به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، با بروز نشانه هایی از احتمال بهبود روابط ایران و غرب و گشایش در اظهارنظرهای سیاسی و به دنبال آن کاهش نسبی قیمت ارز و سکه در بازار، تلقی و انتظار عمومی بر کاهش سطح عمومی قیمت ها قرار گرفته است.
از نظر افکار عمومی، کاهش قیمت ارز به عنوان مؤلفه اصلی تعیین قیمت کالاها ـ بویژه کالاهای وارداتی ـ لزوماً باید به کاهش قیمت دیگر کالاها منجر شود.
این است که این روزها مردم پس از قیمت گیری ارز از خود و بقیه می پرسند که سرنوشت دیگر قیمت ها چه خواهد شد ... واقعاً چه خواهد شد؟ واقعیت این است که به این پرسش نمی توان پاسخ صریحی داد؛ چرا که مولفه های متعدد اقتصادی، سیاسی و بین المللی به سهم خود بر آن موثرند که تغییر در هر یک از آنها می تواند مسیر ماجرا را تغییر داده و حتی دگرگون کند، اما با توجه به قوانین فنی اقتصادی می توان به جویندگان پاسخ این پرسش ها خطوطی را ارائه داد:
1ـ کاهش قیمت ارز بویژه در کوتاه مدت لزوماً منجر به کاهش قیمت کالاها نمی شود. به طور طبیعی مدتی وقت لازم است تا واردکننده یا تولیدکننده، مواد اولیه یا کالای آماده ای را با قیمت ارز ارزان تر بخرد و وارد چرخه مصرف کند.
2ـ آنچه در موضوع تاثیر ارز بر اقتصاد ملی مهم است، ثبات قیمت به جای مقدار قیمت است؛ چرا که اگر قیمت ارز نوساناتی حتی رو به پایین داشته باشد، چون نوسان، امکان برنامه ریزی مالی از تولیدکننده و تاجر را می گیرد، قیمت ها کاهش نخواهد یافت؛ زیرا هراس از وقوع نوسان رو به بالا، آرامش اقتصادی را گرفته و فعالان بازارها حاضر به ارزان فروشی نخواهند بود.
3ـ به زعم اقتصاددانان، بیش از کاهش قیمت، ماندگاری کاهش قیمت برای مردم موثر خواهد بود، بنابر این این روزها مردم باید از خود بپرسند آیا این کاهش قیمت ها ماندنی هم خواهد بود؟ ساده ترین پاسخ این است که مگر این کاهش قیمت به علت عوامل اقتصادی ایجاد شده است؟ مثلاً عرضه ارز به بازار افزایش یافته یا تحریم های بانکی به طور رسمی لغو شده اند؟ وقتی پاسخ منفی است، پس باید گفت چون علل روانی و هیجانی باعث کاهش قیمت ارز شده، امکان ماندگاری آن نیز کم است، بنابراین بادآورده را باد می برد. حال با توجه به این بی ثباتی نرخ ارز، نمی توان از قیمت های این روزها انتظار ارزانی داشت و براساس احتمال ارزان شدن، عمل اقتصادی انجام داد.
منبع: جامجم