کد خبر:۲۵۵۵۵۸
وبلاگ پابرهنه تا ماه

مادربزرگ قصه را نیمه‌تمام گذاشت...

مادر بزرگ، قصه را نیمه ‌تمام گذاشت؛ تمام کرد... کاش شروع نکرده، تمام می‌کرد!

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، رضا کاظمی شاعر معاصر کشور در وبلاگ پا برهنه تا ماه آورده است:

 

حجاب کرده‌ای، کجا؟ تمامِ شهر منم، خالی و تن‌ها...

از ساحل که دور می‌شوی

نگرانت نمی‌شوم دیگر

دریا

جسدت را پس خواهد داد!

 

***

 

پرنده از شاخه‌ای پریده بود

که از آن، تاب می‌خورد مرد

و زن...

زن، در قابِ این تصویر نبود

اگر نه،

هم پرنده بود، هم مرد!

 

***

 

هر شب کسی پشت در است که انگار اصلاً نرفته است!

بلند شو

لباس‌هات را بتکان

دستت را به من بده

برویم کمی قدم بزنیم...

نگران نباش

کسی را در گور تو نمی‌خوابانند!

 

***

 

گناه نکرده تعزیر می‌شوم

حال آ‌نکه تو

با هزار شیشه‌ شراب در چشم‌هایت

آزادانه در شهر قدم می‌زنی!

 

***

 

هرکجا بروی

دوباره بازمی‌گردی

مثل نامه‌ای که هر دو روش

نشانیِ من است!

 

***

 

هر شعر، سنگ‌ریزه‌ای‌ست به ‌هوای خواب و خیال کسی...

برای رسیدن به آرامش

نیمکتی کافی‌ست

می‌نشینم روی نیمکت،

به تو می‌رسم

 

***

 

می‌ان آمدن و رفتن

گیج و مضطربیم همه؛

مثل لولای دری دو سویه‌

بازیچه‌ دست کودکی بازیگوش!

 

***

 

مادر بزرگ

قصه را نیمه‌ تمام گذاشت؛

تمام کرد.

کاش شروع نکرده،

تمام می‌کرد!

 

***

 

ساعتِ دیدار

به ‌وقتِ قرارهای عاشقانه بود.

دیر رسیدی!

هیچ عاشقی ساعتش را

به‌وقتِ گرینویچ تنظیم نمی‌کند

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار