به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وبلاگ حقوق نفت نوشت؛ ماجرا از زمانی آغاز شد که در سال 2008 میلادی و با بروز رکود اقتصادی در بازارهای جهانی، با تحلیل اقتصادی بخش پتروشیمی به شرکت نفت کویت، شرکت مزبور قرارداد خود با شرکت K-Dow Petrochemicals را فسخ کرد.
با شکایت حقوقی شرکت طرف قرارداد، شرکت نفت کویت بدلیل نقض قرارداد محکوم به پرداخت 2/2 میلیارد دلار گردید. این پرونده برای چند سال شرکت نفت کویت را دچار شوک کرده بود. بر این اساس مدیریت شرکت نفت کویت مبادرت به بازنگری اساسی در مدیریت شرکتهای خود ورزید. نخستین گام برکناری کلیه مدیران 8 شرکت تابع خود بود. ولی کار در این مرحله متوقف نگردید، اقدام اساسی صورت گرفته بازسازی نظام مدیریتی شرکت با برنامه ریزی آموزش مدیران این شرکت بود، زیرا جابجایی افراد نمیتواند ساختار فکری یک شرکت را اصلاح کند.
تخصیص 38 میلیون دلار بودجه آموزشی برای شرکت ملی نفت کویت که حدود 16 هزار نفر پرسنل دارد نمایانگر اهتمام مدیریت شرکت مزبور به توسعه منابع انسانی این شرکت میباشد.
در کشور ما نیز در موارد زیادی تصمیمات شتاب زده توسط روسا در انعقاد قراردادها و یا حتی فسخ آنها خسارات مادی زیادی به شرکتها و در بسیاری از موارد به منافع عمومی وارد ساخته است.
مشکل بنیادی در کشور، نحوه نگرش اکثر روسا و بیاعتقادی به فرایند تصمیم سازی و شکل گیری یک قرارداد و معامله میباشد. در فرایند انعقاد یک معامله مهم بجای تصمیم گیری توسط رآس هرم (رئیس بزرگ!) برای شرکت، مجموعه کارشناسی فنی، اقتصادی و حقوقی میبایست توامان در تصمیم سازی مشارکت مستقیم داشته باشند. بسیاری از افراد هنر خود را با تصمیم گیری در مورد همه تخصصها به رخ میکشند، در صورتی که هنر اصلی یک مدیر، مدیریت فرایند تصمیم سازی است.
چند سوال برای کشور ما:
1- صنعت نفت کشور ما با توجه به اینکه بنیانگذار صنعت ملی نفت در جهان محسوب میشود به چه میزان موفق به ارتقا نظام مدیریتی خود شده است؟
2- چه تعداد از مدیران صنعتی و نفتی ما نظام و فرایند تصمیم گیری را باور دارند؟
3- چه تعداد از مدیران نیاز خود و زیر مجموعه خود به آموزشهای تخصصی را باور دارند؟
4- چه میزان بودجه در صنعت نفت ما برای ارتقاء دانش مدیریتی، مالی و حقوقی متخصصین و مدیران تخصیص داده شده است؟ اگرچه بودجه قابل توجهی طی دهه گذشته برای پژوهشهای فنی و مهندسی تخصیص یافته ولی سهم علوم انسانی در صنعت نفت بسیار اندک بوده است. آیا صنعت نفت صرفاً با اتکا به دانش مهندسی (مهندسی مخزن و...) قابل اداره میباشد؟