اونها رفتيد اونها هم براتون احترام بيشتري قائل ميشند .
حتي اگه مجبور بشيد چند ساعت تو خيابون بچرخيد که بزن و بکوب تموم شه ارزشش رو داره
تاثيرش خيلي خوبه
1
2
فتانه
۱۶ تير ۱۳۹۲ - ۰۲:۱۵
اگه موسيقي رو وقت شام هم قطع نکردند چکارميکنيد يعني بازهم ميريد؟
ب
-
۰۵ تير ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۳
از اعتراف صادقانه ات بسيار ممنونم.اميدوارم همه بفهمن با گناه کردن خوشبخت نميشن.حيف اينهمه وقن و هزينه که برا ديگران خرج ميشه ولي نه تنها به درد خودمون نميخوره بلکه عذاب دنيا و آخرت هم داره...
0
0
سيما
-
۰۵ تير ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۳
اين قسمتش که نبايد به مجلس گناه رفت رو کاملا قبول دارم.اما به نظر من ما خانم ها اگه فکرمون چند روز مشغول اينه که تو عروسي چي بپوشيم به علت زيباگرايي ما هست. راستش من خودم به شخصه تو عروسي ها (که به هيچ وجه مختلط نيست) واسه دل خودم تيپ مي زنم.چون دوست دارم که زيبا باشم. و البته زيبا به نظر برسم.اين حق هر انسان و صد البته هر زني هست که بخاد زيبا به نظر برسه و نبايد به خاطر اين موضوع احساس بدي داشته باشيم.البته من به اصول کاملا معتقدم و تا حالا نذاشتم نامحرمي منو ببينه.چه اشکال داره که ما زيبا باشيم و زيبا به نظر برسيم؟ مگه پيامبر هاي خدا انسان هاي زيبايي نبودن تا کلامشون موثر تر باشه؟پس مانعي براي زيبا نشون دادنمون نيست.
زيبا بودن خيلي هم خوبه!اصلا عااااليه!
0
1
ف.م
۱۶ تير ۱۳۹۲ - ۰۲:۱۲
بهتره مطلبو يه بار ديگه بخوني مثل اينکه نگرفتي ها . بحث که سر زيبايي نيست بحث سر موسيقي حرام و ...و...است
پربازدیدترین آخرین اخبار