چرا «حسن روحانی»؟

دکتر روحاني سوابق زيادي دارند.اما همه اينها براي هيچ فردي ملاک مثبت بودن تا آخر نميشود.زيرا همه در طول عمرشان در حال تغيير عقايد و مواضعشان هستند. طبق بيانات مقام معظم رهبري و امام علي(ع) حق قائم به فرد نيست.يعني براي اينکه بفهميم فردي مطابق با حق رفتار ميکند يا نه بايد او را با مقياس حق که امروزه نهج البلاغه و بيانات رهبر انقلاب است بسنجيم نه اينکه او را بر طبق صحبتها و سوايقش ملاک حق بدانيم.وقتي دکتر روحاني پس از حمايت هاشمي رفسنجاني به اوج مي رسد ميتوان نتيجه گرفت فقط طيفي از طرفدارانش به حرفهاي او اطمينان کرده اند و بقيه به قدرت اقتصادي رفسنجاني.ايشان از خودخواهي و خود محوري اصول گرايان بهترين استفاده را کردند و به راي مطلوب رسيدند.البته فشار اقتصادي حاکم بر مردم کمک نهايي را به او کرد.

همه ميدانند که رو حاني به تنهايي در مقابل تک تک نامزد ها نمي توانست راي بياورد او حتي با کمک خاتمي هم نميتوانست راي بياورد تمام کساني که به او راي دادند فريب دو نکته را خوردند يک دادن ازادي که هيچگاه تعريفي نکردند که شامل چه ميشود و بيشتر جوانان فريب خوردند و ازادي را در روابت با جنس مخالف خود ميدانند ولي زماني که يک قانون تصويب شود ديگر تغييري در ان ايجاد نمي شود و اين فقط يک مکر انتخاباتي بود و دسته دوم افرادي بودند که فقط وفقط به خاطر هاشمي به روحاني راي دادند که عموما فريب ثروت هاشمي را خوردند که بيشتر افراد ميان سال به او راي دادند و سوم اين که مستند به اين پاچه خواري نوبراست