کد خبر:۲۵۹۰۸۵
وبلاگ عبور

هیس! خانم درخشنده می‌خواهد فریاد بزند

کاری که خانم درخشنده در توهین به پلیس جمهوری اسلامی ایران کرد، اگر در کشوری دیگر رخ می‌داد؛ کمترین خطابش خیانت بود.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مسعود یارضوی نویسنده وبلاگ عبور با انتشار مطلبی در وبلاگ‌شخصی‌اش نوشت: هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند داستان یک اتفاق بد است که همیشه در جوامع بشری وجود داشته. تجاوز به کودکان!

 

یعنی یک جورهایی فیلم خانم درخشنده مضمونی را مورد اشاره قرار می‌دهد که از اعصار گذشته وجود داشته تا همین الآن. و از مکزیک و آمریکا گرفته تا ایران و ژاپن و اساساً هر سرزمینی که آدم‌های مختلف در آن ساکن هستند با شدت‌ها و حدّت‌های مختلفی با این اتفاق سوء مثل تمام اتفاقهای سوء دیگر مواجه هستند.

 

فقط نکته اینجاست که نمی‌دانم چرا چند سالی است این اتفاق بد نادر اما موجود و چندتا اتفاق دیگر در سینمای ایران و بویژه در فیلم‌هایی که با موضوع «زنان» ساخته می‌شود توسط معدودی فیلمساز ایرانی و جماعت اپوزیسیون فرهنگی، دائماً مورد اشاره‌های خاص قرار می‌گیرد!

 

همانطور که همین مضمون در فیلم «تسویه حساب» خانم تهمینه میلانی هم مورد اشاره قرار داشت.

 

در واقع این اتفاق که چندسالی است در سینمای ایران بحث تجاوز به کودکان، زندان‌های زنان، ظلم به زنان و غیره تا این اندازه نمود یافته است از نظر من به هیچ وجه نمی‌تواند تصادفی باشد.

 

و شاید این سوالیست که اگر به جواب واضحش فکر کنیم، ابعاد بیشتری از مسئله روشن شود.

 

هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند، پرداختی است معمولی به موضوع تجاوز به دختران کم سن و سال که البته تا اینجا نه می‌توان غیر از سوالی که در بالا اشاره کردم، توضیحی از کارگردان خواست و نه اساساً هیچگاه می‌توان هیچ فیلمسازی را از بابت انتخاب آزادانه یک موضوع ملامت کرد. (غیر از مواقعی که آن موضوع با امنیت ملی منافات دارد!)

 

فیلم، از پردازش‌های شخصیتی و مضمون پردازی‌های خاص هم برخوردار نیست و منهای بازی خوب طباطبایی‌ها (شهاب و طناز) چیزی دیگری ندارد که بتوان بعنوان یک ظرفیت هنری بدیع در ساحت یک فیلم به آن اشاره کرد.

 

اما دو نکته در فیلم هست که به نظر من بی‌توجهی به آن‌ها منشأ خطر است.

نکاتی که یکی در جریان کلی فیلم، دائماً مورد اشاره قرار دارد و دیگری هم روح حاکم بر فیلم است.

 

* هیس! خانم درخشنده می‌خواهد فریاد بزند

روح حاکم بر فیلم خانم درخشنده، چیزی غیر از «فمینیسم» نیست.

ه‌مان مفهوم زن گرایی که از اوایل سده بیستم وارد افکار عمومی غرب شد و به شعوب مختلفی هم گرایش یافت. شعوبی اعم از آن‌ها که می‌خواستند مردان را بکشند و به جهان عاری از مرد فکر می‌کردند تا نحله‌های دیگری که زن را موجودی مقدس و البته مورد تهتّک و ظلم مردان می‌پنداشتند.

 

و جالب آنکه هیچیک از این نحله‌ها نیز به تساوی حقوق زن و مرد، یکسان بودن مقام زن و مرد در نزد خداوند متعال و نگاه پیشرفت مدار و تعالی بخش به زنان معتقد نبودند و نیستند.

 

خانم درخشنده حتماً بعنوان یک فیلمساز و کسی که علی القاعده می‌داند ساحت «معنا‌شناسی» چیست، می‌پذیرند که با این محتوای بارز و صد‌ها نشانه خاص معنایی دیگر؛ فیلم هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند را با معانی فمینیستی ساخته‌اند و لذا خواسته یا ناخواسته‌‌ همان کاری را انجام داده‌اند که فمینیست‌ها خوش داشته‌اند.

 

دقت کنیم که کسی نمی‌گوید نباید درباره بانوان فیلم ساخت و یا مقوله‌ای به نام ظلم به زنان وجود ندارد.

 

صحبت از واقعیت هاست. خانم درخشنده باید بگوید که آیا واقعاً بوتیقای فیلمش را بر بیان واقعیت‌هایی از خیر و شرّ استوار کرده است یا به تصنّع و گفتن آنچه امثال اوریانا فالاچی می‌پسندیده‌اند بسنده کرده است؟!

 

بحث دوم و البته مهم‌تر این نقد، تصاویری است که فیلمساز به زعم خود و از واقعیت‌های جامعه ایران اسلامی نشان می‌دهد.‌‌ همان رخدادی که در جدایی نادر از سیمین، نارنجی پوش، یه حبه قند و... نیز گام اصلی بوده است.

 

* دشمن پشت دروازه‌ها...

دقت کنید که وقتی شما درباره مفاهیمی مثل ایران بد، ایران خوب، ایران سرشار از ظلم به زنان و... صحبت می‌کنید مخاطب شما پیش و بیش از آنکه به خوبی و بدی و ظلم به زنان فکر کند؛ به «ایران» خواهد اندیشید.

 

خانم درخشنده و همکار‌هایش منهای سوژه اصلی، چه تصویری را از ایران در فیلم هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند، نشان داده است؟!

 

پلیس فیلم خانم درخشنده یک متهم را پفیوز و کثافت و عوضی! خطاب می‌کند و او را برای اعتراف کردن، کتک می‌زند.

 

خانم درخشنده باید بعنوان یک فیلمساز که از نان و آب و امنیت ایران اسلامی استفاده می‌کند، بداند که این کار‌ها در پلیس جمهوری اسلامی ایران نه تنها رویه نیست بلکه جرم است و اگر در حالتی اتفاقی پلیسی دست به این کار‌ها بزند، متهم می‌تواند از او شکایت کند.

 

البته حرف دل خانم درخشنده را هم خودشان می‌دانند، هم من و هم کسانی که این نقد را می‌خوانند!

 

نکته تأسف بار‌تر اما آنست که خانم درخشنده حتی به اندازه فیلمسازهای آمریکایی و اروپایی و عربی هم اخلاق را درباره کشورشان، قانونشان و پلیسشان رعایت نکرده‌اند که فرض بر وجود برخی اتفاقات سوء هم، مضمون تصاویرشان را از قانون انتخاب کنند نه از بی‌قانونی!

 

نیک می‌دانم که این کار خانم درخشنده در توهینی که به پلیس جمهوری اسلامی ایران کرده‌اند (و این کار رویه اپوزیسیون فرهنگی هم هست) اگر در کشوری دیگر رخ می‌داد؛ کمترین خطابش خیانت بود و بس کما اینکه تجربه‌های مشابه در کشورهای دیگر نیز همین مسئله را اثبات می‌کند.

 

* مسئله بعدی را واقعاً نمی‌دانم چطور باید بیان کنم؟!

شاید منی که دارم این نقد معناگرایانه را می‌نویسم زیادی حساس هستم و البته شاید هم خانم درخشنده آنقدر در ربط دادن بدی! به نمادهای دینی و اسلامی و ایرانی ما در فیلمشان افراط کرده‌اند که مخاطب از تعجب هاج و واج می‌ماند.

 

مرد بد فیلم یعنی مراد صفرخانی (با بازی بابک حمیدیان) هنگامیکه در مقابل بازپرس قرار می‌گیرد، در حالی تصویری بسته (Close) از او نشان داده می‌شود که پرچم جمهوری اسلامی ایران هم در تصویر قرار دارد.

 

قهرمان فیلم یعنی شیرین (با بازی طناز طباطبایی) در حالی وارد دادگاهی می‌شود که قرار است حکم به اعدام او بدهد که تصاویر امام راحل و مقام معظم رهبری در دو سوی تصویر ورود او به وضوح نشان داده می‌شود. و همینطور باز هم در حالی وکیل او حکم اعدامش را دریافت می‌کند که عکس امام و رهبری در تصویر نشان داده می‌شود!

 

شاید خانم درخشنده بگوید این‌ها از ارکان دکور یا میزانسن بوده‌اند.

حرفشان را بپذیریم اما این را نپذیریم که ایشان نمی‌داند وقتی تصویر معنای منفی می‌دهد هرچیزی که با این معنای منفی ممزوج شود، نیز قید منفی می‌گیرد!

 

 «چادر» در سرتاسر فیلم خانم درخشنده نمادی از وحشت، ناامیدی، زندان، کم دانی و البته مرگ! و قصاص! است. (همانطور که در من مادر هستم! و در جدایی نادر از سیمین بود) این مسئله به قدری در فیلم هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند نمود دارد که هر کس و ناکسی به تماشای فیلم بنشیند آنرا به وضوح می‌بیند و می‌یابد.

 

در این زمینه توضیح بیشتری نمی‌دهم و قضاوت با خوانندگان و توضیحاتی که احیاناً خانم درخشنده و اصغر فرهادی و فریدون جیرانی و بقیه... درباره عناد فهم شده یا فهم نشده خود با «چادر» در چنته دارند.

 

* و مورد بد بعدی...

یک مرد لاغر اندام سر به زیر با محاسن خوش فرم شما را به یاد چه کسانی می‌اندازد؟!

حرف مورد اشاره من گریم صورت بابک حمیدیان، شخصیت منفی و مازوخیسم دار! فیلم است که ظاهری با معنای اشاره شده! دارد. این را باید از خانم درخشنده پرسید که می‌دانید آیا آدمهایی با همین تیپ‌های ظاهری هستند که امنیت شما و خانواده‌تان را تأمین می‌کنند و گرنه اوضاع شما از مردم سومالی و سوریه و مکزیک هم بد‌تر بود؟!

 

چرا آدم منفور فیلم خانم درخشنده با این ظاهر خاص در فیلم نشان داده می‌شود؟!

 

و البته باید دوباره بگویم که حرف دل خانم درخشنده گویا چیز دیگریست که هم ما می‌دانیم و هم جماعت اپوزیسیون فرهنگی...

 

حرفهای من تمام شد. فیلم خانم درخشنده نکته قابل نقد یا اشاره دیگری ندارد. فقط می‌ماند یک نکته که به نظرم بد نیست نیم نگاهی به آن داشته باشیم.

 

موردی در فیلم خانم درخشنده وجود دارد که امیدوارم بعد از این در هیچ فیلم دیگری شاهد آن نباشیم.

 

البته این مورد در نقد فیلم یه حبه قند! هم از سوی نویسنده هشدار داده شد ولی عده‌ای که وجود اپوزیسیون فرهنگی و همچنین رویه دشمنی صریح با مقدسات دینی را باور ندارند، آنرا جدی نمی‌گیرند. (همانطور که متوجه نیستند وقتی چادر هدف قرار می‌گیرد، گام بعدی مقدسات است)

 

آن مورد هم استفاده از نام مقدس ائمه اطهار و اهلبیت (س) در تصاویر منفی فیلم است.

 

در فیلم خانم درخشنده نام یکی از اهل بیت (س) 3 مرتبه و به صور مختلف در کادر تصویر قرار می‌گیرد.

 

یک بار بر روی دیوار اتاق بازجویی! و دو بار دیگر به عنوان نام مجتمع ساختمانی که در آن رخداد سوء مورد اشاره خانم درخشنده اتفاق می‌افتد!

 

متأسفم که این مطلب را می‌گویم اما یا این کار عمداً انجام شده است یا اینکه برخی از عناصر ساخت فیلم آنقدر حواسشان پرت هست که ضرورتاً بهتر است شاید حرفه‌ای دیگر را به جای فیلمسازی انتخاب کنند.

 

 * و قصه ما به سر رسید...

هیس! دختر‌ها فریاد نمی‌زنند نه ابتدای ماجراست و نه حتماً پایان آن...

فقط نکته اینجاست که همه بدانیم این واقعیت است که پیروز می‌شود.

و صدالبته جدای از این پیروزی حتمی؛ خانم درخشنده و درخشنده‌های دیگر هم باید به نسل‌های امروز و فردا جواب بدهند که در تولیدات فرهنگیشان واقعیت‌ها را گفتند یا چیزهای دیگری را!

هزار نکته باریک‌تر زِ مو همینجاست...

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات بینندگان
ثمره
-
۰۶ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۱
فوق العاده بود...افرين بر اين ريز بيني شما...
11
0
صدرا
-
۰۶ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۲
احسنت..ولي کو گوش شنوا؟
11
0
احمد
-
۰۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۹
اينا همشون آخر با مخملباف محشور ميشن ديگه
3
0
احمد
-
۰۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۰
اينا آخرش با مخملباف محشور ميشن
3
0
ياسر
-
۰۸ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۰:۲۱
خدا بهترينها نصيبتون کنه. اما ظاهرا جماعت فيلمساز وهمه عوامل اکثر فيلمهاي ما خودشان را به نفهمي ميزنند که حداقل ادعا کنند هيچ عمدي درکار نبوده است.
1
0
پربازدیدترین آخرین اخبار