گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»؛ شاید شما هم این خبر را شنیده باشید که« بررسی ها نشان داده است که: هنگامی که شخص به تنهایی برای خود به خرید می رود و خرج می کند نورون های مغزی و رگ های قلبی، خون بیشتری را به گردش درمی آورند و سلامتی چندین برابر می شود و روانشناسان توصیه می کنند مادران حتما خرید کردن را از همان سنین ابتدایی باید به کودکان خود آموزش دهند و بگذارند کودکانشان خودشان انتخاب کنند و خرید کنند.از این رو افراد می توانند با خرید کردن حس امید به زندگی را افزایش دهند و احساس شکست، یاس و نا امیدی را از بین ببرند»
با خواندن این خبر اولین چیزی که به خاطرم آمد پیشنهاد جرج بوش ریس جمهور آمریکا در زمان حادثه برج های دو قلو بود. بوش در طی سخنانش از مردم امریکا خواست برای به دست آوردن آرامش دوباره خود خرید کنند.
در بررسی های روانشناختی و جامعه شناختی بستری که در آن تحقیق صورت می پذیرد و همچنین جامعه آماری آن به جهت تعمیم نتایج تحقیق، مولفه ایی مهم و تاثیر گذار است.
هنگامی که افراد مورد تحقیق شما در جامعه ایی زندگی می کنند که داشتن تکیه گاه های ماورا طبیعی و الهی برای کسب آرامش و دوری از یاس و نا امیدی، به هیچ وجه رایج و معمول نیست، دین در بستر فکری و اجتماعی مردم نقش پررنگی ندارد و در صد قابل توجهی از جمعیت پیش روی شما لائیک یا سکولار هستند، هنگامی که در پرسش نامه یا مصاحبه کیفی یک تحقیق از او سوال می شود چه چیز موجب می شود از یاس و نا امیدی نجات پیدا کنی ؟ مسلما پاسخش با شخصی که در بی تردید از هر طیف و طبقه ایی که باشد در جامعه ایی زندگی می کند که دین، مناسک دینی جمعی و فردی و دیگر زیر مجموعه های آن نقش پر رنگی در زندگی اش دارند متفاوت خواهد بود.
البته این به این معنا نیست که رفتن به خرید و پول خرج کردن هیچ نسبتی با شاد شدن و حس امید در زندگی یک ایرانی ندارد. بلکه بحث بر سر این است که پیشنهاد پول خرج کردن برای کسب امید در زندگی و دوری از یاس و شکست در کنار این همه منبع غنی اسلامی ایرانی برای به دست آوردن آن چقدر صحیح است.
مسلما با وجود این همه تبلیغ و ترویج خرید کردن و مصرف کردن افرادی هستند که گاهی نه از روی نیاز به خرید یک کالا که برای چرخی زدن و حال و هوایی عوض کردن و به اصطلاح معمول آن پاساژ گردی به خرید می روند. اما در نهایت اگر از بیشتر این افراد بپرسید آنچه آنها به بازار کشانده و موجب شده باحالی بهتر به خانه برگردند چه بوده است کمتر با پاسخ «تنهایی خرید کردن» مواجه می شوید این بودن در کنار دیگران که موجب تلطیف روحیه شده نه ولخرجی کردن!
حتی اگر اینگونه هم باشد و به دلایلی چون دور شدن از فرهنگ ناب اسلامی، بودن در معرض رسانه های غربی و..بین پول خرج کردن در جامعه اسلامی ایرانی و احساس پیروزی و امیدواری نسبتی مستقیم برقرار باشد توصیه به این امر چقدر مفید است؟
در نگاه اسلامی مصرف کردن و خرید کردن برای کسب آرامش چه جایگاهی دارد و در مقابل دعوت به انفاق، دعوت به قناعت به عنوان گنجی بی پایان، صدقه پولی و غیر پولی، صلح رحمو.. چه جایگاهی؟
اگر قرار باشد یافته های تحقیقات و منابع دینی خود را کنار بگذاریم و بدون پیش داوری با تماشای اطراف مان و مرور تجربیات مان در مورد صادق بودن رابطه خرید کردن و حس شادی قضاوت کنیم به راستی از آدم های اطراف مان آدم هایی که بیشتر خرید می کنند آدم های امید واری تری بوده اند؟ وقتی اتفاقی برای ما و اطرافیان مان افتاده که ما را غمگین کرده است بیشتر چه چیز آرام مان کرده است؟ رفتن به خرید؟
یا سر زدن به قرآن، حافظ یا درد و دل کردن یا سفر یا..
شما قضاوت کنید.