به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ خورشید عالم تاب نوشت؛ نفوذ صهیونیسم در دولت آمریکا و تعصبات افراطی آنها در دین یهود و آموزههای غلط و تحریف شده تورات باعث شده تا آمریکا هزینههای گزافی را به لحاظ مالی پرداخت کند.
اما آن چیزی که عدم دوراندیشی آمریکاییها را اثبات میکند عدم توانایی مدیریت صهیونیستهاست؛ به طوری که نفوذ این جریان مخرب و افراطی تصمیمگیری در امور خاورمیانه را از دست آمریکاییها خارج کرده است؛ بر این اساس آمریکاییها مجبورند طبق خواسته یهود برای آن چیزی که منافع خود میخوانند به سوریه حمله نظامی کنند؛ اما این جنگ بر خلاف جنگ عراق یک جنگ عادی نخواهد بود.
*شکست در سوریه
اخبار زیادی حکایت از شکست معارضان در سوریه دارد؛ این معارضان که نیروهای گسیل شده از اردن، قطر، عربستان و ترکیه هستند و توسط این کشورها تغذیه میشوند نخواهند توانست در سوریه برای طولانی مدت جنگ کنند؛ چراکه آنها از کشور دیگری امدهاند. از طرفی آمریکا نیز به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی و فشار مردم از داخل و فشار افکار عمومی دنیا از بیرون نمیتواند حمایتهای اقتصادی و جنگ افزاری از شورشیان و مهاجمان را بیشتر از این ادامه دهد.
آمریکا امیدوار بود تا با یک حمله تمام عیار ترازوی جنگ را به نفع معارضان تغییر دهد تا آنها بتوانند در شرایط نامتوازن قوا جنگ را به نفع خویش ادامه دهند؛ به همین خاطر نیروهای ارتش سوریه با حمایتهای ایران و حزب الله لبنان توانست تا حد قابل توجهی نیروهای مهاجم و جنگ طلب را به عقب برانند و مقدار زیادی از مناطق را از اشغال آنان خارج کنند.
*سر در گمی امریکا
از یک طرف شکست نیروهای معارض تکفیری عربستانی و اردنی و ترکیهای هم شکست این کشورهاست و هم شکست اسرائیل است؛ چرا که پیروزی سوریه منجر به اقتدار نظامی این کشور در منطقه خواهد شد و از طرفی کشورهای مداخله کننده در جنگ نه تنها خوار و ذلیل میشوند بلکه منابع مالی فراوانی را که در جنگ هزینه کردهاند بر باد رفته میدانند.
این موضوع را بگذارید کنار این قضیه که اگر این نیروها در سوریه شکست بخورند همه تقصیرها از طرف کشورهای شرکت کننده در جنگ به گردن آمریکا بابت عدم حمایتهای مالی و جنگی خواهد افتاد و این باعث کاهش شدید اعتبار آمریکا در خاورمیانه و کشورهای حامی آمریکا خواهد شد؛ چراکه صفت ابر قدرت بودن آمریکا در دنیا زیر سوال خواهد رفت.
از طرفی ترس از جنگ مبهم مانع میشود تا آمریکاییها بتوانند در این خصوص به تصمیم قاطعی برسند؛ تعویق جنگ نشانگر اختلافات شدید داخلی در آمریکاست؛ حال ما میدانیم دولت مردان آمریکایی با هم به شدت بر سر مسئله جنگ در سوریه اختلاف نظر دارند.
البته به نظر میآید که بیشترین اختلاف نظر آنها بر سر امنیت اسرائیل است؛ چرا که سوریه به پشتیبانی ایران و روسیه و حزب الله به عنوان خط مقدم جنگ تهدید کردهاند که در جنگ هیچ خط قرمزی برای آمریکا نمیشناسند و همچنین جنگ در مرزهای سوریه محدود نخواهد شد.
*آمریکاییها و بیماری اسکیزوفرنی
این یک اشتباه استراتژیک از طرف آمریکاست که در سرتاسر خاورمیانه منافع خودخوانده خود را گسترانیده است؛ به یقین اقتصاد آمریکا کتکی به اقتصاد خاورمیانه است؛ و انچه که مبرهن است تمام نقاط ضعف استراتژیکی آمریکا در تیررس ایران است؛ این همان کابوس وحشتناکی است که آمریکاییها شدیداً از آن میترسند.
به همین خاطر آمریکا در جنگ با سوریه دچار یک بلوف تاریخی شد؛ دقیقاً مثل همان مارمولکی که در اثر بیماری اسکیزوفرنی ادعای تمساح بودن میکرد.
اما آمریکا در این شطرنج سیاسی از طرف روسیه «کیش» شد؛ آمریکا در این «کیش» پذیرفت که اگر سوریه قبول کند که تسلیحات شیمیاییاش تحت نظارت بازرسان سازمان ملل قرار بگیرد دست از جنگ خواهد کشید؛ این فرار سیاسی اگرچه از نظر عواقب مالی و اعتباری به نفع آمریکا شد، اما منجر به تشدید اختلافات با اسرائیل شد.
اگرچه بعید به نظر میرسد این اختلافات رسانهای شود، ولی حقیقتی انکار ناپذیر است چراکه اسرائیل موجودیت خود را از طرف سوریه و ایران و حزب الله در خطر میبیند.
*فرصت استثنایی برای سوریه و ایران
حال با توجه به پذیرفتن پیشنهاد روسیه از طرف آمریکا و فرایند طولانی بررسی دیپلماسی این پیشنهاد یک فرصت استثنایی برای سوریه به وجود آمده است تا در این جنگ مناطق بیشتری را آزاد کند و نیروهای متخصام و متجاوز را به عقب براند.
این وقت کشی همان چیزی است که ایران و سوریه میخواستند؛ حال نباید سوریها به دشمن امان بدهند و هرچه سریعتر آنها را عقب برانند؛ اگرچه بنده پیش بینی میکنم که درصورت شکست کامل نیرویهای تکفیری و نمایندگان آمریکا و اسرائیل در سوریه یا طولانی شدن جنگ، آمریکا شخصاً وارد جنگ شود که در این صورت مقدمات نابودی اسرائیل در خاور میانه فراهم خواهد شد.