به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در آخرین بروزرسانی وبلاگ کشکول آمده است:
نخستین روزهای ورود و رواج شیوههای مختلف عزاداری در بین شیعیان عرب و عجم را باید در حدود یکی 2 قرن پیش جستجو کرد؛ کارهایی همچون قمه زنی، طبل زنی، زنجیر زنی، نواختن بوق، شیپور، سنج و امثال این موارد که همه از فرهنگهای وارداتی غیر اصیل بود و سریع توانست در میان برنامههای عزاداری مردم عادی جای خود را پیدا کند.
مسئلهای که اندکی بعد از ورود بیسروصدایش موضوعی را برای مواجهه و فتاوای مختلف علما و بزرگان ایجاد کرد؛ اوج این اختلاف فتاوا و برخوردهای متفاوت خواص و عوام را در دو مقطع تاریخی میتوان جستوجو کرد:
مقطع اول مربوط به زمانی است که آیهالله سید محسن امین عاملی در لبنان فتوای به حرمت و غیر شرعی و غیر موجه بودن این مسائل داد و رساله او با نام «التنزیه لأعمال الشبیه» سروصدای زیادی را به دنبال داشت؛ جنجالهایی که بیشتر برگرفته از مخالفت معترضین به این فتوا بود.
بعد از این فتوا سید محمد حسین فضل الله هم از نقطهای دیگر از لبنان به کمک ایشان آمد و اعلام کرد که صرف کمکهای مالی در راه اجرای مراسم قمه زنی، جایز نیست.
اما این حرکت زمانی شدت بیشتری پیدا کرد که مرجع عام جهان تشیع، آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی هم نظر سید محسن امین را تأیید و اعلام کرد که «بکاربردن شمشیرها ( قمهزنی )، زنجیرها، طبلها، بوقها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دستههاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است »؛ فتوایی که به گفته آیه الله بهجت هیچ وقت سید از آن برنگشت.
مقطع دوم زمانی است که مقام معظم رهبری عدم جواز این حرکات را اعلام کردند و صراحتاً با قمه زنی مخالفت کردند؛ فتوایی که به تصریح فقها و علمایی همچون مرحوم آیهالله مشکینی حکم حکومتی بوده و همین هم باعث شده که نظام اسلامی در ایران تدابیر عملیاتی لازمی را در برچیدن خصوص قمه زنی اجرا کند.
یکی از تفاوتهای این دو مرحله در این است که در مقطع دوم قائلین به حرمت این شیوههای عزاداری از زمان آقاسید ابوالحسن اصفهانی تعدادشان بیشتر شده است و علت عمدهاش را میتوان اینطور بیان کرد که تأثیر این کارها در وهن مذهب و مستمسک بودنش برای سوءاستفاده معاندین بیش از پیش برای همگان روشن شده است.
این دو مقطع تاریخی شباهتهایی هم دارند، یکی از وجوه اشتراکشان در این است که این مسئله شرعیِ فرعی، چنان در کانون توجهات قرار گرفته که به مثابه اصلی از اصول دین با آن برخورد شده و گاه در استدلال اشتباه بودن این حکم حرمت، موضوع شیوههای عزاداری را با بعضی از مسائل اصلی دین قیاس کردهاند و بیان داشتهاند که همچنانکه شما بخاطر طعن دشمنان دین از این مسائل اصلی (همچون نماز و حج) دست بر نمیدارید به همین خاطرهم نباید از قمه زنی و حکم به جواز آن دست کشید.
این مسئله چنان از حساسیت برخوردار شده است که گاه اشخاصی همچون سید محسن امین و آقاسید ابوالحسن اصفهانی را به اُموی بودن، کفر، ارتداد و مهدورالدم بودن محکوم کردهاند در حالیکه هر انسان منصفی اذعان میکند که هر دو گروه مخالف از علما و فقها از سر دلسوزی و حجت شرعی فتوای خود را مطرح کردهاند و خدای ناکرده هیچ کس تمایلات شخصیاش را دخیل نکرده است.
در تأیید همین برخوردهای شدید هرجا که از تحریم قمه زنی و آیةالله امین عاملی و آیةالله اصفهانی اسمی به میان آمده باشد از منبرهای غرا و آتشین و البته پرطعن و هجو سید صالح حلی هم نامی آورده میشود.
سید صالح حلی از خطبای مشهور عراق بود که با فتوای آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی در تحریم قمه زنی و خودزنی در عزاداری امام حسین (ع) به مخالفت پرداخت و در منابر خویش به آن مرجع بزرگ طعنه زده و او را مورد حمله قرار میداد.
سخنان هجو و طعنه آمیز سید صلاح حلی سبب شد که آقا سید ابوالحسن اصفهانی او را تفسیق کند و گوش دادن به خطابههای او را تحریم کند.
این اقدام مرحوم اصفهانی باعث بیرونقی منابر سید صالح حلی شد و با آن که بیانی گرم و شیوا داشت با عدم استقبال مردم رو به رو شد؛ سید صالح در اواخر عمر توبه کرد و خدمت مرجع بزرگ شیعه آقا سید ابوالحسن اصفهانی رسید و از گفتار خود اظهار ندامت کرده و درخواست عفو کرد، سید ابو الحسن هم اورا بخشید.
اما اینکه مسئلهای مثل قمه زنی که نه تنها از واجبات دین نیست، بلکه عده زیادی آن را حرام دانسته و عدهای هم آن را جایز و عده خیلی کمتری از فقها بعید ندانستهاند که مستحب باشد، چطور باعث میشود که وهن و سستی دین را به دنبال داشته باشد یا باعث سوءاستفاده دشمنان تشیع بر علیه شیعیان و مکتب بینظیرشان شود جوابش را میتوان در این 2 مطلب تأمل برانگیز به دست آورد:
نقل کردهاند که در زمان حکومت کمونیستها در شوروی علیرغم اینکه مساجد و تکایای مذهبی را به کاربریهای غیر عبادی تبدیل کرده و نماز و شعائر دینی را ممنوع اعلام کرده بودند؛ اما قمه زنی مجاز بود؛ آن هم برای اینکه عامل وهن دین همچنان باقیمانده و آن نانجیب مردمان بر علیه اسلام حربه تبلیغی داشته باشند!
تیجانی در یکی از سفرهایش به عراق، برادرش را جهت آشنایی با مذهب تشیع به همراه آورده بود؛ ورود آنها به نجف مصادف شده بود با روز عاشورا که مراسم قمهزنی در آن روز برگزار میشد.
برادر تیجانی با دیدن سرهای خونین قمهزنان از آن منظره هولناک به شدت متأثر شده و بلافاصله به تونس بازگشت و بدین گونه این مراسم، موجب فرار او از تشیع شد؛ تیجانی در ادامه سخنان خود از این گونه مراسم و اعمال به عنوان بدعتهای ناسازگار با روح اسلام یاد کرده و بویژه قمه زدن را از جمله اعمال ناصوابی شمرد که هیچ ارتباطی با اعتقادات و باورهای دینی ندارد.
واقعا ادم هاي متععصب ومتحجري هستند.
انها مي گويند اين کار عشق است ربطي به دين ندارد.امام حسين شهيد شد تا دين زنده بماند.