به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، در وبلاگ خورشید عالمتاب آمده است؛ همانطور که شاهدیم اوباما دستور تعطیلی نهادهای دولتی را صادر کرد؛ علت آن این بود که کنگره با بودجه درخواستی اوباما که از طریق دریافت وام بود موافقت نکرد.
اخبار حاکی از این است که آمریکا بزرگترین بدهکار جهانی است؛ اگرچه اخبار واصله ارقام مختلفی را ارائه میدهد لکن بدهیهای آمریکا بالغ بر 16 تریلیون دلار بوده در حالی که بودجه سالیانه آمریکا چیزی قریب به 4 تریلیون دلار است.
این یعنی ورشکستگی اقتصاد آمریکا؛ آمریکایی که به خاطر هزینههای جنگی نتوانست طبق میل رژیم جنایتکار اسرائیل وارد جنگ سوریه شود؛ بدون شک در کنار دیگر عوامل بازدارنده منطقهای و تهدیدات بین المللی برای آمریکا عامل هزینههای جنگ برای عدم دخالت در سوریه بسیار تعیین کننده و تأثیرگذار بود.
هیچ فرقی نمیکند
هرچند اگر کنگره با این وام موافقت میکرد نیز هیچ فرقی نداشت؛ چراکه فقط منجر به تعویق فروپاشی اقتصاد آمریکا میشد اما به شکلی سختتر؛ چرا که بدهیهای آمریکا افزایش پیدا میکرد و این موضوع برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود.
بدهیهای ملی آمریکا اکنون به حدی بالاست که هر یک از 313 میلیون شهروند آمریکایی، بزرگ یا کوچک بیش از 50 هزار دلار بدهی دارد.
هر مالیات دهنده آمریکایی نیز حدود 139 هزار دلار از این بدهیها را برگردن دارد و اگر این روند ادامه یابد و تغییری ایجاد نشود، در سال 2020 برای (فقط) بهره بدهی این بدهیها آمریکا باید سالی 2 تریلیون دلار پرداخت کند؛ این درحالی است که برخی از ایالتهای آمریکا در سال جاری اعلام ورشکستگی کردند.
حال باید به این سوال جواب داد که چگونه ممکن است مذاکره با آمریکا راه حل نجات اقتصادی ایران باشد؟ اقتصاد ایرانی که در شرایط تحریم مقاومت کرده و نه تنها فرو نپاشیده است بلکه رشد قابل ملاحظهای نیز داشته است؛ به طوری که اقتصاد ایران در بین 183 کشور جهان رتبه 17 را کسب کرده است.
همچنین ایران در خاورمیانه بعد از عربستان رتبه دوم را به بخود اختصاص داده است؛ با این اوصاف برخی ساده دلان فکر میکنند که آمریکا راه حل نجات اقتصاد ایران است؛ مگر دولت یونان که با آمریکا رابطه سیاسی و اقتصادی دارد از بحران اقتصادی خارج شده است؟
چرا اتحادیه اروپا که با آمریکا رابطه دارند دچار مشکلات اقتصادی هستند؟ چرا ایتالیا، فرانسه و اسپانیا که با آمریکا رابطه دارند دچار مشکلات اقتصادی هستند؟ این یک فرضیه ساده انگارانه است که برخی گمان میکنند که اگر ایران با آمریکا ارتباط برقرار کند مشکلات اقتصادیاش بر طرف میشود.
اقتصاد آمریکا یک فرصت مناسب برای ایران
این مسئله فرصت بسیار مناسبی برای ایران خواهد بود تا در مذاکرات آتی خود با غربیها با قدرت بیشتری وارد گود شود؛ چرا که آنها هم از جنگ خسته شدهاند و هم توانایی جنگیدن با ایران را ندارند؛ از طرفی مشکلات اقتصادی داخلی و خارجی آمریکا و اروپا محبوبیت آنها را نزد مردمشان به شدت کاهش داده است.
نمونه آن همین جنبش 99 درصدی در اروپا که منجر به درگیری و سرکوب وحشیانه توسط نیروهای نظامی شد؛ بر این اساس آمریکا و غرب بسیار در خصوص سیاست هویج و چماقی آسیب پذیرند؛ حتی اگر فرض کنیم که اقتصاد ایران در حد اقتصاد آمریکا نباشد در خصوص شرایط استراتژیک سیاسی و نظامی و ژیوپولوتیک بدون شک برتری با ایران است.
پس ما میتوانیم با قدرت هرچه تمامتر با غربیها معامله کنیم؛ به یقین آمریکاییهایی که حریصانه منتظر چراغ سبز ایران هستند طعم یک هویج گندیده را به دردهای وحشتناک و براندازانه چماق ایرانی ترجیح خواهند داد.