گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- حامد صارم؛ در هر جامعهای برای ارزشگزاری بر افراد جامعه ملاک و محکی وجود دارد. در برخی جوامع ثروت زیاد در بعضی قدرت و شاید در برخی جوامع نیز زیبایی و شهرت ملاک ارزش باشد.
ملاک ارزشگزاری قرآن کریم هیچ یک از عرفیات جوامع متفاوت نیست؛ قرآن کریم در هر جا و هر زمان ملاک برتری را تقوی اعلام کرده است. عرف و عادات و رسوم مردم چه عرف عام باشد و چه عرف خاص محکی مناسب برای ارزشگزاری افراد نیست. بالاخص در میان رجال دینی و بزرگان مذهبی نمیتوان به آراء مردم رجوع کرد؛ چراکه هیچگاه نظرات شخصی افراد جامعه نمیتواند ملاک برای بزرگی بزرگان باشد از این رو باید برای یافتن این ملاک به روایات نورانی اهل بیت رجوع کرد.
نزدیکی به اهل بیت ملاک منزلت و بزرگی افراد
منزلت و جایگاه افراد در مذهب شیعه بستگی به قرب و نزدیکی ایشان به ائمه طاهرین دارد هر مقدار شخصی یا عالمی به عترت پیامبر اکرم نزدیک تر باشد از جایگاه و منزلت بالاتری برخوردار است بی شک امثال زراره و یا جابربنیزید جعفی و اصحاب دیگر اهل بیت که ملازم رکاب ائمه طاهرین بودند از ارزش و منزلت بالایی برخوردار هستند؛ اما این نزدیکی و قرب به اهل بیت از نوع نزدیکی مکانی و رفت و آمد نیست؛ چرا که برخی از زنان پیامبر با وجود اینکه همسر پیامبر بودند اما قرآن کریم ایشان را مذمت کرده است و فرموده است: «ان تتوبا صغت قلوبکما»؛ اگر آن دو زن توبه کنند توبه ایشان قبول نمیشود و یا همسر امام حسن مجتبی (ع) با وجود اینکه در خانه حضرت میزیسته است؛ اما با دسیسه معاویه به حضرت امام حسن مجتبی سمخوارند.
بنابراین صرف ملازم رکاب بودن و حشر و نشر داشتن با ائمه طاهرین ملاک منزلت و بزرگی نیست بالاخص در زمان غیبت که عادتا این ملازمت و همراهی سخت است و اثبات وجود چنین همراهی برای شخصی سخت تر میباشد.
نزدیکی به روایات ملاک منزلت و بزرگی است
اهل بیت علیهم السلام ملاکی مشخص برای منزلت و بزرگی، بزرگان برای شیعیانشان معرفی کردند. شیعیان موظف هستند که تنها و تنها با این ملاک سنجش توجه به بزرگان و عالمان دینی کنند. هر بزرگی را نمیتوان بزرگ نامید الا با این ملاکی که اهل بیت عصمت و طهارت معرفی نمودهاند امام صادق علیه السلام فرمود: «بشناسید منزلت مردان را نسبت به ما اهل بیت به اندازه روایاتی که از ما دارند»(1)
در این روایت شریف منزلت بزرگی شیعیان به اندازهای معرفی شده است که ایشان روایات اهل بیت را داشته باشند و در روایتی دیگر میفرماید: «مراتب و بزرگی شیعیان ما را به اندازه روایاتی که از ما میدانند بشناسید» از این رو بزرگترین رجال شیعه کسی است که بیشترین روایات را از اهل بیت روایت و درایت کند؛ زیرا امام معصوم فرمود: «بالدرایات للروایات یعلوا المومن الی اقصی درجات الایمان» (2) به وسیله درایت –فهمیدن-روایات ما، مومن به بالاترین درجات ایمان میرسد.
از این جهت است که همیشه بزرگان و علمای شیعه در پی احادیث اهل بیت و حفظ و یا احیا تراث حدیثی شیعه بودند که به حق باید گفت اگر نبود تلاشها و مجاهدتهای بزرگان شیعه برای حفظ و یا احیا تراث حدیثی شیعه امروز اثری از مذهب حقه تشیع باقی نمانده بود. یکی از محدثینی که به حق در این راه بیشترین تلاش و کوشش را نمود علامه محمد باقر مجلسی اعلی مقامه الشریف است.
علامه مجلسی احیا کننده امر اهل بیت
علامه مجلسی در تمام آثارش به احیای امر اهل بیت علیهم السلام پرداخت و با تألیف آثار روایی فراوان به زبان فارسی روح و فرهنگ تشیع را در جامعه ایران دمید و روایات و معارف حقه تشیع را به مردم رساند و باعث جان گرفتن و تقویت تشیع در میان جامعه فارسی زبانان شد.
علامه مجلسی بی شک یکی از مصادیق این روایت شریف است: «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ حَدِیثَنَا یُحْیِی الْقُلُوبَ وَ قَالَ مَنْفَعَتُهُ فِی الدِّینِ أَشَدُّ عَلَى الشَّیْطَانِ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِینَ أَلْفَ عَابِدٍ» (3) به درستیکه حدیث ما قلوب را زنده میکند و فرمود منفعت حدیث ما اهل بیت در دین شدید تر است بر شیطان از عبادت هفتاد هزار عابد. مجلسی با نشر کتابهای فراوان روایی خویش به رأی شیطان از هفتاد هزار عابد هم شدیدتر بود.
علامه مجلسی در بالاترین درجات ایمان
اگر اعمال علامه بزرگوار مجلسی را از دیدگاه روایات بنگریم خواهیم دید او از نگاه روایات دارای مقام و مرتبتی بس عظیم است آن جا که حضرت امام صادق علیه السلام میفرماید: «قال أبو جعفر ع یا بنی اعرف منازل الشیعة على قدر روایتهم و معرفتهم فإن المعرفة هی الدرایة للروایة و بالدرایات للروایات یعلو المؤمن إلى أقصى درجات الإیمان إنی نظرت فی کتاب لعلی ع فوجدت فی الکتاب أن قیمة کل امرئ و قدره معرفته إن الله تبارک و تعالى یحاسب الناس على قدر ما آتاهم من العقول فی دار الدنیا»(4) امام صادق علیه السلام از پدر خویش امام باقر علیه السلام نقل میکند که ایشان فرمود: «ای فرزندم بشناس مقام و منزلت شیعیان ما را به اندازه روایات و معرفت ایشان به درستیکه معرفت همان فهمیدن و درک کردن روایت است و به وسیله فهمیدن و درایت روایت است که مومن به بالاترین درجه ایمان میرسد. من در کتاب علی علیه السلام نظر کردم و در آن کتاب یافتم که قیمت و قدر هر انسانی به اندازه معرفت او است و به درستی که خداوند مردم را به اندازه عقولشان مورد محاسبه قرار میدهد.
مجلسی بسیاری از تراث شیعه را از خطر نابودی حفظ کرد
علامه مجلسی در روایت و درایت حدیث سرآمد همه محدثان است وی بسیاری از کتبی که میرفت تا مندرس شود و در پیچ و خم تاریخ و فشار مخالفین تا ابد به فراموشی سپرده شود حفظ کرد و در یک جا جمع آوری نمود و در یک مجموعه روایی به نام «بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام» جمع آوری نمود.
تالیف بحار الانوار توسط علامه مجلسی از شاهکارهای بزرگ مجلسی است. شاه کاری که با امکانات زمان مجلسی کسی نتوانست این مجموعه بزرگ را گرد آورد. مجلسی بسیاری از آثار شیعه را احیا کرد یا از خطر نابودی و عدم کامل نجات داد این خدمتی بسیار بزرگ از مجلسی به شیعه است که کسی را یارای ارزشگزاری برای این کار مهم مجلسی نیست مگر خداوند متعال و حضرت مهدی علیه السلام.
در عظمت و بزرگی کار مجلسی همین بس که در روایتی در مورد یک کتاب از یونس آل یقطین امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ حَرْفٍ نُوراً یَوْمَ الْقِیَامَةِ»؛ خداوند به اندازه هر حرف او نوری را روز قیامت اعطا کند. این در حالی بود که کتاب یونس فقط درباره یک موضوع و آن هم اعمال روز و شب بوده است و کتابی به جامعیت بحار الانوار نبوده است.
بحارالانوار شاهکار بزرگ مجلسی
اگر کسی به کتابهای فهرست نگاری مثل فهرست مرحوم نجاشی یا رجال کشی نگاه کند به خوبی درمییابد که بحارالانوار شاه کاری بزرگ است؛ زیرا چه بسیار کتاب و تألیفی که از زمان رسول خدا تا زمان غیبت و از زمان غیبت تا زمان مرحوم مجلسی به رشته تألیف درآمد که اکنون اثری از آن را هم نمیتوانیم بیابیم. فقط دهها کتاب از صدوق و یا کتب بسیاری از شاگردان امام صادق علیه السلام که با راهنمایی و تعلیم امام صادق علیه السلام در علوم مختلف تالیف شده بود که از بسیاری از این کتب هیچ اثری در دست نیست.
اگر علامه مجلسی کمر همت را نمیبست و این ضرورت را احساس نمیکرد و به این مهم اقدام نمیکرد الان باید در حالی که جز تاسف خوردن کاری دیگر از دستمان بر نمیآمد میگفتیم کتابهای بسیاری تا قرن 11 و 12 هجری وجود داشته است که اکنون به علتهای مختلف از بین رفته است و دست ما از آن کتابهای مهم کوتاه است. مجلسی با این شاه کار عظیم خود کاری کرد که ما این افسوس بزرگ را نخوریم و از تراث علمی اهل بیت عصمت و طهارت محروم نشویم.
بحار الانوار از عمدهترین و گستردهترین جوامع حدیثى شیعه است که روایات کتب حدیث را با تبویب و نظم نسبتا کاملى جمع نموده است. علامه مجلسى در تفسیر و شرح روایات از منابع مختلف لغت، فقه، تفسیر، کلام، تاریخ، اخلاق و... استفاده کرده است.
علامه براى جمعآورى مطالب این کتاب به جهت امکانات فراوانى که در اختیار داشته، بهترین و معتبرترین نسخههاى موجود از هر کتاب را به دست آورده است. مجلسى در نقل مطالب بسیار دقیق عمل کرده و تقطیع در این کتاب جایگاهى ندارد. همچنین امانت در نقل و شیوه نقل مطالب دقیقا رعایت شده است. در مجموع بحارالأنوار کتابخانهاى جامع از کتب و تألیفات معتبر شیعى است که مطالب آن با نظم منطقى در کنار هم چیده شده است.
علامه مجلسی هر چند بزرگترین خدمت را به جامعه شیعی کرده است و از خدمت اوست که امروز هم جامعه شیعی حیات و استمرار دارد و در مقابل مخالفین خویش محکم و با استدلال ایستاده است، اما مع الوصف مورد کم لطفی و بی مهری بسیاری در میان جاهلان قرار گرفته است از توهینهایی که برخی از دگراندیشان به شخصیت بالای آن مرد علم و عمل خادم علوم اهل بیت مجلسی میکنند که بگذریم تهمتهای فراوانی را از روی جهالت و برخی اوقات از روی دلسوزی به مجلسی میزنند.
تهمتهای ناروا به علامه مجلسی
اشتباهات بسیاری درباره علامه مجلسی و کتاب بحار الانوار شده است از جمله خطاهایی که درباره آن شخصیت بزرگ و آن کتاب ارزشمند میشود این است که: «مجلسی مانند کسی بوده است که در تاریکی گوهر برداشت میکرده است و در این میان همراه این جواهرات سنگهای بی ارزشی نیز به دست مجلسی افتاده است که او نتوانسته آن ها را تمیز دهد از این رو او صحیح و سقیم را با هم جمع کرده است»
به راستی اگر این تهمت ناروا را قبول کنیم آیا کتاب بحار از ارزشی برخوردار خواهد بود؟ کتابی که مؤلف آن در تاریکی گوهر را به همراه سنگهای بیارزش جمع کرده باشد و خود هم نتوانسته باشد صحیح را از سقیم تشخیص دهد کتاب مرجع یک مذهب خواهد بود؟ برخی نیز پا را فراتر نهادهاند و به مجلسی نسبت دادهاند که خود مجلسی گفته است: «که من در این کتاب روایات صحیح و دروغ را با هم آورده ام از این رو از این کتاب برحذر باشید که خود مولف می گوید روایات دروغ بسیار در ان وارد شده است» باید بگوییم که متاسفانه این کلمات نه تنها اینکه در شأن عالم و دانشمند و محدثی جلیل مانند علامه مجلسی نیست، بلکه دقیقا مرحوم مجلسی در مقدمه بحار خلاف این را فرموده و برای تصحیح این روایات این کتاب تلاش فراوانی را متحمل شده است.
اعتبار کتاب بحار الانوار
علامه مجلسى با دقت و وسواس بسیار به اعتبار و عدم اعتبار منابع خویش مىنگریست. او در فصل دوم از مقدمه بحار بحثى مفصل در اعتبار منابع و نسخههاى کتب آورده است. از جمله اینکه؛ بسیارى از این کتب انتسابشان به مؤلفین بسیار مشهور است به طورى که علامه نیازى به بحث پیرامون اعتبار آنها ندیده است.
برخى کتب چون احتجاج و غررالحکم که اسناد روایات را حذف کردهاند؛ چون روایاتشان مطابق دیگر کتب بوده معتبر دانسته شدهاند. از کتبى مانند عوالی اللآلی و تنبیه الخواطر که روایات شیعه و سنى را مخلوط کردهاند بسیار کم استفاده شده.
روایات برخى کتب همچون کتاب قاضى نورالله شوشترى چون در منابع مشهورتر عیناً آمده از آن منابع نقل شده است. از کتابهای مصباح الشریعه و دیوان امام على علیهالسلام بسیار کم نقل شده؛ چراکه سند ندارند و شباهت آنها به کلام معصوم علیهالسلام کم است.
علامه صحیحترین و معتبرترین نسخهها را در حد امکان به دست آورده، بنابراین شهادت به صحت و اعتبار مصادر مورد استفادهاش در بحار داده است. البته این به معنى قبول تمام روایات آن کتب نیست چنانکه علامه نیز گاهى در «بیان» هاى خویش به ضعف برخى روایات اشاره دارد. شهادت به صحت و اعتبار منابع در بحار توسط خود مجلسی نشان از این دارد که کتاب بحار الانوار لااقل از دیدگاه مجلسی مورد اعتماد و صحیح است و اگر جایی از این قاعده مستثنی بوده است وی در قسمتی تحت عنوان «بیان» در ذیل بعضی روایات این مطلب را تذکر داده است.
بنابراین انتساب این مطلب به مجلسی که او در تاریکی نتوانسته گوهر و غیر آن را تشخیص دهد یا اینکه او احادیث صحیح و جعلی را با هم مخلوط کرده است یاوهای بیش نیست.
انگیزه نگارش کتاب بحار الانوار
انگیزه نگارش و تالیف کتاب بحار الانوار بسیار حائز اهمیت است. از آنجا که آثار قلمی هر فرد آینه شخصیت علمی و اعتقادی اوست و بسیاری از شبهات درباره مجلسی در مقدمه کتاب شریف بحار الانوار توسط وی پاسخ گفته شده است از این رو به قسمتی از مقدمه بحار که نشان دهنده انگیزه نگارش او است اشاره میشود.
حریص بودن مرحوم علامه مجلسی در علم آموزی
او این گونه نگاشته است: «من در آغاز جوانى بر دانش آموزى در انواع علوم حریص بودم و مدتى از عمر خویش را در استفاده از این دانشها سپرى کردم، ولى پس از اندیشه در ثمرات این علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت دریافتم که زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روایات اهل بیت علیهمالسلام بدست مىآید...»
تصحیح، تنقیح و تنسیق روایات توسط مجلسی
وی در ادامه مینویسد: «پس از احاطه به کتاب های متداول و مشهوری که از اصول معتبره ای بود که مهجور مانده بود و در زمانهای متطاوله ترک شده بود یا به علت استیلای سلاطین مخالف و ائمه گمراهی یا به خاطر رواج علوم باطل بین جاهلان مدعی فضل یا به علت کمی عنایت و توجه علمای متاخر به این کتب و اکتفا به کتب مشهوری که در دست ایشان بود به خاطر جامعیت این کتب و کفایت کردن این کتب من به دنبال این کتب مهجوره شرق و غرب بلاد و کشورها را جستجو کردم هرجا و هرکسی که گمان آن می رفت که در دست او کتابی از کتب روایی شیعه موجود باشد که در این راه عده ای از برادران به من کمک کردند .... تا اینکه بسیاری از این کتب پیدا شد که مشتمل بر فوائدی بود که کتب مشهوره و متداوله از آن خالی بود از این رو بود که نهایت تلاش و کوشش خود را برای ترویج و تصحیح و تنسیق و تنقیح این کتب به کار بردم»
جمع آوری روایات تصحیح شده و تنقیح شده در بحار الانوار
مرحوم مجلسی بیان میدارد به خاطر خوف از اینکه این کتابهایی که جمع آوری کرده است در اثر زمانهای متمادی از بین نرود این کتابهایی را که با زحمت فراوان تنقیح و تصحیح و باب بندی شده بود در کتاب جامعی به نام بحار الانوار جمع آوری کرد وی درباره این کتاب میگوید: «فیا بشرى لکم ثم بشرى لکم إخوانی بکتاب جامعة المقاصد طریفة الفرائد لم تأت الدهور بمثله حسنا و بهاء و أنجم طالع من أفق الغیوب...» بشارت بر شما باد بشارت بر شما باد ای برادران من به کتابی که جمع کننده همه مقاصد ظریف و حکیمانه است روزگار کتابی نیکو و صاحب بهاء و درخشندگی به مثل آن نیاورده است و...
بحار الانوار کتابی جامع تا ظهور حضرت قائم
مجلسی آرزویی بزرگ برای کتاب بحار دارد: «فأرجو من فضله سبحانه على عبده الراجی رحمته و امتنانه أن یکون کتابی هذا إلى قیام قائم آل محمد علیهم الصلاة و السلام و التحیة و الإکرام مرجعا للأفاضل الکرام و مصدرا لکل من طلب علوم الأئمة الأعلام و مرغما للملاحدة اللئام....»؛ امید دارم که خداوند سبحان از فضلش بر این بنده امیدوار به رحمتش و منتش این کتاب را تا قیام قائم آل محمد علیهم الصلاه و السلام مرجع برای فضلا و علما قرار دهد و این کتاب مصدر باشد برای هرکسی که علوم اهل بیت را طلب میکند و باعث خاک مالیده شدن دماغ ملحدین لئیم باشد.
با توجه به اینکه علامه مجلسی شهادت میدهد به تصحیح و تنقیح و تنسیق روایات و اینکه او آرزو میکند کتابش تا زمان قیام حضرت مهدی علیهالسلام حجت میان مردم باشد و مصدری برای همه طالبان علوم اهل بیت نمیتوان این تهمت ناروا را به مجلسی زد که وی با چشم بسته روایات صحیح و سقیم و جعلی را یا حتی ضعیف را در کتاب بحار الانوار جمعآوری کرده است با اینکه بحار الانوار دارای حجم بالایی است که امروزه در 110 مجلد به چاپ میرسد، اما مرحوم مجلسی در تالیف این کتاب از دقت بالایی برخوردار بوده است تا آنجا که به بررسی و حل مشکلات متنی و غوامض روایات پرداخته است. از این رو باید به حق گفت که همان طور که مجلسی آرزو کرده است این کتاب تا زمان قیام حضرت قائم حجت در میان مخلوقات خواهد بود.
پی نوشت ها:
1. وسائلالشیعة ج 27 ص 149 11- باب وجوب الرجوع فی القضاء و...
2. معانیالأخبار ج 1 الباب الذی من أجله سمینا هذا الکتاب
3. بحارالأنوار ج 2 ص 151 باب 19- فضل کتابة الحدیث و روایته.
4. معانیالأخبار ص: 2
جوري که انگا فقط اين آقايون مدعي اين تهمت هستند که رجال و درايت و تاريخ و ... رو بلدند و انگار خود علامه مجلسي اينا رو نميدونسته و بلد نبوده و نميتونسته احاديث جعلي و غير جعلي رو از هم تميز بده!!!!!!!!!!!