پسرانی با رفتار دخترانه و دخترانی با رفتار پسرانه

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، شاید در جامعه دیده باشید پسرهایی که را که علاوه بر این که رفتار دخترانه ای دارند حتی سعی دارند که ظاهر دخترانه نیز به دست بیاورند و در مواردی آرایش هایی دخترانه انجام می دهند که به مذاق جامعه خوش نمی آید و در اظهار تنفر نسبت به این نوع پسران دارند و یا دخترانی که مانند پسران لباس می پوشند و رفتارهای پسرانه ای دارند.

 در این خصوص با حجت الاسلام مهدی هادی روانشناس  و مدرس موسسه امام خمینی در گفتگو با خبرنگار بی باک ضمن بیان این مطلب که قسمت مهمی از پذیرش نقش در خصوص جنسیت در انسانها به شیوه برخورد خانواده ها و بخش دیگری از آن به شیوه برخورد جامعه با افراد مرتبط است، به واکاوی و چرایی ناهنجاری های هویتی پسرانی که رفتاردخترانه و دخترانی که رفتا پسرانه دارند، پرداختیم.

متاسفانه مادرها در خانواده های ایرانی در تربیت فرزندان با اشتباهاتی اساسی مواجه اند. در گذشته مادران به دلیل وجود فرزندان متعدد به صورت جدی مشغول تربیت فرزندان می شدند و زمانی برای لوس کردن و محبت های افراطی برای بچه های خود نداشتند، اما امروزه مادران به دلیل داشتن فرزندان کم و محدود شدن کارهای خانه داری، زمان اضافی خود را صرف محبت های افراطی به فرزندان می کنند.

گاهی اوقات محبت های بی جا باعث می شود که فرزندان در دنیای بچگی خود بمانند، طبق مشاهدات میدانی که شخصا برای روانشناسی اجتماعی انجام دادم متوجه شدم وقتی والدین  فرزندان را به مدرسه می آورند و یا برای بازگرداندن آن ها به دنبالشان می ایند کیف مدرسه بچه ها را تا درب منزل و مدرسه حمل می کنند فرزندان به قدری افراطی مورد محبت قرار می گیرند که فرصتی برای تجربه مشکلات را بدست نمی آورند و در کودکی خود می مانند.

البته برخی از والدین از اینکه فرزندان در دوران کودکی خود بمانند رضایت دارند زیرا در میانسالی و پیری هم دارای بچه هستند.

 

 

بچه ماندن یک جوان یا نوجوان باعث خواهد شد او کارهای غیر عاقلانه انجام دهد، افراد بسیاری در جامعه وجود دارند که با وجود سن زیاد رفتارهای بچه گانه انجام می دهند وقتی یک پسر آرایش های زنانه یا رفتارهای دخترانه انجام می دهد این همان  ادامه جلب توجه است، در نتیجه می بینیم پسران مرد و دختران هم زن بار نیامده اند و حالا انتظار دارند که در جامعه هم این توجه ها ادامه پیدا کند.

 

در برخی از برخوردها دختران از تبعیض میان جنس مذکر و مونث ناراحت هستند زیرا هنوز والدین زیادی وجود دارند که از داشتن دختر اکراه دارند زیرا ادامه نسل  و اسم خود را به دلیل تفکر سنتی قدیم در وجود پسر می دانند بخاطر همین تبعیض ها است که دختران را جری می کند و این حس آن ها را تشویق به نوعی شورش علیه جنسیت مونث خود می کند و نگران از این خواهند شد که به دلیل جنسیت حقشان پایمال شود، این باعث خواهد شد آرام آرام برای غلبه بر این نگرانی به رفتارهای مردانه روی بیاورند.

 

 

در تحقیقی که انجام دادم متوجه شدم در برخی موارد دختران در انتخاب شغل خود ،شورشی دارند بر علیه جنسیت خود. این برای شخص بنده جالب بود که یکی از این دختران اظهار می کرد که چرا فقط مردان باید پیشرفت کنند،این نوع تفکرات، داشتن فرزند موفق و زندگی زناشوئی موفق را پیشرفت نمی دانند و فقط تحصیلات و شغل را پیشرفت می دانند واین جامعه است که مفهوم پیشرفت را غلط ترجمه کرده است و مفاهیم غلطی را به مردم القا کرده است.

 
مشکل اساسی دیگری هم که وجود دارد این است که جوانان به جای اینکه فکر کنند عمل می کنند زیرا این هیجان بر آن ها غلبه می کند به همین دلیل تعداد ازدواج های که در آن ها زن مرد خانواده  و مرد بچه خانواده است زیاد شده.

 

این یعنی دختران  در پیشرفت بی پروا شدند و زمانی که می خواهند ازدواج کنند نمی خواهند به اصطلاح با مردی ازدواج کنند که جلوی پیشرفتشان را بگیرند به همین جهت با کسی ازدواج می کنند که بی سرو زبان باشد تا مانند یک بچه باشد آن ها را آشکار و پنهان مدیریت کنند.

تعداد ازدواج هایی  که سن دختران از پسران بیشتر است زیاد شده که نشان دهنده همان مدیریت است. در اکثر مواردی که زن بزرگتر از مرد بوده و به مشاوره مراجعه می کنند زن تبدیل به یک مادر مقتدر شده و شوهر هنوز یک نوجوان که باید از او مراقبت نمود، هستند در این جا زن علاوه بر خدمات مادری خدمات همسری هم ایفا می کنند که این دو رفتار همزمان باعث خواهد شد زندگی زناشویی از حالت که تعریف شده و اصولی است خارج شود و اختلافات آغاز می  شود.

 

البته نمی توان یک الگوی ثابت برای همه افراد در نظر گرفت این برای بخشی از افراد جامعه است که به دلیل سپرده نشدن نقش های مردانه به آنها باعث هنجار شکنی در جامعه شده اند و رفتارهای دخترانه انجام می دهند و دخترانی که به دلیل احساس ناکامی  در جنسیت، رفتار پسرانه انجام می دهند.

زمانی است که والدین و جامعه  نقش خود را به درستی انجام داده اند اما ضعف از خود افراد است که الگوهایی را در جامعه مشاهده و با الگو برداری مسیر غلط را انتخاب می کنند.

مراجعه کننده ای داشتم که پدر و مادر وظایف خود را به درستی انجام داده اند اما افرادی را مشاهده کرده که فرضا پسری رفتارهای دخترانه داشته و توانسته با یک ازدواج تبدیل به یک داماد سرخانه کامل شده و برای تامین زندگی به سختی نیافتاده است به همین دلیل او هم همسرش را طلاق داده و با دختری دیگر ازدواج کرده و او هم تبدیل به یک داماد سرخانه شده است که باعث به وجود امدن مشکلاتی برای وی شده است و همسر وی او را مجبور می کند که نزد مشاور بیاید تا بنده با او صحبت کنم که چرا تا دیروقت بیدار می ماند و او را متقاعد کنم که سر کار برود جالب این است که این خانم با وجود رفتارهای کودکانه مرد زندگیش، خودش سرکار می رود و زمانی که به منزل بر می گردد از اینکه مرد کارهای منزل را انجام نداده ناراحت است و با دلخوری کارهای خانه را هم انجام می دهد.

شعارها و افکار جامعه باید اصلاح شود، باید در نوجوانی تمرین هایی برای پذیریش نقش های جنسیتی وجود داشته باشد.

 

 مهمترین وظیفه مسئولین در نظر گرفتن دو بخش جدی جامعه است خانواده و مدرسه.

 

نباید ایران را با دیگر کشورها مقایسه کرد زیرا نباید تبلیغ تربیتی غیرمسلمانان را در یک کشور اسلامی انجام داد اما تعدادی کشور در دنیا وجود دارد که بیشترین حجم فعالیت تربیتی در مفطع پیش دبستانی صورت می گیرد و نتیجه مطلوبی هم به دست آوردند پژو هش های موردی می تواند مسئولین را برای رسیدن به اهداف کلان کمک نماید.

کودکان تا هفت سال اول زندگی که زمان سیادت و آزادی آنها است بنابراین نباید تا این سن از کودکان کار کشید و یا از وی درس پس گرفت بلکه باید وی را مدیریت کرد و زمینه های تربیتی را در وی به وجود آورد.

خانواده کامل یعنی پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ زیرا در نبود والدین, پدربزرگ و مادربزرگ می توانند در نقش پذیرشدن  فرزندان کمک کنند.

 

منبع: بی‌باک