به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وضعیت نابسامان بهداشتی-درمانی جنوب کرمان بار دیگر قربانی گرفت. این بار کودکی سه ساله، به نام فاطمه. آنهم فقط در اثر نیش یک عقرب، و بیمارستانی که فقط اسم بیمارستان داشت. پایگاه خبری هلیل نوشت:
فاطمه دخترک سه ساله اهل روستای چاه احمد از توابع شهرستان قلعه گنج نیمه شب نهم مرداد در اثر عقرب گزیدگی به بیمارستان 12 فرودین شهرستان کهنوج منتقل میشود.
وقتی فاطمه توسط خانوادهاش به این مرکز درمانی میرسد که زهر ناشی از نیش مرگبار این حشره بیرحم، امانش را بریده و فروغ چشمانش برای همیشه خاموش شده است. مادر فاطمه با چشمانی خسته به خبرنگار ما گفت:، نیمه شب با صدای جیغ فاطمه از خواب پردیم و دیگر هچی متوجه نشدم. وی افزود: عقرب به جان فاطمه افتاده بود و نیشش زده بود که تا زمانی به بیمارستان رسیدم طول کشید.
مادر فاطمه که بر بالین فرزندش نقش پرستار را ایفا میکرد و با دادن تنفس مصنوعی هر لحظه منتظر فریادی و یا جیغ فاطمه بود، بیان کرد: فقط به ما گفتند عقرب نیشش زده و این دستگاه را که میبینید وصل کردند و با این سرم و بهم گفتند خودت باید کنارش باشی و با این دستگاه کمکش بکنی.
وی اظهارداشت: هر چه داد و فریاد میزنم تا الآنکه ساعت 2 بعد از ظهر هست هیچ کس بالای سرش نیامده است.
مادر فاطمه گفت: هرچه تقاضا میکنم که به جیرفت و یا هرمزگان اعزامش بکنید باز هم هیچ اقدامی انجام ندادهاند.
وی گفت: از شب گذشته تا این لحظه از بس این دستگاه را فشار دادم دستم درد گرفته و کسی هم به دادم نمیرسد.
درد دل مادر خسته فاطمه همچنان ادامه داشت راست هم میگفت کسی به کسی نبود و اصلا پزشکی در این مرکز حضور نداشت چند تا پرستار و نگهبان بودند که آنها هم خسته کار و منتظر تغییر شیفت.
البته تماسهای مکرر خبرنگار ما با مسئولان امر بینتیجه ماند ولی یک تلفن و یک تماس آخرین راه حل بود که پرستار و پزشک را به بالین فاطمه آورد که ازپیگیری آنها تشکر مینمائیم.
ولی حال فاطمه دخترک سه ساله بر اساس اعلام یکی از بستگانش بد است و بالای تختش نوشته شده در اثر دل درد بستری است یعنی فاطمه به همین راحتی دچار مرگ مغزی شده است و در اتاق سوختگی اورژانس! بیمارستان 12 فروردین کهنوج با مرگ دست و پنجه نرم میکند و مثل شمع جلوی دیدگان مادرش آب میشود.
فاطمه دیگر با بازیهای کودکانهاش خداحافظی کرده و ضریب هوشی آن بسیار پائین است و خانوادهاش هم دیگر امیدی به بهبود آن ندارند مادر فاطمه ناله میکند که به گوش مسئولان برسد چرا که شاهد کند شدن نفسها فاطمه است و هیچ کس هم درکش نمیکند.
مادر فاطمه دیگر تلفن همراهش را پاسخ نمیدهد و در غمی جانکاه فرو رفته، یعنی دل از بهبود فاطمه کنده و چشم به راه این است که کی پارچه سفیدی روی جسم بیجان فاطمه کشیده شود و مویه کنان و بر سر زنان به روستا بازگردد.»
منبع: سلام جنوب