به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، این روزها شورای شهر تهران مرکز توجه رسانهها قرار گرفته است و شاید دلیل توجه رسانهها، شخصیتهای سیاسی و مردم، پرورش چهرههای سیاسی برای تصدی مسئولیتهای بالاتر از حد خدماتی و رفاهی در شهر تهران است. به گونهای که از بستر همین شورای شهر و شهرداری تهران مشاهده میشود شخصی میتواند رأی و نظر مردم را جلب کند و بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و یا در دورهای به اندازهای شهردار تهران را حائز اهمیت بدانند که شهردار را در زمره کابینه دولت قرار دهند. بنابراین دور از ذهن نیست که توجه به مسئله انتخاب رئیس شورای شهر و شهردار تهران اینچنین مورد توجه قرار گیرد.
شورای شهر روز یکشنبه 17 شهریور را زمان تصمیمگیری برای دومین ایستگاه خود یعنی همان انتخاب شهردار تهران در نظر گرفته بود که طی یک جلسه غیر علنی محسن هاشمی و محمدباقر قالیباف دو کاندیدای تصدی شهرداری تهران برنامهها و دیدگاههای خود را ارائه دادند.
حاشیههای رأی نمایندگان شورای شهر که قرار است شورایی برای رسیدگی به مشکلات خدماتی و رفاهی مردم تهران باشد به حاشیههای سیاسی تبدیل شد و مشاهده میشود اعضای اصلاحطلب همانطور که در گذشته سعی میکردند در شورای شهر عینک سیاسی بزنند در این دوره از شورا نیز با همان نگاه سیاسی برای انتخاب شهردار تهران اقدام کردند و با موضعگیریهای خود نشان دادند بیش از آنکه به منافع مردم در خدمترسانی به شهر فکر کنند، برد و باختهای سیاسی اولویت بیشتری برای آنها دارند.
یکی از حاشیههای سیاسی رأی نمایندگان شورا، رأی الهه راستگو عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار از احزاب اصلاحطلب است. رأی الهه راستگو به کاندیدای اصولگرا به گونهای موقعیت راستگو را در جریان اصلاحات تحتالشعاع قرار داد که اعضای شورای مرکزی حزب اسلامی کار در جلسهای فوری به اخراج «راستگو» زای دادند.
در این راستا روزنامه بهار رسانه منسوب به اصلاحطلبان در رابطه با رأی الهه راستگو به کاندیدای اصولگرایان مینویسد: «الهه راستگو با لیست اصلاحطلبان به چهارمین دوره انتخاب شوراهای شهر تهران راه یافته است، در حالی که بر اساس شائبههایی که دیروز در جلسه انتخاب شهردار به وجود آمد، گفته شده او بر خلاف تصمیم اصلاحطلبان، به محمدباقر قالیباف رأی داده است.»
روزنامه بهارپیشاپیش نسخه میپیچد و صحت خبر اخراج الهه راستگو به نقل از یک منبع آگاه منتشر میکند که این منبع آگاه میگوید: «خبر اخراج راستگو صحت دارد و قرار است روز آینده در شورا پیگیری شود. به اتفاق آرایی که تلفنی و با هماهنگی دبیر کل و اعضای اصلی این حزب انجام شده، الهه راستگو رسما از حزب اخراج شده است.»
به گفته این منبع آگاه، «عملکرد راستگو در انتخاب شهردار و رئیس شورای شهر ربطی به این حزب ندارد.»
بر این اساس الهه راستگو پس از مطالبی که در مورد وی در رسانه مطرح شد در مقام پاسخگویی در رسانه حضور یافت و با بیان اینکه از موضوع اخراجم اطلاعی ندارم گفت: «بنده وامدار مردم هستم بنابراین وامدار هیچ حزب و گروهی نخواهم بود؛ من از روز اول در برابر خداوند متعال قسم خوردهام و به آن عمل خواهم کرد.»
راستگو در مورد واکنشهایی که علیه رای خود به کاندیدای اصولگرا از طرف اصلاح طلبان شد نیز میگوید: «دو گزینه بیشتر نداشتیم. اگر گزینههای دیگری بود شاید میتوانستیم وقت بیشتری بگذاریم اما به هر حال به نظر بنده تنها شخصی که میتوانست به شهر تهران کمک کند آقای قالیباف بود.»
سیدعلی حسینی سخنگوی حزب اسلامی کار در واکنش به اظهارات «الهه راستگو» گفت: «راستگو با حمایت حزب اسلامی کار توانست در شورای شهر رأی بیاورد. بنابراین اگر وی به صورت فردی در شورای شهر حضور داشت میتوانست مستقل رأی دهد و وامدار مردم باشد ولی اکنون وامدار حزب کار است.»
بر این اساس مشاهده میشود که جریان اصلاحات علاوه بر اینکه شعار «دورد بر مخالف من» را سر میدهد نمیتواند به معنای واقعی و عملی پایبندی خود را به این شعار ثابت کند و همواره به دنبال پیگیری خط و خطوط سیاسی خود است.
راستگو به عنوان شخصیتی از اعضای شورای شهر که منتسب به حزب اسلامی کار و جریان اصلاحات است نگاه سیاسی خود را کنار میگذارد و میگوید «به نظر بنده تنها شخصی که میتوانست به شهر تهران کمک کند آقای قالیباف بود». این مسئله نشان میدهد جریان اصلاحات «درود بر مخالف من» را فقط در حد شعار میداند و در صورتی که حتی شخصی کارآمدتر باشد نگاه سیاسی اجازه نمیدهد آنها تصدی «مخالف» را بپذیرند.
ورود اصلاحات در شورای شهر اول و انحلال شورا
در شورای شهر اول نیز ورود اصلاحطلبان باعث به تعطیلی کشاندن و انحلال شورا شد که این مسئله نشان دهنده نگاه سیاسی جریان اصلاحات حتی به موضوعات خدماتی و رفاهی مردم است.
در شورای شهر اول نیز شخصیتهای کارگزان و اصلاحات همچون عبدالله نوری، سعید حجاریان، محمد عطریانفر، ابراهیم اصغرزاده و جمیله کدیور به شورا راه پیدا کردند که عبدالله نوری به عنوان رئیس شورای شهر و سعید حجاریان به عنوان نایب رئیس شورا انتخاب شد.
مسئله مشترکی که در شورای شهر اول و چهارم همزمان با ورود اصلاحطلبان به شورا اتفاق افتاده است چالش در انتخاب شهردار است. در شورای شهر اول بعضی معتقد بودند که شهردار باید با نظر و انتخاب کرباسچی (شهردار اسبق تهران که به دلیل پرونده مالی در دادگاه راهی زندان شده بود و نمیتوانستند در مناصب دولتی و حکومتی از وی استفاده کنند) ولی گروهی از اعضای شورای شهر که منتسب به مشارکتیها بودند ترجیح میدادند که انتخاب شهردار بدون تشنج انجام شود و نخستین انتخاب شهرداری به خطر نیفتد.
بالاخره پس از بحثهایی که در رابطه با نحوه انتخاب شهردار بود، شورای شهر اعلامیهای صادر کرد و شورای شهر از مردم خواست کسانی را که برای تصدی مسئولیت شهرداری توانایی دارند را معرفی کنند.
بر این اساس 74 نفر به شورای شهر معرفی شدند و قرار شد هر کس بتواند 5 رأی بیاورد در فهرست نهایی قرار میگیرد. بدین ترتیب 9 نفر از جمله محمد عطریانفر، محمد حقانی، تقیزاده، محمد غرضی، دانش آشتیانی، ابراهیم اصغرزاده، سهیلا جلودارزاده، شهاب گنابادی و عزتالله سحابی در لیست نهایی قرار گرفتند.
در رأی نهایی اعضای شورای شهر دانش آشتیانی گزینه مشارکت توانست 6 رأی را به خود اختصاص دهد ولی کارگزانیها به دلیل اینکه دبیر کل آنها (کرباسچی) مدتی در شهرداری بود و سپس به زندان رفته بود ناراحت بودند ولی با این اوصاف هم نمیخواستند کرسی شهرداری را از دست دهند. برای همین دوباره بحثها در شورا شروع شد و در نهایت بعد از چند هفته الویری به عنوان شهردار تهران انتخاب شد.
بالاخره اعضای شورای شهر نتوانستند اجماع خود را بر روی الویری نیز ثابت نگه دارند و اختلاف آنها به قدری زیاد شد که کار آنها به شکایت در دستگاه قضایی و در نهایت استعفای الویری شد.
این اتفاقات انقدر ادامهدار بود تا اینکه چینش شورای شهر دوباره عوض شد و عطریانفر به عنوان رئیس شورا انتخاب شد. در این زمینه هیئت حل اختلافی برای حل ختلافات شورای شهر و شهرداری تشکیل شد ولی هیئت حل اختلاف کار را به جایی نرساند تا اینکه مخالفان الویری، وی را در 4 آبان 80 استیضاح کردند. موافقان الویری توانستند وی را در سمت خود ابقا کنند ولی الویری ماندن در شهرداری را به صلاح ندید و در نهایت استعفا داد.
پس از گذشت 4 ماه بار دیگر شورای شهر توانست شهردار تهران را مشخص کند ولی این بار دوباره اعضای شورای شهر نتوانستند با محمدحسن ملکمدنی نیز تعامل کنند و پس از آنکه دوباره اعتراضها و انتقادها به ملکمدنی شروع شد تا اینکه محمدعلی ابطحی نظر هیئت مرکزی حل اختلاف را مبنی بر «انحلال شورای شهر تهران» اعلام کرد.
بنابراین بر اساس سابقهای که از اصلاحاحطلبان در ورود به شورای شهر مشاهده میشود، احتمال تکرار سرنوشت شورای شهر اول برای این دوره از شورا نیز احتمال میرود، زیرا برخورد اصلاح طلبان عضو شورای شهر چهارم در قضیه انتخاب شهردار و برخورد با الهه راستگو دقیقا یادآور روزهای شورای شهر اول است.
عدم تمکین رأی مردم توسط اصلاحطلبان
مسئله دومی که در این قضیه مد نظر است عدم نقدپذیری و تمکین رأی مخالف، توسط اصلاحطلبان است. البته اصلاحطلبان در بسیاری از موارد نتوانستند رأی مردم در زمانی که مورد تأیید انها نیست را بپذیرند.
به عنوان مثال در جریان انتخابات سال 84 که هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات اصلاحطلبان را نمایندگی میکرد پس از آنکه از سوی مردم انتخاب نمیشود به رأی و انتخاب مردم پشت میکند و به منتخب مردم تبریک نمیگوید.
همین مسئله در انتخابات 88 با طرح دروغ «تقلب» به شکل وسیعتری انجام شد ولی اصولگرایان رأی مردم را در انتخابات 92 پذیرفتند و نه تنها به نماینده جریان اصلاحات برای پیروزی در انتخابات تبریک گفتند بلکه سعی کردند با تعامل امور مربوط به دولت را تسهیل دهند.
همواره سیاسیکاری و توجه به منافع حزب و گروه متبوع خود باعث میشود که مردم نادیده گرفته شوند. همانطور که سخنگوی حزب اسلامی کار الهه راستگو را به مقید بودن به رأی مردم شماتت میکند و میگوید «اگر الهه راستگو به صورت فردی در شورای شهر حضور داشت میتوانست مستقل رأی دهد و وامدار مردم باشد ولی اکنون وامدار حزب کار است.»
دومین موردی که باید در این اتفاقات در نظر گرفت شعار آزاداندیشی توسط اصلاح طلبان است، یعنی همانطور که آنها در شعارهای خود آزادی را سر میدهند ولی با این موضعگیری باید از آنها پرسید اگر شما آزادی اندیشه به شخصیتهای درونی خود نمیدهید چه آزادی را در نرمافزار جامعه و صحن جامعه پیگیری میکنید؟
منبع: سراج 24