به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، نشست نقد و بررسی کتاب «اخلاق در عصر مدرن» تألیف دکتر رضا داوری اردکانی عصر دیروز با حضور وی، دکتر محمدرضا بهشتی مدیر گروه فلسفه فرهنگستان هنر و استاد دانشگاه تهران، دکتر شهین اعوانی عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران و دکتر غلامحسین دینانی عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران در شهر کتاب برگزار شد.
بهشتی با بیان این مطلب که باید چاپ کتابی در زمینه مباحث نظری اخلاق را به فال نیک بگیریم گفت: در مقایسه با حوزه های دیگر حوزه اخلاق میدانی است که در آن هم کم فکر شده و هم کمتر نوشته شده است و واکاوی نظری در معانی اخلاقی کمتر صورت گرفته است در حالی که این حوزه اهمیت بسیاری بالایی دارد.
وی خاطر نشان کرد: آنچه در این کتاب چشم انداز نویسنده را آشکار می کند مقدمه طولانی آن و درد دلی در مواجهه جامعه فکری ما با مباحث اخلاقی است. بهتر است در مباحث این کتاب دسته بندی هایی انجام گیرد چون این مباحث بسیار مهم هستند و در یک گفتگوی جدی و دسته بندی شده، مطالب دقیق تر خواهند شد و در حد یک سخن کلی در مورد موضوعات باقی نمی مانند.
مدیر گروه فلسفه فرهنگستان هنر بیان داشت: در مقدمه کتاب درباره اختلاف کشورها در تمایزهای فرهنگی و تکنولوژی سخن گفته شده که اینها در زمینه امور عرضی هستند و چه بسا اثری تعیین کننده نداشته باشند. این جمله بسیار کوتاه است اما حرف های زیادی درون آن وجود دارد که باید باز شود. نقش مهم این تمایزات تکنولوژیک در شئون مختلف زندگی چه بسا پر رنگ تر از این است که حاشیه ای تلقی شود و با این اجمال از کنار آن بگذریم و باید بیشتر به آن پرداخته شود.
بهشتی افزود: این کتاب در باب نسبت میان سیاست و اخلاق است و به دنبال فتح باب در زمینه فکر کردن است و توجهی به ارائه راه حل ندارد. دکتر داوری اردکانی در چند جای کتاب به جمله «خودت را بشناس» سقراط اشاره کرده اند که این جمله بالای سر در معبد آپولون در دلفی بود. بیش از آنچه ما الان می خوانیم و می فهمیم چیز دیگری در این جمله وجود دارد و آن این که حواسمان باشد مکان این جمله کجاست. وقتی این جمله در یونان باستان مطرح شده به این معناست که حد خودت را بشناس. چه بسا فراموش کردن این وجه از این جمله ممکن است سرآغاز بسیاری از مشکلات شده باشد.
مدیر گروه فلسفه فرهنگستان هنر تصریح کرد: ما باید ببینیم چرا در زمینه اخلاق با آشفتگی روبهرو هستیم و در عصر ما نسبت این آشفتگی با تلقی خودمان از خودمان چیست؟ مثلث انسان، خدا و طبیعت مثلث مهمی است که تغییر در هر زاویه آن در زوایای دیگر نیز اثر می گذارد.
بهشتی در ادامه گفت: تصویری که ما خودمان از خودمان به عنوان یک انسان داریم و تصویری که از آنچه باید باشیم در ذهن داریم در نوع مواجهه ما با اخلاق و سیاست تاثیر دارد. اگر در این مواجهه ابهام یا چند تصویری وجود داشته باشد در عرصه فکر و سخن و عمل آشفتگی را ملاحظه خواهیم کرد. این آشفتگی در عرصه عمل خود را در دو جا نشان میدهد. در عرصه اخلاق منجر به تزلزل ارزش ها می شود که فرد نمی داند چه چیز خوب و چه چیز بد است و در عرصه سیاست هم منجر به خط کشی های مدام بین خود و دیگران می شود و دایره خودی ها تنگ تر و تنگ تر می گردد.
وی گفت: ما در این که خود را چه می بینیم دچار ابهام و تفرق هستیم که نمی توانیم به وحدت برسیم. ما در یک عرصه به اقتضای یک تصویر از خودمان و در عرصه دیگر به اقتضای تصویر دیگر از خودمان عمل می کنیم که منجر به چند گانگی و آشفتگی می شود.
در ادامه این نشست دکتر شهین اعوانی عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران به بیان دیدگاههای خود در خصوص کتاب «اخلاق در عصر مدرن» دکتر داوری اردکانی پرداخت. وی گفت: بعد از انقلاب دو سری کتاب به ما لطمه زد. یک سری از نوار پیاده شد و در قالب کتاب درآمد و یک سری مجموعه مقالاتی بود که به صورت کتاب درآمدند. کتاب دکتر داوری اردکانی 15 مقاله دارد و مخاطب آن معلوم نیست که برای مردم نوشته شده یا برای دانشجویان.
وی افزود: هر مقاله مملو از نکاتی است که هر کدام بضاعت یک کتاب را دارد و با اطلاعات زیاد خود خواننده را بمباران می کند. از سوی دیگر، مطالبی در کتاب گفته شده است که منبع آن مشخص نیست و در کل کتاب دو پاورقی برای ارجاع نوشته شده است.
اعوانی اخلاق را اعم از دین دانست و گفت: اگر کسی اخلاق داشته باشد ولو این که دین داشته باشد یا نداشته باشد آزادمرد است. چرا فیلسوف غربی روی جامعه خود اثرگذار است اما فیلسوف ما روی جامعه خود نمی تواند اثر بگذارد. ما در اخلاق باید ریشه های فرهنگی را واکاوی نماییم.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران با اشاره به گفته های کانت تصریح کرد: کانت می گوید ای انسان اگر قدر خود را نشناسی خودت را نشناخته ای و معتقد است دروغ مطلقا غلط است و کسی که دروغ می گوید قدر خود را نشناخته است و انسان باید در همه موارد خالص و صادق باشد.
وی بیان داشت: در این کتاب جامعه ما نمود پیدا نکرده است. ما باید ببینیم که در جامعه ما اخلاق به کدام سمت می رود. گاهی در صحنه ای قرار می گیریم که ما را مجبور به تظاهر و ریا می کند. دکتر داوری پیشنهاد می کند که اخلاق باید به سمت انسان شناسی سوق داده شود و انسان غایت باشد نه وسیله و غایت انسان در درون خود او تحقق پیدا کند.
پس از سخنان دکتر اعوانی، دکتر داوری اردکانی به بیان توضیحاتی پیرامون انتقادات وارد شده به کتاب خود پرداخت و تصریح کرد: هر کتابی مخاطب خاص خود را دارد. این درست است که استاد فلسفه باید کتاب بنویسد اما من هرگز نخواستم کتاب اخلاق بنویسم. درد من این است که ما داریم قبح دروغ و بداخلاقی را در جامعه از بین می بریم.
وی با اشاره به انتقادات دکتر اعوانی گفت: خانم دکتر اعوانی گفتند که چرا در این کتاب رفرنس داده نشده است. رفرنس دادن کار راحتی بود اما من نمی خواستم چنین کاری انجام دهم چون شأن خود را بالاتر از این کار می دانستم. من مطالب فیلسوفان دیگر را خوانده ام آنها را فهم کرده و نقد کرده ام و نیازی به رفرنس دهی وجود نداشت.
داوری اردکانی بیان داشت: گفته می شود چرا این مقالات ارتباطی با جامعه ما ندارد اما تمام اینها مسایل جامعه ماست، من که از خودم مساله تازه ای جعل نکرده ام. مساله من توسعه نیافتگی است و می خواهم بدانم چرا کشوری که بیشترین نیروی انسانی را دارد و بعد از امریکا بیشترین منابع طبیعی و انسانی را دارد این همه گرفتار ابتلائات است؟ اینها همه مسایل جامعه ماست و مسایل بسیار مهمی هم میباشد.