به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ برنامه زاویه در این هفته به موضوع اخلاق در علوم انسانی پرداخت. مسعود معینی پور در این برنامه با آقای حجت الاسلام مهدی علیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و متخصص اخلاق اسلامی، به بحث و گفت و گو پرداخت.
شقاوت از آن کسی است که اخلاق را دست کم میگیرد
به عنوان سوال اول معینی پور چنین مطرح کرد: اساسا اهمیت اخلاق در حوزه های رفتاری و علمی ما چیست؟
علیزاده پاسخ داد: اجازه دهید بحث اهمیت اخلاق را از منطق دین و معارف دین شروع کنم. معمولا اگر بخواهیم چیزی را برای کسی که ما را قبول ندارد جا بیندازیم به سوگند و قسم متوسل می شویم. در حالی که در محیط علمی استاد هیچگاه برای اینکه مطلبی را جا بیندازد نیاز به قسم خوردن ندارد.
پس چگونه است که خداوند در قرآن سوگند یاد می کند؟ گاهی این قسم ها تکرار هم می شود. این امر به سبب خاصیت دیرباوری ما انسان هاست. در جایی از قرآن تعداد این سوگندها بسیار بالا می رود. خداوند یازده سوگند در سوره شمس یاد می کند. یازده سوگند برای اینکه بگوید اگر کسی روی اخلاق خود کار کرد و اخلاق مدار زیست، او زندگی را برده است.
شقاوت از آن کسی است که اخلاق را دست کم می گیرد. پس در قرآن نشانه بزرگی برای اخلاق مداری و اخلاق محوری وجود دارد. در حدیث نبوی هم بر این تاکید شده است. پیامبر در حدیثی می فرمایند: فلسفه بعثت و حکمت برگزیده شدن من جز این نیست که من مردم را به قله اخلاق فرا ببرم.
شرافت اخلاقی باعث فخر و مباهات است
تا آن جایی که به شرافت و گوهر وجودی انسان باز می گردد، آن چیزی که باعث فخر و مباهات عده ای بر عده دیگر می شود شرافت اخلاقی است. ممکن است جمعیت و یا قومی به لحاظ فناوری و مباحث تکنولوژیک به پیشرفت های خاصی رسیده باشند، ممکن است ابزارسازهای خوبی باشند، اما اگر از وفای به عهد، از راستی و صداقت، از پاکی و صفا، از مهرورزی و مهربانی نمره خوبی به دست نیاورند و به یکدگر خیانت کنند ناظر آگاه سوم حتما رای را به نفع قومی خواهد داد که به اخلاق پایبندند.
آلبرت شوآیتزر نوبل صلح جهانی را در سال 1952 به دست آورده است. شوآیتزر کتابی به نام فلسفه تمدن دارد. در این کتاب می گوید جوهره تمدن اخلاق است. امروزه جوامع بشری را یک حجم و حقیقت چند ضلعی تعریف می کنیم. تمدن در سطح بالاتر از جامعه قرار دارد. همه آنچه که مربوط به اقتصاد و فرهنگ و سیاست انسانی و.... است در تمدن خلاصه می شود. شوآیتزر می گوید آنچه که عمود خیمه تمدن است اخلاق می باشد.
جنس اخلاقی که کانت از آن سخن می گوید همان اخلاقی است که پیامبر برای آن مبعوث شده است؟
معینی پور پرسید: فضایی از اخلاق را باز کردید که این شبهه در ذهن به وجود می آید که این اخلاقی که از آن اسم میبرید چیست؟
علیزاده گفت: در حوزه های هنجاری و ارزشی که بعد هنجارین دارند، جنبه تجویزی و دستوری دارند از همه به هسته مرکزی فطرت آدمی نزدیک تر است اخلاق است. به همین جهت زبان صفر و یک اخلاق زبان فطرت است که به تمام زبان ها و فرهنگ ها قابل ترجمه است بر خلاف رژیم های حقوقی.
در قومی یک غذایی را ترش و در جای دیگر شیرین می پسندند، اما فضائل و رذائل برای همه یکسان است. گوهر فضائل امری مشترک و فطری است. آن چه که متفاوت است توجیه و توضیح بایستی و درستی این مقوله هاست. چرا ملزمیم در شرایط سخت هم راست بگوئیم؟ اگر بخواهیم قهرمان عرصه اخلاق باشیم باید از خود بگذریم؟ در تببین این مقوله ها متفاوت هستیم.
معینی پور بیان کرد: در علوم انسانی چقدر دغدغه علم اخلاق را دارند؟
در نظر و عمل اخلاق را پاس نداشتیم
علیزاده اذعان داشت: سوال مهمی است اما پاسخ این سوال خیلی مسرت بخش نیست. ما در اهمیت اخلاق دچار غفلت تاریخی شده ایم. سر بزنگاه ها که باید در این زمینه هزینه می کردیم متاسفانه به نحو احسنت اتفاق نیفتاده است.
صده ها ایست که به اندازه کافی در نظر و عمل اخلاق را پاس نداشتیم. زمانی گردونه تحقیق یک حوزه گرم می شود که زیر ساخت های دانشی دانشگاهی آن محیا باشد. متاسفانه تا دهه 80 ما هیچ گونه گروه آموزشی رسمی اخلاق در کشور نداشتیم، هیچ رشته رسمی اخلاقی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد نداشتیم در حالیکه گروه آموزشی و پژوهشی بهترین بستر برای گرم شدن این گردونه می باشد.
نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها ما با این امر مواجه هستیم. وجود گروه آموزشی و پژوهشی ادبیات فاخر علمی آرام آرام شکل می گیرد و پژوهشگر جذب می شود. این اتفاق نیفتاده است. در نیمه دهه80 با رشد انفجاری در اقبال جامعه علمی به سمت آموزش و پژوهش اخلاق روبه رو بودیم.
اخلاق ضمانت اجرایی ندارد
معینی پور گفت: ما گروه های علوم تربیتی داریم، این گروه ها در نهایت باید به تربیت متخصصینی در حوزه تعلیم و تربیت منجر شود. شاید به طور دقیق کلمه گروه آموزشی اخلاق نداشتیم، اما گروه تربیت بدنی و روانشناسی که داشتیم. به نظر بنده اشکال در جای دیگر است.
علیزاده اظهار داشت: رشته علمی که به آن اشاره کردید علی رغم اینکه وقتی از دور به آنها نگاه می کنیم گمان می بریم باید پذیرای این ماموریت در این حوزه باشند، به شاخه اخلاق اسلامی خیلی دیر رسیده و یا اصلا ورود پیدا نکرده است. علوم تربیتی بیشتر معطوف به تربیت ذهنی و آموزشی است. در روانشناسی نیز همین گونه است.
در این زمینه اندکی سهل انگاری کردیم و احساس کردیم اخلاق احکام الزامی ندارد. کسی اگر حقوق یا قوانینی را زیر پا بگذارد کیفر قانونی برایش در نظر گرفته می شود، اما برای اخلاق این چنین نیست. اخلاق ضمانت اجرایی ندارد. تازه به این نتیجه رسیده ایم که جامعه هزینه های گزافی در ازای بی اخلاقی باید پرداخت کند.
در گفت وگوی تلفنی با آقای حجت الاسلام اسلامی، متخصص اخلاق اسلامی، معینی پور چنین سوال کرد: بحث اخلاق کاربردی در بحث اخلاق اسلامی چیست؟ وضعیتش در ایران به چه گونه ای می باشد؟
حجت الاسلام اسلامی پاسخ داد: اخلاق کاربردی دو تعریف فنی دارد. یکی تعریف تاریخی و قدیمی است و عبارت است از کاربست نظریه های اخلاق هنجاری برای حل معظلات خاص در پیچیدگی های زندگی. تعریف دیگر تعریف آکادمیک و جدید است، کار دپارتمان فلسفه دانشگاه های دنیاست که در فلسفه اخلاق کار می کنند.
از نظر آکادمیک اخلاق کاربردی عبارت است از، کاربست انتقادی نظریه های فلسفه اخلاقی در معظلاتی که وجود دارد. اخلاق کاربردی سعی دارد سازمان ها و نهاد ها را دچار تحول کند که نیروی انسانی فعال در این نهادها به صورت غیر مستقیم اخلاق در آنها نهادینه شود.
اخلاق کاربردی ابتدا وارد نهاد یا کارخانه می شود بعد معظلات موجود در کارخانه که مانع اجرایی نشدن اخلاق در آن نهد یا کارخانه می شود را بررسی می کند و موانع را ارزیابی می کند و سعی می کند این موانع را برطرف کند. بسیاری از این موانع از جنس رفتار انسانی نیست.
اولین مشکل در این زمینه این است که ما درک از این معنا نداریم که ریشه بسیاری از مشکلات ما به اخلاق باز می گردد. گمان می کنیم با حل کردن مسئله اقتصادی یا تغییر در سطح اقتصادی کشور معضلات حل خواهد شد. در حالیکه نهادهای غیر اخلاقی همانند نهادهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و.... در یک کشور اگر با اخلاق هماهنگی نداشته باشند نمی توانند جامعه را اخلاقی کنند. در گام بعد ما به تفاوت اخلاق و قانون، اخلاق با فکر توجه نداریم. تبعیت از قانون اخلاق را نمی سازد.
مشکلات بی اخلاقی در یک جامعه
معینی پور در ادامه گفت: برخی از آسیب های عدم رعایت اخلاق چه مواردی را شامل می شود؟ بضاعت های اخلاقی ما در کشور میتواند معضلات ما را در این حوزه حل کند؟
علیزاده در پاسخ به این سوال گفت: تمام رفتارهای اختیاری یک بعد اخلاقی دارند. گستردگی اخلاق در تمام زمینه ها هزینه های سنگینی را بر ما تحمیل می کند اگر ما اخلاق را پاس نداریم.
کسی که نمی خواهد اخلاقی زندگی کند با اولین چیزی که وداع می کند آرامش روحی است. نکته بعدی که به وجود می آید فرو ریختن اعتماد متقابل اقتصادی و اجتماعی است. عدم اخلاق در فرد باعث پیش بینی ناپذیر بودن فرد می گردد. با وجود بی اخلاقی در جامعه تناضعات اجتماعی دامن زده می شود. افراد بی اخلاق هیچ گونه اهرم و کنترل درونی ندارند. در نهایت بحث نارضایتی از حیات را در بر می گیرد.