کد خبر:۲۶۲۵۱۸
سلیقه‌های دردسرساز

چطور در آزمون گرانی سربلند شویم؟

مسئولیت تغییر سبک زندگی تنها متوجه مسئولان نیست.

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سبک زندگی در تعریف ایرانی‌اش یعنی روش زندگی مؤمنانه؛ روشی مبتنی بر الگوهای اسلامی. درگیر ترجمه یا بازتعریف واژه لایف استایل نشویم. ببینیم امروز چرا بحث سبک زندگی این‌قدر مورد توجه واقع شده؟ طبعاً به خاطر تأکید مقام معظم رهبری در سفر خراسان شمالی، اما منظور معظم‌له در این خصوص رسیدن به تمدن نوین اسلامی است که سبک زندگی، بخش نرم‌افزاری این الگوی پیشرفت و تمدن است. تعریف ایشان از سبک زندگی فراتر از مهارت زندگی و یا حتی اخلاق اجتماعی است که باید به شکل دقیق مورد توجه قرار گیرد.
 
متأسفانه ادارات دولتی و نهادها رویکردی شعاری به فرمایشات مقام معظم رهبری دارند. یک نکته در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی وجود دارد و آن این است که این موضوع جریان تازه‌ای در کشور نیست و جزو دغدغه‌های جدی حضرت آقا در دوران ریاست‌جمهوری و رهبری‌شان بوده که برخی از این خواسته‌ها و آرزوها هنوز عملیاتی نشده است. در حال حاضر نیز رهبری در تمام دیدارهایشان با جوانان و دانشجویان در خصوص سبک زندگی سخن می‌گویند اما برخی به جای اینکه توصیه‌های ایشان را به صورت عملیاتی با ابزار مناسب به روش و منش تبدیل کنند و یا در مواردی به قانون و دستورالعمل و آیین‌نامه، متأسفانه از کلمات مطرح‌شده صرفاً شعار و بنر می‌سازند؛ یعنی در واقع کار فرهنگی و علمی روی آنها نمی‌شود.
 
مسئولیت تغییر سبک زندگی تنها متوجه مسئولان نیست، شاید فکر کنید این کار را باید یک وزیر، سازمان، استاد دانشگاه و... ساماندهی کند اما این‌گونه نیست. به نظرم در کنار وظایف مدیران دولتی و حاکمیتی، نقش و تکلیف حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و نخبگان علمی و اهالی فرهنگ و هنر و به‌خصوص رسانه‌ها را نباید نادیده گرفت که سهم و نقش آنها بیشتر و اساسی‌تر است. خدا کند این گروه‌ها هم به شعارزدگی و دستپاچگی مبتلا نشوند.
 
روش زندگی امروز ما ایرادهایی دارد که باید همین ایرادهای کوچک را یک به یک برطرف کنیم. نگاه باید برود به سمت اصلاح ریزرفتارها و عادت‌های کوچک، نه تمام فرهنگ! ما ایرانی‌ها روش زندگی خوبی داریم که نقاط قوت قابل توجهی دارد. اگر  احساس می‌کنیم دچار بحران در سبک زندگی شده‌ایم، باید روی همین رفتارها و دلایل روان‌شناختی و فرهنگی آنها کار کنیم.
از مهم‌ترین‌ها شروع کنم؛ طلاق. رشد نگران‌کننده آمار طلاق و زمینه‌های این اتفاق از مواردی است که حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد.
 
خانواده در فرهنگ اسلامی پایه و اساس پیشرفت و رشد و تعالی است. مشکلات اجتماعی ما در مورد تأخیر در ازدواج‌ها و یا عدم باور زوج‌های جوان به ضرورت داشتن فرزند و یا اعتقاد به تک‌فرزندی و امثال آن عموماً تحت تأثیر نوع نگاه و سلیقه نسل امروز انجام می‌شود و در سبک زندگی نوین ایرانی اسلامی باید به ارائه الگوهای مناسب برای سلیقه‌ سازی صحیح اقدام کرد.
 
شش مسئله مهم داریم که شاید بتوان برای برخی از آنها از واژه بحران هم استفاده کرد که من نمی‌گویم بحران زیرا با بزرگی و عظمت ملت ما خیلی سخت می‌توان به مسئله گفت بحران، اما آن شش مسئله:1. ازدواج 2. طلاق 3. کار 4. سلامت 5. اخلاق 6. اعتیاد. در هر یک از این سرفصل‌ها مسائل ریز و درشت فرهنگی تأثیرگذار است. مثلاً «تفاخر» و نگاه جاهلانه به تجملات و رشد فزاینده و فراگیر آن در تمامی آداب و رسوم روزمره مردم، ازدواج‌ها را سخت و سخت‌تر می‌کند. آمارهای نگران‌کننده خانم‌های 40 ساله و بیشتر که ازدواج نکرده‌اند و مسائل و مشکلات آنها در خانواده‌ ها که گاه نگران‌کننده است. همین تفاخرها و توجه بیمارگونه به مادیات موجب تلخکامی زوج‌های جوان و حتی بروز طلاق می‌شود. واقعاً آمار 150هزار طلاق در سال نگران‌کننده است.
 
بله، اگر شما به هر یک از این مسائل از منظر سلیقه‌ ها و نظام ارزش‌ها نگاه کنید، می‌بینید که فرهنگ کار فردی که برخی مشاغل پَست و برخی مشاغل دیگر آبرومند تلقی می‌شود، یکی از ریشه‌های مشکلات اقتصادی کشور ماست.
 
در موضوع سلامت هم که هر روز در اخبار رسانه‌ ها هشدارهایی همچون سونامی سرطان و سونامی پوکی استخوان و سونامی دیابت و ایدز و غیره را می‌بینیم؛ این مسائل قطعاً با سبک زندگی ارتباط دارد. پایان‌نامه‌ ها و مقالات علمی فراوانی در سراسر دنیا در این خصوص نوشته شده که در آنها ارتباط بیماری‌ ها با سبک زندگی مورد توجه قرار گرفته است.
 
برای اصلاح این ایرادهای کوچک چه باید کرد؟


از همان راهی که آسیب دیده‌ایم؛ تغییر عادت‌ها به دلیل تغییر سلیقه‌ ها اتفاق افتاد و تغییر سلایق به دلیل تغییر باورها. باید با پشتوانه علمی و پژوهشی دقیق به صورت مستمر و غیرشعاری روی باورها کار کرد و از سلیقه‌های بهتر، حمایت معنوی و رسانه‌ای کرد و الگوهای بهتر را رواج داد و این حوصله می‌خواهد. اصلاً کاری فوری نیست اما معمولاً دولت‌ها علاقه به کاری دارند که بشود افتتاحش کرد؛ بشود آن را در اخبار تلویزیون نشان داد! نه کارهایی از این دست که 50 سال دیگر نتیجه می‌دهد و شاید نشود با آن عکس یادگاری گرفت!
 
بر اساس آمار از هر چهار ازدواج در تهران یک ازدواج به طلاق ختم می‌شود. آمار کشور نیز در این زمینه تقریباً از شش ازدواج یک طلاق است! آیا ازدواجی که ریسک‌پذیری آن 15 تا 25 درصد است می‌ارزد 50 میلیون پول جشن عروسی بابت آن بدهیم؟ نامزدی، عقدکنان، عروسی و پاتختی و چند جشن برای آن بگیریم؟ اینها با بخشنامه اصلاح نمی‌شود و برای حذف آن از سطح جامعه نیاز به رفتارهای حمایتی دولتی و مثلاً وام نیست. آخر این چه روشی است که دولتمردان در پیش گرفته‌اند که برای هر سیاست تشویقی، وام در نظر می‌گیرند. وام به حل این موضوعات چه کمکی می‌کند؟ بعضی از این وام‌ها حتی پول آرایشگاه عروس نمی‌شود یا کرایه ماشین عروس. متأسفانه ما زندگی را گران کرده‌ایم.

 

منبع: جام‌نیوز

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار