به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، محمد رویانیان خیلی دوست داشت برای پرسپولیس جام بیاورد.او به هر دری که زد به هدفش نرسید اگرچه از نظر اقتصادی برای پرسپولیس کارهای زیادی انجام داد.
1-اشکال کار از همین جا شروع می شود.آنهایی برای فوتبال تصمیم می گیرند که مبنای تغییرات شان بیشتر از حول دو محور می گذرد؛یا میخواهند به نزدیکان شان پستی را ببخشند یا قرار است سر یک نفر را بخاطر صرفا لج بازی گوش تا گوش ببرند.تاریخ معاصر آمد و شدهای فوتبالی ما تقریبا روی این دو محور بنا شده است. روزی که محمد رویانیان به صورت غافلگیر کننده مدیرعامل پرسپولیس شد، قانون نخست در موردش صدق کرد و حالا بدرقه اش می کنند بنا به حکم دوم. چه چیزی جز لج بازی در میان است. دولتی که روزهای آخر را پشت سر می گذارد و می داند در دولت پیش رو تقریبا اکثر مدیران بالا دستی جای خود را به نیروهای جدید می دهند چرا باید ناگهان سراغ فردی برود که هیچ دلیلی برای اخراجش دست کم در این موقعیت، وجود ندارد؟ کارنامه محمد رویانیان کاملا شفاف است. او در مدتی که بر مسند کار نشست هیچ جامی را به دست نیاورد و از این حیث میتوان لقب ناکام ترین مدیرعامل تاریخ پرسپولیس را (نسبت به مدت زمانی که حضور داشت) به او داد. اما این همه واقعیت نیست.محمد روییانیان بیش از اینکه یک مدیر نظامی باشد، بوی کارتل های اقتصادی را می دهد. شاید اگر به عقب بر گردیم او پس از پایان جنگ ،عوض توپ و تفنگ سراغ چرتکه بازی می رفت. دوره مدیریت رویانیان در جمع قرمزها تنها دوره ای بود که هرگز صحبتی از بی پولی نشد. او از کجا آورد و چگونه خرج کرد یک بحث دیگر است که شاید لازم باشد در وقت مناسب به آن بپردازیم، اما صورت مسئله نشان میدهد که او ولو در ظاهر بلد است چگونه پول را وارد ساز و کار تیمش کند.محمد قاضی با پورشه ای وارد تمرین تیم جدیدش شد که در آن تیم هنوز «بی پولی» نمایش یک «سینماهایش» است. ستاره استقلال بخاطر پول تقریبا با مدیرعامل گلاویز میشود و کار به صدور بیانیه ی «تو هیچی نیستی» می کشد اما بازیکن سابق پرسپولیس که یا مصدوم بود یا سکو نشین، با پورشه می رود در تمرین این تیم. نکته جالب تر اینکه روز دوم تمرین فریادش بالا می رود که چرا چک من پاس نشد. پرسپولیس با رویانیان هرگز به افتخاری نرسید اما حل شدن مشکلات مالی ولو به صورت روزمره برای خودش در جایگاهی فاخر قرار دارد. کارنامه مدیران عامل را با جام وزن نمی کنند. نگاه می کنند او چه کرد، چه کسانی را آورد، چه بودجه ای را گرفت و چه هزینه ای را انجام داد.
2- دو روز قبل وقتی خبر برکناری محمد رویانیان از پیکره مدیریتی پرسپولیس رسانه ای شد هیچ یک از اعضای وزارت ورزش این خبر را تائید نکردند. دلیل این سکوت چه می توانست باشد؟ آیا این وزارتخانه که نماینده دولت در ورزش است مخالف این جدایی بود؟ قطعا پاسخ منفی است چون فدا حسین مالکی رئیس هیات مدیره پرسپولیس با تائید خبر رفتن رویانیان،خیال همه را از جهت واقعی بودن خبر راحت کرد. وقت رفتن رئیس ستاد سوخت فرا رسیده اما چرا و مهمتر از آن چه کسی قرار است جانشین او باشد؟ در مورد علت رفتن می شود رد پای سورینت را مشاهده کرد. پس از اینکه مدیرعامل پرسپولیس اعلام کرد این باشگاه صاحب هواپیمای خصوصی شده و از سوی دیگر می خواهند تلویزیون راه اندازی کنند، شاخک های دولت به کار افتاد. گویا این تعاملات «بدون هماهنگی» با دولت دهم صورت پذیرفته بود و مردان تصمیم گیر علاقه ای نداشتند نام پرسپولیس در کنار این هلدینگ خاص قرار بگیرد. مردان تصمیم گیر دوست نداشتند پای «بابک زنجانی» (همان ب.ز معروف فیلم نمایش داده شده در مجلس توسط احمدی نژاد) به همین سادگی به پرسپولیس باز شود.از این رو در صبح روز عید نیمه شعبان ناگهان خبر برکناری رویانیان مخابره شد.اما از آنجایی که مدیرعامل پرسپولیس در ایران حضور نداشت و دولت نمی خواست این برکناری خاطره خروج منوچهر متکی را در اذهان تداعی کند از تائید خبر امتناع کرد اما کدهایی که اعضای هیات مدیره به اصحاب رسانه دادند به خودی خود کافی بود تا رویانیان را دیگر جدا از پرسپولیس بدانیم.شاید همین فردا که مدیرعامل قرمزها از کازان روسیه بر می گردد، شاید هم پنجشنبه خبر این خروج به صورت رسمی اعلام شود. وزارت ورزش حتی گام بعدی را هم رفته است.انها محمد جعفر کامبوزیا را به عنوان مدیرل جدید انتخاب کردند و قرار است بزودی این مدیر کاملا غریبه با فوتبال به فضایی بیاید که برای او تازگی دارد.اگرچه علی دایی از مردان تصمیم گیر خواسته است به توجه به پایان عمر دولت دهم، چنین تصمیماتی را به دولت جدید واگذار کنند اما بعید به نظر می رسد مرغ افرادی که این تصمیم را گرفته اند صاحب دو پا شود. کامبوزیا قطعا به جای رویانیان می آید ولو این تصمیم عجیب و تلافی جویانه یک ماه بعد توسط دولت یازدهم وتو شود.
3-زبان ها حالا باز می شود. یکی مثل محمود خردبین صریحا می گوید چرا من یا پروین نباید مدیرعامل پرسپولیس شویم.سوال از خردبین این است؛ شما یا پروین و یا هر فرد فوتبالی دیگر تا چه حد می تواند گره اقتصادی باشگاه را باز کند؟روزی که رویانیان به پرسپولیس امد دولت مرتکب یک اشتباه شد چون «سردار سوخت» از دنیای دیگری به اینجا آمده بود و نمی دانست در آستانه آغاز لیگ نباید مربی خارجی برای تیمش بیاورد اما حالا با برکناری او دولت مرتکب چند اشتباه متوالی می شود. کامبوزیا،پروین و خردبین هیچ فرقی با هم ندارند؛آنها همه باید برای تامین بودجه باشگاه دست گدایی به سمت وزارت ورزش دراز کنند و ثمره این مدیریت می شود یکی مثل فتح الله زاده که کارش به چک و چک کاری کشید.اشکال کار از همین جا شروع می شود؛ما قربانی دوستی های نزدیک هستیم،ما قربانی لج بازی های تکراری هستیم.
منبع: سایت گل