به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ قیام الله نوشت؛ با شکست پروژه حمله مستقیم به اسلامگرایی، و کلید خورد پروژه طرح گزینههای بدیل، نوع مواجهه نظام سلطه با ایران اسلامی متفاوت شد؛ در این مدل، با ایجاد دوگانه «مسلمان خوب-مسلمان بد» تلاش شد، تا با زدن لکه ننگ و برچسبهایی نظیر بنیادگرا، اصولگرا به تخریب دستاوردهای اسلام ناب همت گماشته شود.
پروژهای که تحت عنوان اسلام میانهرو و اسلام دموکراتیک مدنی کلید خورد، ضمن تخریب اعمال اسلامگرایان تلاش کرد، تا با تند و افراطی نمایش دادن آنان، گزینهای معتدل را به جای آنان مورد نمایش قرار دهد؛ آنچه به عنوان مشت نمونه خروار به وسیله چریل بنارد در «اسلام دموکراتیک مدنی» طرح شد، این بود: «به زیر سؤال بردن تفسیر بنیادگرایان از اسلام و علنی کردن اشتباهات آنان؛ تشویق روزنامهنگاران به بررسی و تحقیق در خصوص موضوعهای فساد، ریا کاری، تزویر و بیبندوباری در محافل بنیادگرایان، تخریب پیامدهای رفتارهای بنیادگرایان، دامن زدن به اختلافات آنان (ص 19)، مشروعیت زدایی از افراد و نگرشهای پیوند خورده با اسلام سیاسی (ص 120)، ایجاد و تبلیغ الگویی برای اسلام میانهرو از طریق معرقی و کمک فعالانه به کشورها یا مناطق یا گروههای با دیدگاه میانه (ص 121)».
*تخریب تصاویر و سمبلهای جمهوری اسلامی و تبدیل نقاط قوت به نقاط ضعف
در کنار این پروژه بینالمللی در فضای داخلی نیز ضمن تسری دادن این الگوها تلاش شد، تا ضمن تخریب قرائت پساانقلابی از تاریخ معاصر و انقلاب و مسائل مختلف، مبناهای شکلگرفته نظام جمهوری اسلامی مورد تزلزل قرار گیرد؛ ضمن بدیل سازی از نقاط قوت نظام، آنها را تبدیل به نقطه ضعف یا تبلیغات دروغین کند، و از سوی دیگر چهرهای فاسد از جمهوری اسلامی به نمایش بگذارد.
حسین بشیریه، (ضد انقلاب خارج نشین، استاد پیشین دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران و یکی از هدایتکنندگان تئوریک جریان تجدیدنظرطلبی دهه 60 و 70) در میانه فتنه 88 با تأکید بر این مسئله از ضرورت شکستن اسطورههای جمهوری اسلامی سخن گفته بود؛ این رویکرد ضمن ایجاد بیاعتمادی مردم به حاکمیت، امید و تلاش برای آینده را از بین میبرد.
*تقسیم نظام به تندرو، کندرو و معتدل ضمن نفی اساس نظام با همه این تقسیمها
این برنامه، رویکردی دوگانه و متناقض نما نیز به دنبال دارد؛ از یک سو تلاش میشود تا با تقسیم مسئولان و چهرههای نظام به تندرو، کندرو و معتدل در درون نظام اختلاف ایجاد شود، و در موقع حساس از چهرههایی که لازم میدانند حمایت میکنند.
اما در گامی دیگر و عمومیتر همه این چهرهها و اختلافاتی که حتی خود آنها در یک طرف حامی به حساب میآیند یک کاسه به حساب جمهوری اسلامی و کج کارکردی آن ریخته شده و با زدن همه این چهرهها به اصل جمهوری اسلامی حمله میآورد.
با این اوصاف با توجه به جبههبندی داخلی که در جاهایی هم بصورت حقیقی رنگ حق و باطل میگیرد، فضایی ایجاد میشود که در تقابل این فضا و نقد در فضای عمومی در نهایت چهرههای درون نظام با یکدیگر درگیر شوند و مردم بصورت کلی به نظام بیاعتماد شوند.
*ساختن اسطورهای به نام ایران قبل از انقلاب
علاوه بر اختلاف اندازی و زدن اصل نظام در این بین، در تداوم تخریب اصل الگوی نظام و مبانی و تصاویر شکلدهنده آن، تلاش میشود تا ایران قبل از انقلاب در مقابل ایران پساانقلاب بهعنوان دورهای سفید و بیاشکال یا بسیار کم اشکال معرفی شود، برای این کار نیز از انتشار تصاویر آرشیوی و ابتکارات مختلف و دست گذاشتن روی موارد کمتر مورد اطلاع در فضای ایران استفاده میشود.
*بی بیسی فارسی و من و تو هدایتکنندگان خط ایجاد تردید
این راهبرد به ویژه همزمان با انتخابات ریاست جمهوری و فتنه 88 با راهاندازی بیبیسی فارسی و پس از آن با راهاندازی «منوتو» برای پر کردن خلأ نگاه منفی سنتی ایران به رسانه سلطنتی انگلیس BBC و رسانههای سیاستزده نظیر صدای آمریکا (VOA) و شبکههای ضد اخلاقی ناتوان از جذب مردم نظیر «فارسی وان» و «زمزمه» پر شود؛ خطی که ابتدا با مستندهای جنجالی بیبی سی فارسی و سپس مستندهای «من و تو» و برنامههای طنز، پی گرفته شد.
مستندهای بیبیسی که تلاش بر سیاه نمایی و رمزگشایی خالی از حقیقت از بعضی وقایع و موارد مربوط به سران نظام داشته و تلاش دارند سیمایی حاکی از دیکتاتوری، ساختار الیگارشیک از جمهوری اسلامی بازنمایی کرده و اختلافات بین سران نظام را دامن بزند.
اما شبکه «من و تو» که با محوریت پخش فیلم و سریال حرکت عمیقتری را برای تغییر سبک زندگی، جلب مخاطبان و رویکرد غیرمستقیم پی گرفته بود، بیکار نماند؛ با دست گذاشتن روی تاریخ معاصر و رژیم پهلوی در قالب چند مستند تلاش کرد تا از رژیم شاه یک رژیم ملی، مردمی و مخالف استعمار با دستاوردهای زیاد و به دنبال ترقی ایران بسازد مظلومیت ساختگی برای رژیم شاه به رخ بکشد.
جشنهای 2 هزار و 500 ساله به عنوان یک اقدام ملی و میهنی تبیین شد و با سوگواری برای آن، خطی کلید زده شد که به زودی حتی در مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری و از زبان بعضی کاندیداها خروجی پیدا کرد.
در این مستند یکی از برگزارکنندگان جشنهای 2500 ساله گفت: «با برگزاری این جشنها به پاسپورت ایرانی ارزش دادیم» و جشنهای 2500 ساله هم سند پیشرفت کشور با حرکتی مردمی و تاریخی تبدیل شد.
ضمن خدشه در حجاب به لحاظ دینی و قانونی و تاریخی، همزیستی مسالمتآمیز باحجاب و بیحجاب در پیش از انقلاب ترسیم شد که با کج کارکردیهای جمهوری اسلامی از بین رفته است و در نهایت، در جدیدترین اقدام با وارونه جلوه دادن حقایق تاریخی از دیکتاتوری غربزده و دستنشانده رضاخان، حکومتی ملی، میهنی، عامل آبادانی، پیشرفت، استقلال و ایستادگی ترسیم شد و با نمایش آشفتگی قبل از او و سامان یافتن همهچیز در دوره او، دستاوردهای متعددی را با مرثیهخوانی بر رفتن او و برخوردهای صورت گرفته با او سامان داد.
در ضلع دیگر با برنامههای طنز با تمسخر سران و اصل نظام جمهوری اسلامی نیز تلاش کرد که ناکارآمدی، درگیری با مردم در مواردی مثل حجاب، ماهواره و فتنه 88، پیگیری منافع کشورهای دیگر بجای منافع ملی، دزدی، شهرتطلبی را در درون سران نظام به تصویر بکشد و با برنامههای دیگر با نمایش بهم ریخته بودن داخل ایران و تکرار تلاش کرد، عمق استراتژیک فتح شده بوسیله جنگ نرم را در داخل کشور به رخ بکشد، الگوی سبک زندگی داخل را هم به نقد بکشد.
*چه نباید کرد؟
سرگرم شدن به بازشناسی خط تبلیغی دشمن! و رویکرد تهدید محور نسبت به آن؛ رویکرد انفعالی و صرف پاسخ به شبهههای ایجاد شده به وسیله دشمن؛ دامن زدن به اختلافات درون نظام و سران نظام و بازی در پازل تقسیم سران نظام به کندرو و تندرو.
نفی دستاوردهای نظام به بهانه نقد رفتارهای غلط مثل اتفاقات مناظرات 88 و مناظره سوم در انتخابات 92 که اقدامات نظام در طول 35 سال گذشته مورد نفی قرار گرفت.
*چه باید کرد؟
توجه به الزامات دهه عدالت و پیشرفت و قرار گرفتن انقلاب در مرحله ایجاب؛ رویکرد هوشمندانه نسبت به جریانهای مسئلهدار که هنوز تبدیل به معارض کامل نشدهاند؛ بحثی که رهبری در مورد خلوص و وحدت گفتند قطب نمای مهمی است که ما نمیخواهیم رویکرد اَلَک و حذف افراد با شاخصهایی تنگ را بهکار ببریم، اما نیروهای خالص را باید زیاد کنیم.
باید خط و مرزهای ما با بعضی نیروهایی که اعتقاد، ایستادگی یا التزام عملیشان به آرمانهای انقلاب کمتر از بقیه است مشخص شود، اما نباید به القای اختلاف درون نظام سرگرم شویم؛ مسائلی نظیر اقتصاد مقاومتی و حماسه اقتصادی محور حرکتهای روزهای آتی است.
کارآمدی و پیشرفت نظام مهمترین مسئله مورد خدشه است، باید علاوه بر جدی گرفتن اقتصاد مقاومتی، حماسه اقتصادی و جستجوی مسیرهای میانبر، برای تحقق و تسری پیشرفت و عدالت و معنویت در کشور دستاوردهای جمهوری اسلامی در سازندگی کشور و پیشرفت به صورت ملموس و مردم فهم در قالب کارهای مختلف از بازخوانیهای مکتوب تا مستند، نمایشگاه خیابانی و…. برای مردم ترسیم شود.
ضعف جبهه انقلاب و کاندیدای انقلابیتر در انتخابات 92 به همین ضعف در ارائه ملموس کارآمدی مقاومت و گفتمان انقلاب و اسلام ناب برای حل مسائل عینی زندگی مردم بود.
باید این مسائل بهصورت عینی تبیین شود، که ما چه چیزهایی را وابسته بودیم، از چه چیزهایی آزاد شدیم، چه هزینه و فرصتهایی در کوتاهمدت و بلندمدت به واسطه ایستادگی انقلابی برای ما ایجاد شده است.
نمایش تیرگیها، عدم توازنها، آثار سوء وابستگی، ناکارآمدی بلندمدت، مبانی و نتایج فاسد گونههای مختلف اسلام آمریکایی و گونههای بدیل اسلام ناب در قالبهایی نظیر اسلام سلطنتی، اسلام میانه رو در ترکیه، مصر و مالزی و مستبدهای وابسته منطقه در قالبهای مختلف برای مردم. جشنواره عمار، حرکتهای مردمی در مساجد و مدارس باید بهصورت جدی روی مواردی از این دست، تمرکز کنند.
دفاع روشنفکران و غربزدگان از مستبدهای وطنی نظیر رضاشاه نکته قابل تأملی است، «نوستالژی خدابیامرز شاه» خود جزو بهترین وسیلهها برای نمایش تناقض ادعاهای آنهاست که باید به صورت جدی مورد سؤال و مطالبه قرار گیرد.
نمایش تحریفهای تاریخی جبهه دشمن یکی از راهکارهای خوب مقابله است؛ مثلاً استقلال و سازندگی رضاخان! البته باید توجه کرد که جبهه مقابل در این موارد بعد از مقاومت تا سرحد امکان و مشخص نشدن وقاحت، بلافاصله عقبنشینی میکند و میگوید منظور این است که مثلاً جمهوری اسلامی حتی از آنها ناکارآمد است و هدف چیز دیگری است.
مطالبه از رسانهها، رسانه ملی و تولید محصول در راستای تاریخ انقلاب و دستاوردهای آن: آرشیوهای خوب استفاده شده در این فیلمها باید مسیر مطالبه از مسئولان رسانههای ملی و مراکز تحقیقاتی مربوط به تاریخ انقلاب را نسبت به کم کاریهای سالهای گذشته باز کند.
چرا باید به دلیل تنگنظری و دشوار کردن راهدستیابی به آرشیوها و عدم پخش و بهکارگیری آنها در صدا و سیما راه برای تحریف آن بهوسیله ضد انقلاب باز شود؟ مگر نه این است که رهبر انقلاب مطالبات مختلفی از این دست جلوی صدا و سیما گذاشتهاند که مورد مطالبه فضای رسانهها، تشکلهای دانشجویی و مردم قرار نمیگیرد.
به تعبیر امام راحل در پیام به مرکز تشکیل مرکز اسناد انقلاب اسلامی: «از شما میخواهم هر چه مىتوانید سعى و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح مىکنند.
امروز همچون همیشه تاریخ انقلابها، عدهاى به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامى ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند؛ تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عدهاى خاص، له و یا علیه عدهاى دیگر و یا واقعهاى در خور بحث.
اگر شما میتوانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوى مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههاى مردم رنجدیده کنید، کارى خوب و شایسته در تاریخ ایران نمودهاید.
باید پایههاى تاریخ انقلاب اسلامى ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد؛ شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایى قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدى را جایگزین تفکر اسلام سلطنتى، اسلام سرمایه دارى، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایى کردند.
شما باید نشان دهید که در جمود حوزههاى علمیه آن زمان که هر حرکتى را متهم به حرکت مارکسیستى و یا حرکت انگلیسى میکردند، تنى چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند.
شما باید به روشنى ترسیم کنید که در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و مآبى چه ظلمها بر عدهاى روحانى پاکباخته رفت، چه نالههاى دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسى و بىدینى شدند ولى با توکل بر خداى بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکرى و تحجرگرایى، سرافراز- ولى غرقه به خون یاران و رفیقان خویش- پیروز شدند.» (صحیفه امام، ج 21، ص240)