به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران در نامهای به حجتالاسلام سیدحسن خمینی تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) خواستار بررسی مستندات ادعاهای مطرح شده از سوی آیتالله هاشمی رفسنجانی شدند.
متن این نامه به شرح ذیل است:
همانگونه که مستحضرید طرح دغدغه یادگار حضرت امام(ره) مرحوم حاج سید احمد خمینی طی نامهای خطاب به بنیانگذار جمهوری اسلامی در شهریورماه سال 67 خشت بنای موسسهای شد برای حفظ و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) و تمهیدی برای جلوگیری از اختلاف بر سر متون و فرمایشات ایشان و چه هوشیارانه پدر بزرگوارتان در این نامه که فلسفه وجودی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) گردید، بیان میکنند: "چه کسى باید تشخیص دهد آن جمله از حضرتعالى (حضرت امام) است یا نه؟"
حضرتعالی بهتر از ما در جریان هستید و حتماً به خاطر میآورید که این دغدغه حتی به صورت دقیقتر از سوی امام بزرگوارمان در انتهای متن وصیتنامهشان ذکر شده آنجا که میفرمایند: "اکنون که من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم".
جناب آقای حاج سیدحسن خمینی
آنچه باعث گردید تا ما دانشجویان به نوشتن این نامه روی آورده و آن را به عنوان دغدغه برای حضرتعالی مطرح نماییم، انتشار برخی مطالب از سایت شخصی جناب آقای هاشمی رفسنجانی و انتساب آن به حضرت امام(ره) است که طبق وصیت امام(ره)، برای این مطالب نه صوت و دست خطی از ایشان وجود دارد، نه به تصدیق کارشناسان و منابع اصلی همچون کارشناسان آن مؤسسه -که متولی ارائه آثار آن بزرگوار بوده- رسیده است و نه در سیمای جمهوری اسلامی از بیان خود امام بزرگوارمان بیان گردیده است.
تولیت محترم مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره)
سوال دانشجویان از حضرتعالی این است که آیا انتشار اینگونه مطالب که به دفعات طی چند سال اخیر بدون ارائه هرگونه مستنداتی جز ادعای این مطلب از زبان آقای هاشمی رفسنجانی که «امام(ره) این مطالب را در زمانی که با ایشان (امام) تنها کنار هم بودیم مطرح کرد!»، ندارد، نباید مورد پیگیری جهت صحت و سقم آن از سوی مؤسسهای -که فلسفه وجودیاش بررسی همین مسائل میباشد- قرار گیرد؟ و در صورتی که رد و یا تأیید میگردد مستنداتش در اختیار افکار عمومی قرار گیرد؟ آیا عدم پویایی موسسه در بررسی و اعلام نظرهای به موقع زمینه را برای ترویج سخنانی از این جنس و منتسب به بنیانگذار انقلاب اسلامی برای فرصتطلبان و کسانی که در کمین انقلاب اسلامی فراهم نخواهد کرد؟ اگر اینطور است که به نظر هست، چرا آن موسسه در مورد اینگونه مطالب – که فقط برای امروز و دیروز نیست بلکه مدتهاست این روند وجود دارد- پیگیری را جهت بررسی صحت آن انجام نداده است؟
جناب آقای حاج سیدحسن خمینی
باید این را متذکر شد که بیان اینگونه مطالب آن هم در "بزنگاه" پیچ تاریخی انقلاب اسلامی از یک سو و سکوت مؤسسه مذکور از سویی دیگر کمکم دارد در محیط افکار عمومی یادآور طنزی نمایشی میشود که فردی برای میراث خواری یک نانوایی از دیگر اعضای خانواده خود هر لحظه به بیان خاطراتی شخصی و خصوصی و البته غیرمستند! از روزهای پایانی عمر پدرش میپردازد که البته در عین کاریکاتوری جلوه دادن ماجرا رگههایی از واقعیت به خود گرفته است.
برادر عزیز جناب سیدحسن خمینی
در پایان باید بیان کنیم دغدغه و نگرانی دوراندیشانه پدر بزرگوارتان در خصوص جعل و تفسیر نادرست و غیر واقع از سخنان و اندیشههای امام عظیمالشأنمان قطعاً نسبت به افرادی که هیچگاه با امام خلوت و یا ارتباطات بسیار نزدیک نداشتهاند، نبوده است چرا که اصالتاً چنین ادعاهایی نه محلی برای شنیدن دارد و نه محلی برای بررسی کردن، بلکه آنچه باعث ایجاد مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) گردید، بررسی مستندات ادعاهایی از جنس جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.
با آرزوی توفیق الهی
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی
مؤذن بانگ بىهنگام برداشت / نمىداند كه چند از شب گذشته است............................///...........»
اينکه ايشان از افراد مورد اعتماد امام بودند شکي نيست اما اکنون هر ادعايي داشته باشند بايد سندي براي آرامش قلبي بيشتر شنوندگان ارائه دهند......عزيزي که اين مطلب را نوشتي آيا قبول نداري که طلحه وزبير از اصحاب پيغمبر بودند و از سفارشات آنحضرت مطلع بودند،اما بعد ازفوت پيامبر چه بر سر حضرت امير آوردند؟
حوصله ام نميشه بگم خودت برو ببين....
رهبر انقلاب در خصوص تلاشهاي امثال هاشمي در نمازجمعه سه سال پيش فرمودند:« خيليها بودند از همان اوائل انقلاب، ميگفتند آقا حالا که انقلاب پيروز شد، ديگر بس است؛ برويم با آمريکائيها مسائل را تمام کنيم! اين معنايش اين بود که شعار ظلمستيزي انقلاب تخطئه شود. اين را تشويق ميکردند. در طول زمان، بودند کساني که دنبال اين بودند؛ يعني برويم با آمريکا همراه شويم؛ آن کسي که دشمن اصلي ماست، برويم زير بال او؛ به دامن او پناه ببريم. معناي اين حرف، فروختن قضيهي فلسطين است. معناي اين حرف، اغماض کردن از جنايات آمريکا در عراق و افغانستان و امثال اينهاست. معناي اين حرف، چشم بستن بر روي اين همه ظلمي است که آمريکا در جهان بر ملتها دارد انجام ميدهد.
معناي اين حرف، يعني به اين مسائل اعتراض نکنيم. خب، عادي کردن روابط معنايش اين است که ديگر ملت ايران و مسئولين ايران نتوانند صريح اعتراض کنند و حرفشان را بزنند؛ و يک مرحله آن طرفتر، تدريجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول کنند. خب، اين ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما با برکت بود، رحمت الهي را هم جلب کرد، توجه ملتها را هم جلب کرد(خطبههاي نماز جمعه تهران 1389/11/15)
شما هرکسي رو که نظرش با نظر شما يکسان باشه فقط دانشجو ميبينين؟
اين بنده هاي خدا از شما دانشجو ترن!!! چون دغدغه هاي دانشجوئي دارن و سرشون رو مثل کبک زير برف نميکنن
چطور ميشود امام که در تمام رسانه ها و تمام نوشته هاي خود صريحا اعلام مي نمايند که امريکا دشمن ماست و قطع رابطه با امريکا از سوي امريکا را طليعه ي پيروزي مي دانند در خلوت چنين حرف هايي را زده باشند.
تحريف تاريخ براي افراد بزرگي که حظور ندارند بسيار اسان است.
سخنان مقام معظم رهبري هم دراين باره روشن است
مگر ارائه ي سند خلاف و يا خواسته ي بيجا و اضافيست؟؟؟؟
چيزيست که حق همه ي ماست بدانيم رهبرمان با چه اهدافي براي کشور تصميم گيري مي نمودند
هاشمي
سيد حسن مصطفوي
محمود احمدي نژاد
...
1- اگر چنانکه آمريکا دست از جاسوسي بر ضد نهضت بردارد راه مذاکره در خصوص بخشي از روابطي که به نفع ملت است باز مي باشد. صحيفه امام، جلد 10 ، صفحه 503
2- در صورتي که ملت بيدار شريف ما اجازه دهد، ارتباط بسيار عادي خود را در حد ساير کشورها با آمريکا برقرار مي کند. صحيفه امام، جلد 12 ، صفحه 147
امام فرمود ولايت فقيه همان ولايت رسول الله هست
شما ولي فقيه زنده رو درياب
ببين نظرش چيه
نميخواد از اونايي که در قيد حيات نيستن مايه بزاري