گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» - زینب صارم، رفتار سخاوتمندانه و کریمانه امام حسن مجتبی(ع) در میان شیعیان از شهرت خاصی برخوردار است؛ تا آن جا که داستان ها و نقل های متعددی از آن در تاریخ آمده است که اثبات کننده اوج کرامت اخلاقی آن بزرگوار بوده. با نگاهی به تاریخ رفتار کریمانه امام حسن مجتبی(ع) در مواجهه با مردم می توان آن را به چند قسم تقسیم بندی کرد.
قسم اول را می توان در مواجهه با زیردستان اعم از کنیزان و غلامان و افرادی دانست که به اصطلاح در موقعیت اجتماعی پایینی برخوردار بودند. امام حسن (ع) با توجه به جایگاه و شأن اجتماعی خاصی که به عنوان نوه پیامبر و جانشین بر حق وی در امر خلافت مسلمین بود رفتارهای بسیار جالب و محیرالعقولی با این افراد داشت.
معمولاً در تعاملات اجتماعی افرادی که از سطح اجتماعی نازلی برخوردار هستند بندرت مورد توجه قرار می گیرند و یا نسبت به آنان رفتار اخلاق مدارانه ای صورت نمی گیرد. منش کریمانه و متواضعانه امام حسن (ع) در جایگاه یک چهره دینی و سیاسی بسیار در خور توجه است.
در بحارالانوار علامه مجلسی جلد 43 و 84 نقل تاریخی آموزنده ای از این قسم منش های امام حسن (ع) در برخورد با زیردستان ذکر شده است از جمله آن که: روزی کنیزی شاخه گلی به امام حسن مجتبی(ع) هدیه کرد و امام در مقابل به او فرمود: «تو در راه خدا آزاد هستی». برخی یاران به آن حضرت اعتراض کردند که به جهت یک شاخه گل او را آزاد نمودی؟ امام حسن(ع) فرمود «خداوند متعال ما را چنین تربیت نموده است؛ آنجا که می فرماید:«وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها » (سوره نساء آیه 86) هرگاه به شما تحیت گفته شد پاسخ آن را بهتر از آن بدهید. و نیکوتر از هدیه او، آزادی وی در راه خدا بود.»
تاریخ نه تنها لطف و کرامت امام حسن (ع) را نسبت به افراد خوش قلب ذکر کرده است، بلکه برخی از زیردستان و بردگان نیز که به آن حضرت جسارت می کردند، مورد تفقد و مهربانی امام قرار می گرفتند.
در کتاب زندگانی امام حسن بن علی(ع) تالیف باقر الشریف قریشی نقل تاریخی جالبی آمده است که: روزی امام حسن (ع) دیدند که پای یکی از گوسفندانش را شکسته اند؛ به غلام خود گفت: چه کسی این کار را کرده است؟ غلام جواب داد من پای گوسفند را شکستم تا تو را ناراحت کنم؛ امام در مقابل رفتار مرد خاطی لبخندی زد و به وی فرمود: «تو را شادمان خواهم کرد» و او را آزاد کرد و به وی مال بسیار بخشید.
قسم دوم بخشندگی امام حسن (ع) را در برخورد با سائلین و افراد فقیر جامعه که برای عرض حاجت خدمت آن بزرگوار می رسیدند میتوان تعریف کرد. در این قسم بخشندگی های امام حسن (ع)، دوست و دشمن زبان به ستایش آن حضرت گشودند و نسبت به شکوه و جلالت اخلاقی آن حضرت سر تعظیم فرود آوردند تا آن جا که تاریخ بارها و به صورت مکرر کمک های آن حضرت به مستمندان و نجات دادن آنها از فقر را ثبت کرده است.
معاویه مردم را بر عداوت و دشمنی آل علی ترغیب می کرد
قسم سوم بخشندگی و سخاوت امام حسن مجتبی(ع) را می توان در برخورد با دشمنان معاند و لجوجی دانست که به علت آن تبلیغات مسموم معاویه و خاندان بنی امیه نسبت به آل علی (ع) بدبین شده بودند تا آن جا که نسبت به امام حسن (ع) و بخصوص پدر بزرگوارشان اسائه ادب میکردند و دشنام می دادند.
این گونه افراد اغلب از اهالی شهر شام بودند که مقر حکومتی معاویه بود. معاویه پسر ابوسفیان سب و لعن علی(ع) را در منابر الزامی ساخته بود و با اعطای اموال بر قاضیان و قاریان شهر سعی در انتشار روایات و اخبار جعلی داشت تا مردم را بر بغض و عداوت نسبت به علی (ع) و آل علی ترغیب کند و در این راه از هیچ حیله و خدعه ای فروگزاری نکرد.
به دلیل این بسترسازی فرهنگی - سیاسی که معاویه علیه آل علی(ع) انجام داده بود مردم شام نسبت به خاندان رسول الله دارای نگاهی کینه توزانه شده بودند؛ در کشف الغمه اربلی و بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که: روزی مردی از اهل شام، امام حسن(ع) را در حالی که سوار بر مرکبش بود، دید. آن شخص شروع به لعن آن حضرت نمود! ولی امام حسن (ع) به وی پاسخ نمی داد. وقتی آن مرد ساکت شد.
امام حسن (ع) با چهره ای خندان رو به آن مرد شامی کرد و فرمود: «ای شیخ به گمانم در این شهر غریب هستی، و شاید امر بر تو مشتبه شده باشد و اشتباهی رخ داده باشد؛ اگر از ما رضایت بخواهی رضایت می دهیم؛ اگر از ما درخواست نمایی عطایت می کنیم؛ اگر از ما راهنمایی بخواهی راهنمایی ات می کنی؛ اگر از ما مرکبی بخواهی به تو مرکب می دهیم؛ اگر گرسنه باشی غذایت می دهیم؛ اگر برهنه باشی برای تو لباس تهیه می کنیم؛ اگر نیازمندی، بی نیازت خواهیم کرد؛ اگر رانده شده ای پناهت می دهیم و اگر حاجتی داری روا می نماییم. اگر مرکب خود را به سوی ما حرکت دهی و مهمان ما باشی تا موقعی که بخواهی برگردی برای تو بهتر و سودمندتر خواهد بود؛ چرا که ما دارای مهمانخانه ای وسیع، مقام منزلتی رفیع و اموال فراوان هستیم.»
هنگامی که مرد شامی این سخنان مهر آمیز را از امام شنید و دروغ های معاویه برای وی آشکار شد زبان به سخن باز کرد و گفت: «گواهی می دهم خلیفه خدا روی زمین تو هستی؛ خداوند بهتر می داند که رسالت خویش را کجا قرار دهد. تا حال نزد من، تو و پدرت دشمنترین خلق خدا بودید، ولی هم اکنون محبوب ترین آفریده خدا هستید.
مرد شامی، مرکبش را به سوی خانه امام حسن(ع) حرکت داد؛ او تا زمانی که در مدینه بود مهمان آن حضرت بود و به وسیله رفتار نیکو امام حسن(ع) به خاندان عصمت و طهارت معتقد گشت.
امام صادق: مردم را با اعمال خود دعوت کنید
مصداق حسن اخلاق و تاثیر آن در دعوت مردم به دین را می توان بوضوح در رفتار و کردار امام حسن مجتبی(ع) مشاهده کرد. شیعیان و محبینی که سعی دارند تا خانواده و اطرافیان خود را نسبت به دین علاقه مند و ترغیب کنند هیچ راهی بهتر و مناسبت تر از حسن خلق نمی توان یافت. شیعیانی که هم با زبان و هم عمل خود می خواهند یاری کننده اهل بیت و دین خدا باشند باید رفتار و کردار امام حسن مجتبی و دیگر ائمه معصومین را سرلوحه سبک زندگی خود قرار دهند تا بدین وسیله زینت دین باشند.
حسن خلق، صبر و بخشندگی بهترین تبلیغ، برای تشیع و اسلام خواهد بود. شیعیان و دوستداران امام حسن(ع) در برخورد با زیردستان، توجه به فقرا و سعه صدر داشتن در برخورد با دشمنان باید از رفتار و سبک زندگی آن بزرگواران الگوبرداری کنند.
دوست داشتن اهل بیت و امام حسن مجتبی(ع) تنها با زبان کافی نیست؛ شیعه زمانی می تواند ادعای کمال عشق و ارادت به اهل بیت را داشته باشد که در رفتار و سکنات خود نیز پیرو آن بزرگواران باشد. چنان چه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم «و ولایت شما را که به ما اختصاص داده است، موجب حسن خلق ما و پاکى نفوس ما و تزکیه ما و کفّاره گناهان ما قرار داده است.»
یکی از علائمی که تبلور ایمان و ارادت به اهل بیت را در وجود شیعیان مشخص می کند میزان پایبندی آنان به اخلاق و داشتن حسن خلق است. به بیان ساده تر هر محب و شیعه ای که مراتب ایمان و ارادت به اهل بیت بیشتر در وجودش وجود دارد خوش اخلاق تر است. ولایت و دوست داشتن امام حسن (ع) زمانی در وجود شیعیان به کمال مطلوب رسیده است که فرد در رفتار و سکنات خود از جمله حسن خلق بیشتر به ایشان شباهت پیدا کرده باشد.
حضرت صادق (ع) فرموده است: «خوى نیکو جمال است در دنیا، و گشایش و خوشى است در آخرت و با آن آیین و دین هر کسى کامل مىگردد، و موجب کمال انسان و قرب او به پروردگار متعال است.»
حسن خلق و روی گشاده در اسلام تا بدان پایه ارزشمند است که نه تنها سبب کمال دینی می شود، بلکه بستری مناسب برای تقرب به پروردگار و طی مدارج عرفانی است.