به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، با عجله و دوان دوان پلههای دانشکده را دو تا یکی میکند تا به طبقه سوم برسد. پیشانیاش خیس عرق شده و به نفس نفس زدن افتاده اما باز هم نمیایستد. 10 دقیقه از زمان شروع کلاس گذشته و او هم اصلا دلش نمیخواهد از همین جلسه اول، استاد به چشم یک دانشجوی نامنظم و همیشه همراه با تاخیر به او نگاه کند. بالاخره خودش را به پشت در کلاس میرساند. چند ثانیه مکث میکند تا نفسش جا بیاید؛ گلویش را صاف میکند و آهسته دستگیره در را به سمت پایین میکشد و در را نیمه باز میکند تا وارد شود. منتظر چشم غره استاد است اما... اما هیچکس در کلاس نیست!
این حکایت بسیاری از دانشگاههای ایران در هفتههای ابتدایی ترم است؛ هفتههایی که طبق تقویم رسمی آموزشی کشور به عنوان روزهای جزو ترم محسوب میشوند اما در واقعیت، ماجرای دیگری جریان داد. در ترم مهرماه عملا برنامه آموزشی اکثر دانشگاهها از هفته آخر مهر و پس از ثبتنام متاخرین و حذف و اضافه آغاز میشود و نهایتا نیز در اواخر پاییز به پایان میرسد. ترم دوم هم از اوایل اسفند آغاز و بعد از یکی دو هفته، تا پایان فروردین ماه تعطیل میشود.
چیزی که به صورت رسمی از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به دانشگاهها ابلاغ شده، برنامهریزی هر ترم به صورت 17 جلسه کامل آموزشی است. با این حال، نگاهی به آن چیزی که در دانشگاهها میگذرد نشان میدهد که عملا تعداد جلسات آموزشی اگر با همت جدی مسئولان دانشگاه، اساتید و دانشجویان همراه باشد، چیزی در حدود 10 جلسه است.
به عنوان مثال، در ترم اول که از مهر آغاز میشود و تا پایان دی ماه ادامه دارد، برنامه امتحانی از نیمه دوم دی چیده شده که به دلیل اعطای فرجه مطالعاتی به دانشجویان، رسما طول ترم را به سه ماه پاییز محدود میکند. یکی دو هفته ابتدایی ترم هم که مشمول قانون «تق و لق» است و اساتید و دانشجویان برای عدم حضور در کلاس با یکدیگر رقابت میکنند. تعطیلیهای میان ترم و مناسبتهای تقویمی نظیر اعیاد و مناسبتهای مذهبی و ملی، نهایتا تمام تعداد جلساتی که دانشجویان به سر کلاس میروند را به چیزی در حدود 7 الی 8 جلسه میرساند.
این مساله در مورد ترم دوم وخیمتر است و به دلیل تعطیلات عید نوروز، ترم دوم همیشه از سوی اساتید و دانشجویان به عنوان یک «نیمه ترم» شناخته میشود.
اکنون و با در نظر گرفتن این شرایط، تصور کنید که منابع پیشنهادی وزارت علوم برای هر کدام از سرفصلهای دانشگاهی که قرار بوده متناسب با 17 جلسه درسی ارائه شود، باید در مدتی تقریبا نصف این زمان در کلاسهای درس ارائه شود؛ ارائهای که قطعا اگر حتی بهترین اساتید و بهترین دانشجویان و بهترین استفاده از زمان را نیز به همراه داشته باشد، نمیتواند کمال مطلوب سیستم آموزشی کشور را فراهم کند.
چگونه میتوان به طور میانگین 18 واحد درسی را در جلسات محدود و معدود به دانشجویان آموخت و از آنان، افرادی متخصص در حیطه فعالیت مطالعاتی خود ساخت؟ این وضعیت به طور خاص برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری مطرح است؛ چرا که بخش عمدهای از زمان کلاسهای این دورههای تحصیلی به ارائه کنفرانس و سمینار از سوی دانشجویان میگذرد و با این وضع، تقریبا میتوان گفت زمانی برای ارائه درس از سوی استاد و بحث و گفتگو میان دانشجویان باقی نمیماند.
وضعیت آخر ترم و امتحانات پایانی هم که با این اوضاع مشخص است. تهیه تعدادی سوال محدود و مشخص و همچنین مشخص کردن صفحات اندک از یک کتاب درسی برای مطالعه پایان ترم، روش اکثریت قریب به اتفاق اساتید در دانشگاههای کشور است.
به نظر میرسد با توجه به اپیدمی شدن این وضعیت در سیستم آموزش عالی کشور و همچنین در بر گرفتن تحصیلات تکمیلی دانشجویان، مسئولان وزارت علوم و دست اندرکاران این حوزه باید هر چه سریعتر اقدامی موثر و کارآمد در این زمینه ترتیب دهند تا هم جلوی هدر رفتن زمان دانشجویان و اعضای هیات علمی گرفته شود و هم زمینه برای ارتقای کیفی دانشگاهها و ارائه مطالب مفید به دانشجویان و تبدیل دانشگاههای کشور به اماکن واقعی تحصیل علم فراهم شود.
منبع: رجانیوز