به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حضور ارواح در عالم برزخ و رجوع آنها به دنیا و اطلاع از خانواده و عزیزان یکی از سوالاتی است که امروزه دریبن برخی جوانان مطرح است لذا برای پاسخ به این پرسش لازم است در خصوص معنا و مفهوم برزخ یک تامل نفصیلی به موضوع کرد.
واژه «برزخ» در اصل به معنی چیزی است که در میان دو چیز حایل میشود و عالم برزخ از آن جهت که عالمی بین عالم دنیا و عالم آخرت است، در کلام وحی و آموزههای اسلامی عالم برزخ نامیده شده است.
انسان در این عالم متشکل از «روح، شکل و جسم» است؛ وقتی مرگش فرا میرسد، علاقه، اشراف و احاطه روح از بدن منقطع میگردد؛ و این باور که روح از بدن خارج میشود، غلط است، چرا که روح از اول هم در بدن نبوده که به هنگام مرگ خارج شود. بلکه بر بدن محیط است، اشراف دارد و علقه شدید دارد و به هنگام مرگ منقطع میشود.
حیات برزخی:
بدن که از خاک خلق شده، به خاک بازگشته و حیاتش را در تجزیه و تحلیل شدن در خاک ادامه میدهد و روح که از عالم امر الهی است، نه میمیرد و نه میپوسد و نه تجزیه و تحلیل میشود، بلکه به عالم برزخ که میان دنیا و آخرت است منتقل میشود.
به روح در هر عالمی جسدی متناسب با همان عالم داده میشود. در این عالم همین جسد مادی را دارد و در عالم برزخ نیز از جسم و جسدی که نه عین جسد دنیوی است و نه عین جسد اخروی، بلکه بین این دو (برزخی) است، برخوردار میشود و شکل نیز در آن جسد نمایان میگردد. به این جسد، جسد برزخی یا جسد مثالی نیز میگویند – چیزی شبیه شخص، جسم و شکلی که در خواب میبینیم.
درب ورودی به عالم برزخ، همان قبر است. چه در زمین باشد، چه در دریا و اقیانوس و چه در آسمان. این درب (قبر) یا به غرفهای از غرفههای بهشتی در برزخ باز میشود و یا به غرفهای از غرفههای جهنمی در برزخ. چنان حضرت پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله فرمود: «القبر روضة من ریاض الجنّة اوْ حفرة من حفر النیران» یعنی: قبر باغی است از باغهای بهشت، یا گودالی است از گودالهای جهنم - لذا این روح با بدن مثالیاش در عالم برزخ، لذتها و المهایی را درک میکند. البته نه با اختیار و انتخاب، بلکه لذتها و دردهایش متناسب با عملکردش در دنیاست. چرا که در برزخ صورتی از حقایق زندگی دنیوی دیده میشود.
در آیات قرآن کریم نیز تأکید شده در آنجا هر صبح و شام به فرعون و آل فرعون عذاب داده میشود و یا برخی از ملائک با مؤمنین در گفت و شنود هستند.
برخی از ارواح در آنجا همدیگر را از روی همین شکل میشناسند و ارواح مؤمنین مدارج کمال را برای قابلیت ورود به بهشت طی میکنند. هم معرفت و علم کسب میکنند، هم با قرآن و اهل عصمت (ع) آن گونه که قابلیت حشر با آنان در بهشت را ایجاد کند مییابند و هم گناهانشان بخشوده میشود و هم طی مدارج کمالیه میکنند.
ارتباط ارواح با دنیا و خانواده:
پس از مرگ، اختیار گرفته میشود، اما علاقههای نهادینه شده در وجود هم چنان باقی است. لذا کسی با قدرت و اختیار خودش نمیتواند با این عالم مرتبط گردد، اما به اذن الله چرا. و معنای این ارتباط نیز آمدن و رفتن فیزیکی نیست که در اصطلاح میگویند: روح به این عالم آمد یا رفت. روح بسیط و فراتر از زمان و مکان است، بلکه ارتباط از طریق توجه، اطلاع و آگاه شدن است. البته ریشه ارتباطات دنیوی ما نیز همینهاست، منتهی چون در قالب جسم هستیم، گمان میکنیم که جسم کاری میکند.
لذا در نظام تکوین الهی چنین مقرر شده که مؤمنین از اخبار خوشحال کنندهٔ خانوادهٔ خود با خبر شوند، چرا که سبب سرور آنها میشود و از اخبار ناخوشایند مطلع نشوند، چرا که ناراحتی خودش نوعی عذاب است و برای مؤمن عذابی نیست، اما کافر که دائم در عذاب است،گاه مشاهده میکند خانواده، پول، ثروت و قدرتی که به خاطر آن کفران حق میورزید، اکنون در اختیار چه کسانی است و با آنچه میکنند؟ این غبن (پشیمانی)، غم و حسرت، خودش عذابی است بس دردناک.
حفص بن بخترى از امام صادق علیه السلام روایت مىکند که فرمود: «وقتى مؤمن به دیدار اهلش مىآید، کارهاى که موجب رضایت و خوشنودى او است را مى بیند، اما کارهاى که موجب ناراحتى او مىگردد از او پوشیده مىشود، اما کافر وقتى دیدار اهلش مىآید آنچه موجب ناراحتىاش مىشود را مىبیند، اما کارهاى که موجب خوشحالى او مى شود از او پوشیده مىشود - الفروع من الکافى، 3 / 230»
از رسول خدا صلوات الله علیه و آله نقل شده که فرمود: براى مردگان خود هدیه (صدقه و دعا) بفرستید، ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا مىآیند، در برابر منازل خود با چشم گریان مىگویند: اى اهل و فرزندان و پدر و مادر و خویشان من! از آن اموالى که در دست ما بود و حالا در دست شما است و عذاب و حساب آن بر ما است مهربانى کنید به درهمى قرص نانى لباسى که خداوند شما را از لباسهاى بهشت بپوشاند، سپس پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و همراهان گریه کردند و... (منازل الآخرة، شیخ عباس قمى، ص 40 ـ 39)
تعدد دفعات توجه (آمدن) مؤمنین به نزد خانواده در شبها و روزهای جمعه که در روایات بسیاری تصریح شده و هم چنین زمانهای دیگر، متناسب با عملکرد آنها در دنیاست.
«توفیق دیدار نسبت به جایگاه مؤمن و کافر متفاوت است، اگر این دیدار مایهى خشنودى و کمال مؤمن باشد و مؤمن نیز درجهى ایماناش بالا باشد هر روز مىآید و گرنه هفتهاى یکبار و یا...؛ در مقابل کافر اگر در کفرش عمیق باشد و این دیدار مایهى شرمسارى او باشد هر روز و گرنه هفتهاى یکبار و... مىبیند. - الفروع من الکافى، 30 / 31 ـ 230»
منبع: جام