به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سازمان منع سلاحهای شیمیایی اخیرا جایزه سال 2013 صلح نوبل را کسب کرد. اهدای اینجایزه به سازمان منع سلاحهای شیمیایی به خاطر تلاش برای از میان بردن تسلیحات شیمیایی در سوریه واکنشهای فراوانی را به دنبال داشت.
رئیس کمیته جایزه صلح نوبل، اهدای جایزه نوبل به این سازمان را پیامی برای نشان دادن تاثیرگذاری این سازمان در از میان بردن تسلیحات شیمیایی عنوان کرد. اینجایزه همانند جوایز اهدایی سالهای گذشته، مخالفتها و موافقتهای فراوانی را به دنبال داشت.
جایزه صلح نوبل 2013، به سازمان منع سلاحهای شیمیایی اهدا شد در حالیکه در سالهای گذشته اینجایزه به افراد و کشورهایی تعلق گرفته بود که خود از تولیدکنندگان بزرگ سلاحهای شیمیایی بودهاند.
* صهیونیستهای برنده صلح نوبل!
در سال 1994، شیمون پرز و اسحاق رابین، تحت نام رژیم اسرائیل مشترکا برنده جایزه صلح نوبل شدند و این در حالی بود که این دو نفر دستشان به خون هزاران زن و مرد و کودک فلسطینی آلوده بوده و رژیم متبوعشان، یکی از بزرگترین دارندگان سلاحهای شیمیایی به حساب میآید.
در آوریل سال 1948، دیوید بنگوریون ـ اولین نخست وزیر اسرائیل که معتقد بود «کشور اسرائیل» را باید روی مخروبههای فلسطین و اجساد مردم آن بنا کرد ـ نامهای به یکی از نمایندگان آژانس یهودیان در اروپا مینویسد. وی در این نامه از او میخواهد دانشمندانی استخدام شوند که میتوانند «توانایی اسرائیل برای کشتن عده زیادی از مردم یا درمان آنها را افزایش دهند.»
برنامه مرگبار سلاحهای میکروبی اسرائیل از همینجا آغاز میشود. از برخی متخصصان میکروبیولوژی مانند «ارنست دیوید برگمن»، «آوراهام مارکوس کلینبرگ» و برادران «کاتاچالسکی» که همگی آمریکایی بودند در اسناد مختلف (از جمله در اینجا) به عنوان دانشمندانی یاد شده که در همین راستا به برنامه تسلیحات میکروبی اسرائیل پیوستند.
این افراد و دانشمندان دیگری که به استخدام اسرائیل درآمده بودند جذب واحدی به نام «سپاه دانش» شدند که خود بخشی از یک سازمان شبه نظامی به نام «هاگانا» بود.
بعدها در داخل این سازمان شبهنظامی بخش جدیدی تشکیل شد که تا همین امروز مسئولیت تحقیقات علمی درباره ساخت و استفاده از سلاحهای میکروبی را به عهده داشته است. نام این بخش جدید «مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل» بود.
فعالیت مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل، البته مخفیانه و سری بود و تا سالها کسی خبری از آن نداشت. با این حال، در 4 اکتبر سال 1992 حادثهای اتفاق افتاد که منشأ تحقیقاتی شد که در سالهای بعد از فعالیتهای این سازمان پرده برداشت.
در این تاریخ یک هواپیمای باری در شهر آمستردام هلند به چند آپارتمان برخورد کرد. چهار سرنشین این هواپیما و 39 نفر از ساکنان منطقه جان باختند. دولت هلند بلافاصله پس از سقوط هواپیما ادعا کرد که محموله هواپیما میوه، عطر و قطعات رایانه بوده است.
یک سال پس از سانحه سقوط هواپیما در هلند بسیاری از ساکنان و کارکنان خدماتی مناطق اطراف سانحه با شکایتهای بدنی مشابهی به پزشک مراجعه میکردند. بیخوابی، عفونتهای مزمن دستگاه تنفسی، درد عمومی و بیقراری، از دست دادن میل جنسی و مشکلات ادراری شکایتهایی بودند که این بیماران آن را به نحو مرموزی در ارتباط با سقوط هواپیما میدانستند.
«کارل نیپ» که سردبیر بخش علم و فناوری نشریه هلندی «هندلسبلند» بود در اکتبر سال 1998 افشا کرد که محموله هواپیمای باری مذکور عطر و گل نبوده است. این روزنامه در آن زمان نوشت: «اسناد مربوط به این هواپیمای باری نشان میدهند که این هواپیما در حال حمل ماده «دی متیل متیل فسفانات» و دو ماده شیمیایی دیگر بوده است که از آنها برای ساخت گاز مرگبار سارین استفاده میشود.» حجم مادههای شیمیایی موجود در هواپیما که سلامت دستکم 3000 هلندی را به خطر انداخت، 50 گالن بود.
سارین یکی از خطرناکترین گازهای سمی است که قدرت کشندگی آن از گازهای خردل و کلر هم بیشتر است.
تحقیقات این روزنامهنگار هلندی از موارد بسیار زیاد دیگری پرده برداشت، از جمله اینکه اسرائیل مرکزی به نام «مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل» دارد که در حال ساخت سلاحهای میکروبی است.
شهریور ماه سال جاری نشریه فارین پالیسی در گزارشی مینویسد: در طی حدود 20 سال گذشته گزارشهایی در مجامع کنترل تسلیحاتی دست به دست شده که نشان میدهد اسرائیل به صورت مخفیانه ذخیرهای از تسلیحات شیمیایی را به عنوان مکملی برای تسلیحات هستهای خود ایجاد کرده است. در این مورد اغلب نگاهها، به فعالیتهای تحقیقاتی و تولیدی انجامشده در موسسه محرمانه تحقیقات بیولوژیک «نس زیونا» در 20 کیلومتری جنوب تلآویو، بوده است.
فارین پالیسی در ادامه مینویسد که تاکنون محکمترین سند رسمی که میتوانست این موضوع را ثابت کند، یک گزارش برآورد محرمانه سازمان سیا بود که به سال 1983 بازمیگردد. بنا بر آنچه در این سند آمده، ماهوارههای جاسوسی آمریکا در سال 1982 «یک مرکز احتمالی تولید عوامل اعصاب و یک مرکز نگهداری و ذخیرهسازی این عوامل را در «محدوده ذخایر حساس دیمونا» در صحرای «نقب» شناسایی کردهاند. احتمالا یک مرکز تولید تسلیحات شیمیایی دیگر نیز در یکی از مناطق پیشرفته صنایع شیمیایی اسرائیل، وجود داشته باشد.»
در ادامه این سند آمده بود: در حالی که ما نمیتوانیم به بگوئیم اسرائیل عوامل کشنده شیمیایی در اختیار دارد یا خیر، اما چندین نشانه ما را به این باور رسانده است که آنها دستکم به عوامل اعصاب، عامل خردل و چند عامل ضدشورش و همچنین تجهیزات استفاده از آنها، دسترسی دارند.
فارین پالیسی در ادامه سندی را افشا میکند که مربوط به گزارش برآورد اطلاعاتی سازمان سیا به تاریخ 15 سپتامبر 1983 است. این سند تحت عنوان «تبعات ناشی از استفاده شوروی از تسلیحات شیمیایی و سمی بر منافع ملی آمریکا» در سال 2009 از طبقهبندی خارج شده و قابل دسترس است. اما نکتهای که در آن وجود دارد، این است که بخشهای مربوط به تسلیحات شیمیایی موجود در خاورمیانه به خصوص بخشهای مربوط به اسرائیل و عراق در آن سانسور شده بود. اما اخیرا صفحهای از این گزارش اخیرا به دست فارین پالیسی رسیده که اطلاعات سانسور شده در مورد فعالیتهای اسرائیل در زمینه تسلیحات شیمیایی در آن آمده است.
این گزارش نشان میدهد که سیا اسناد قاطعی در دست داشته است که اسرائیل ذخیرهای از تسلیحات شیمیایی در اختیار دارد. در این گزارش به وجود «عوامل اعصاب پایدار و ناپایدار» اشاره شده است. ماهیت عامل اعصاب پایدار مشخص نیست، اما «فارین پالیسی» نوشته است عامل ناپایدار قطعا همان گاز «سارین» است که آمریکا دولت سوریه را به استفاده از آن علیه مخالفین متهم کرده است.
این سند همچنین اشاره کرده است که اسرائیل خود را در محاصره حلقهای از کشورهای عربی دیده است که در حال ساخت این تسلیحات بودهاند و به همین جهت شروع به اجرای تولید تسلیحات شیمیایی و وسایل دفاعی در برابر این تسلیحات کرده است.
اسناد سیا نشان میدهد که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا اولین بار در اوایل دهه 1970 از آزمایشهای شیمیایی اسرائیل مطلع شدهاند. این آزمایشها در مناطق کم جمعیت صحرای «نقب» انجام میشده است. اما اسرائیل از سال 1976 و بعد از پایان جنگ با اعراب، فعالیتهای خود در جهت ساخت تسلیحات شیمیایی را گسترش داده است.
نسخه سانسورشدهای که در سال 2009 منتشر شد
بعدها در ژانویه 1976 و با آغاز درگیریها در لبنان، سازمان سیا گزارشهای متعددی به خصوص از طریق منابع خود در اسرائیل دریافت میکند که نشان میدهد اسرائیلیها به طرز قابل ملاحظهای حجم ذخایر و بزرگی بمبهای هستهای خود را افزایش دادهاند. همزمان اسرائیل به آزمایش تسلیحات شیمیایی خود ادامه داده است. به نوشته فارین پالیسی، این موضوع موجب نگرانی جامعه اطلاعاتی آمریکا شده است.
نویسنده فارین پالیسی با همکاری یکی از کارکنان سابق سازمان سیا، با استفاده از تصاویر ماهوارهای محل ذخایر شیمیایی اسرائیل در صحرای «نقب» را که سیا در سال 1983 از آن تحت عنوان «محدوده ذخایر حساس دیمونا» یاد کرده را نیز شناسایی کرده است. به ادعای وی این ذخایر بزرگ در 16 کیلومتری غرب شهر «دیمونا» واقع شده و به شدت از آن مراقبت میشود.
به نوشته فارین پالیسی، ذخایر بزرگ دیگری نیز در 4 کلیومتری شمال این منطقه واقع شده، که به اعتقاد نویسنده مطلب، همان ذخایری است که سازمان سیا در سال 1983 به آنها تحت عنوان ذخایر عوامل اعصاب اشاره کرده است.
این یادداشت در پایان نوشته است که ممکن است در این 30 سال اسرائیل این ذخایر را نابود کرده باشد، چراکه نگهداری آنها به صرف هزینه زیاد و مراقبتهای شدید نیاز دارد. اما اسرائیل نشان داده است که بیتوجه به هزینههای احتمالی یا تبعات دیپلماتیک، به شدت برای داشتن هر نوع سلاحی که بتواند از آن برای دفاع از خود استفاده کند، علاقهمند است.
* دولتمردان آمریکایی برنده جایزه صلح نوبل
از آمریکا نیز، در سال 2002 جیمی کارتر، در سال 2007 الگور، و در سال 2009 باراک اوباما برنده جایزه صلح نوبل شدند، در حالیکه آمریکا با هدایت جیمی کارتر و بعدها باراک اوباما، بارها در جنگافروزیهای خود از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده و یا به کشورهای دیگر چون عراق، در جنگ تحمیلی این کشور علیه ایران سلاحهای شیمیایی فراوانی فروختهاند.
آمریکا از سابقه تاریک استفاده از سلاحهای کشتار جمعی برخوردار است و هیچگاه نیز خود را متعهد به عدم استفاده از سلاحهای کشتار جمعی نکرده است. تلاش غیرقانونی و نامشروع این کشور برای حفظ بخش کیفی ذخائر سلاحهای شیمیایی خود، به عنوان منبع تهدید و خطر علیه صلح و امنیت جهانی تلقی میشود و غیرقابل چشم پوشی است که موجب نگرانی جدی است.
در حقیقت عدم امحای ذخائر سلاحهای شیمیایی و حفظ آنها در کشورهای دارنده عضو سازمان و همچنین غیراعضاء برای صلح و امنیت بین المللی مخاطره آمیز است.
افغانستان
با وجود آنکه دولت آمریکا مدعی پایبندی به معاهده منع سلاحهای شیمیایی است اما روزنامه دانمارکی «اینفورمیشن» در گزارشی فاش کرد: اسناد ارتش افغانستان نشان میدهد نیروهای خارجی تحت رهبری آمریکا از بمبهای فسفری سفید در نواحی پرجمعیت افغانستان استفاده کردهاند.
بر اساس این اسناد، بیش از هزار و 100 نیروی خارجی تحت رهبری آمریکا از جمله نیروهای دانمارکی از بمبهای فسفری سفید و موشک در جنگ افغانستان استفاده کردهاند، بطوری که این حملات به سلاح تهاجمی علیه غیرنظامیان در مناطق پرجمعیت تبدیل شده که این موضوع دغدغه گروههای حقوق بشری است.
در بمبهای فسفری از خطرناکترین نوع فسفر یعنی فسفر سفید استفاده میشود. این نوع فسفر در مجاورت با اکسیژن هوا به سرعت مشتعل شده و امکان خاموش کردن آن فقط در صورت حذف کامل اکسیژن امکان دارد.
اگر این ماده روی سر و سینه ریخته شود در کمتر از 3 ثانیه سبب مرگ فرد میشود و در صورتی که روی دست یا پاها ریخته شود به علت گرمای زیادی که از سوختن فسفر آزاد میشود، دمای خون بالا میرود و بازگشت آن به قلب سبب از بین رفتن تمام ارگانها و در نهایت قلب میشود.
نظامیان آمریکایی در چند سال اخیر به بهانه مبارزه با طالبان در بخشهای مختلفی از افغانستان از سلاحهای شیمیایی همچون مهمات ترموباریک و بمبهای بانکر بوستر علیه مردم بیدفاع این کشور استفاده کردهاند و تولد نوزادان ناقص الخلقه در افغانستان، پاکستان و عراق ثمره استفاده آمریکا از سلاحهای شیمیایی است.
ژاپن و ویتنام
نخستین بمبهای فسفری در سال 1916 توسط انگلیس تولید شد و در جریان جنگ جهانی دوم توسط نظامیان آمریکایی و نیروهای کشورهای مشترک المنافع انگلیسی و نیز ژاپن به کار گرفته شد.
این سلاح ازجنگ جهانی دوم به صورت عامیانه «Willy Pete» نامیده میشد. آمریکا متحد دیرینه رژیم صهیونیستی نیز در جنگ با ویتنام به طور گسترده از این سلاح استفاده کرد. ارتش آمریکا در نوامبر 2004 در فلوجه عراق نیز از فسفر سفید برای وادار کردن افراد مسلح به خروج از مخفیگاهشان استفاده کرد.
عراق
این درحالیست که پیتر بیس رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا استفاده از فسفر سفید را در عراق امری قانونی خواند و مدعی شد این ماده سلاح شیمیایی نیست بلکه سلاحی سوزنده است و در قانون جنگ استفاده از این سلاح مجاز است.
دولت آمریکا با استفاده از تسلیحات کشتار جمعی در عراق باعث کشته شدن هزاران نفر شد و هم اکنون بسیاری از مردم عراق از عوارض ناشی از سلاحهای شیمیایی در حمله به کشورشان رنج میبرند.
کارشناسان عراقی بر این باورند تا سه نسل دیگر بعید است که در عراق یک انسان کامل به دنیا بیاید چراکه اثر اشعههای اورانیوم غنی شده که جنگ 1991 و 2003 در این کشور برجای گذاشت تا یک قرن باقی میماند.
اورانیوم ضعیف شده به دلیل آنکه از مواد بسیار سنگین درست شده و باقیمانده فرایند غنی سازی ذخایر سنگ اورانیوم است تنها در تسلیحات و راکتورهای هستهای مورد استفاده قرار میگیرد و به دلیل قابلیتهای خود در نابودی ساختمانهای ضد گلوله و خودروهای نفربر همواره مورد استقبال ارتش آمریکا قرار گرفته است.
بر این اساس اورانیوم ضعیف شده سبب وارد شدن آسیبهای کلیوی، سرطان ریه و استخوان، اختلالات پوستی، عصبی و کروموزومی میشود و اختلالات سیستم ایمنی بدن و اختلالات ژنتیکی و تولد نوزادان ناقص الخلقه و دو سر یا سه سر را به همراه دارد.
ایندیپندنت همچنین در مطالعهای از افزایش چهار برابری ابتلا به انواع سرطانها در میان بزرگسالان و افزایش 12 برابری ابتلا به سرطان در میان کودکان عراقی پایینتر از 14 سال خبر داد.
در این تحقیق که 4 هزار و 800 کودک اهل فلوجه شرکت کرده بود، مشخص شد که مرگ و میر نوزدان شهر فلوجه چهار برابر بیشتر از نوزادان اردنی و هشت برابر نوزادان کویتی است.
بر اساس این تحقیق از هر هزار نوزاد عراقی 80 نفر در ابتدای تولد خود میمیرند، این درحالیست که در مقایسه با نوزادان مصری، اردنی و کویتی این ارقام به ترتیب 19، 17 و 9. 7 گزارش شده است.
همچنین محققان از افزایش 38 برابری در میزان ابتلا به سرطان خون و افزایش 10 برابری میزان ابتلا به سرطان سینه در میان زنان و افزایش چشمگیر ابتلا به تومور غدد بافت لنفاوی و مغزی خبر دادهاند.
لیبی
گذشته از جنگ عراق و افغانستان بهتر است به جنایات آمریکا در لیبی اشاره کرد زیرا پس از آغاز این جنگ رسانههای غربی گزارش دادند ارتش آمریکا در 24 ساعت اول حمله به لیبی 45 بمب دو هزار پوندی رها کرد که به گفته دوگ روکه متخصص امور تسلیحاتی ساکن آمریکا و مدیر سابق پروژه استفاده از اورانیوم ضعیف شده در پنتاگون ایالات متحده در این جنگ از اورانیوم استفاده کرده است.
همچنین در حالی که بمبهای خوشهای جزو سلاحهای ممنوعه بین المللی هستند و استفاده از آن غیرقانونی و غیراخلاقی است اما گزارشهای بسیاری در رابطه با استفاده از این بمبها در لیبی منتشر میشود که انتقاد سازمانهای بین المللی از جمله دیدهبان حقوق بشر را به همراه داشته است.
بمبهای خوشه ای میتوانند از هواپیما یا سکوهای پرتاب موشکی پرتاب شوند. بدنه این بمبها در آسمان باز میشوند و تعداد بیشماری بمب کوچک (بمبلت) را در زمینی گسترده پخش میکنند. این بمبها درست مثل مین، در هنگام تماس انسانها یا حیوانات منفجر می شوند.
حتی گفته میشود که آمریکاییها و ناتو از نوعی سلاحهای بیولوژیکی و سلاحهای شیمیایی در لیبی استفاده کردند و در حقیقت مردم خاورمیانه به آزمایشگاه بزرگ سلاحهای کشتار جمعی آمریکا تبدیل شدهاند.
ایران
گذشته از جنایات آمریکا در کشورهای دیگر فعالان حقوق بشر کشورهای غربی را مسئول تشویق و تحریک رژیم بعثی سابق عراق برای دست زدن به 400 حمله شیمیایی علیه ملتهای ایران و عراق میدانند که بر اثر آن هزاران نفر کشته و بیش از120هزار نفر مصدوم شدند.
رژیم صدام نه فقط نظامیان، بلکه غیرنظامیان ایرانی و عراقی را هدف حمله شیمیایی قرار داد و جنایات سردشت و حلبچه بهترین گواه بر این ادعاست.
رئیس کمیسیون پزشکی جمعیت مصدومین سلاحهای کشتارجمعی نیز میگوید: شهر سردشت اولین قربانی استفاده از سلاح شیمیایی ممنوعه بعد از حمله اتمی ارتش آمریکا به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن در جنگ جهانی دوم است.
* نقش آمریکا در سلاحهای شیمیایی اسرائیل
در ارتباط با نقش دولت آمریکا در توسعه سلاحهای شیمیایی اسرائیل همچنین افشا شد 140 نفر از دانشمندان فعال در ساخت تسلیحات شیمیایی اسرائیل ارتباطهایی قوی با چندین نهاد مهم دولتی آمریکا دارند. مرکز پژوهشی «والتر رید» وابسته به پنتاگون، «دانشگاه یگانهای یکپارچه علوم پزشکی» وابسته به دولت فدرال، «مرکز تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک دانشگاه یوتای آمریکا» برخی از مهمترین نهادهایی بودند که این دانشمندان با آنها ارتباطهای سازمانی گسترده داشتند.
* اتحادیه اروپا، برنده صلح نوبل
در سال 2012، اتحادیه اروپا برنده اینجایزه شد، اما این اتحادیه نیز در مقابل جنایات کشورهای غربی و استفاده آنها از سلاحهای شیمیایی سکوت پیشه کرده است.
چگونه ممکن است یک نهاد، وقتی تحریم ارسال سلاح به تندروهای وحشی در سوریه را لغو میکند صلح دوست دانسته شود؟!
* دست اروپاییها در تسلیحات شیمیایی اسرائیل
مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل همکاری نزدیکی با برنامههای سلاحهای بیولوژیک انگلیس دارد و نشان داده شد کشورهای آلمان و هلند هم در توسعه این مرکز اسرائیلی دست داشتهاند.
در سایه افشاگریهای اهالی متعهد رسانهای بود که اکنون تمام دنیا به خوبی میداند اسرائیل در حال ساخت و توسعه سلاحهای شیمیایی، میکروبی و هستهای است و بزرگترین زرادخانههای این سلاح را در خاورمیانه دارد.
* کمک اروپا به عراق برای تولید تسلیحات شیمیایی
کمک اروپای غربی، به خصوص به واسطهٔ بسیاری از شرکتهای متعلق به آلمان غربی و چندتایی شرکتهای سوئیسی، هلندی، فرانسوی و ایتالیایی، نقشی مهم در پیشرفت تلاشهای عراق برای توسعهٔ توان تهاجمی سلاحهای شیمیاییاش داشته است. حقیقت اینکه به باور ما بدون کمک اروپای غربی، عراق نمیتوانست برنامهٔ تولید سلاحهای شیمیاییاش را در ابعاد نظامی پیش ببرد.
رقم یکی از قراردادهای سال 1983 با شرکتی متعلق به آلمان غربی برای یک خط تولید مادهٔ خردل و یک خط تولید دیگر مادهٔ تابون در عراق، 40 میلیون دلار بوده است.
گفتنی است بعضی افسرها و بسیاری از دانشجویان نظامی بااستعداد عراقی به کشورهای اروپای غربی فرستاده میشدند تا مدرک شیمی و مهندسی شیمی بگیرند. بسیاری دانشجویان مدارک عالیهای در شیمی تشخیصشناسی گرفتند، شاخهای از شیمی که بنیاد توسعهٔ مواد شیمیایی [لازم برای تولید جنگافزارها] است. در مرکز تحقیقات و توسعهٔ جنگافزارهای شیمیایی [عراق] از بهترین دانشمندان استفاده شد. بااستعدادترین افسران نظامی را به مدیریت برنامهٔ تولید سلاحهای شیمیایی گماشتند.
دستاندرکاران برنامهٔ هستهای عراق توانستهاند به واسطهٔ سوءاستفاده از فرصتهای تبادل آموزشها و تحقیقات با مراکز تحقیقاتی هستهای اروپای غربی، به میزان دانش فنی و تجهیزاتشان بیفزایند. ارتباطات عراق با مراکز تحقیقاتی مهمی در آلمان غربی پیش از ظهور شرکتهایی متعلق به این کشور در قامت مهمترین منابع تامین تجهیزات هستهای آزمایشگاهی [برای عراق] بوده است. احتمالا ارتباطات تحقیقاتی مشابهی میان شیمیدانان عراقی و همتایانشان در اروپای غربی هم موجب تسهیل در برنامهٔ عراق برای تولید جنگ افزارهای شیمیایی بوده است.
تابلوی یادآوری فروش افزار جنگی شیمیایی توسط آلمان به عراق نصب شده در خیابان فردوسی تهران، روبروی سفارت آلمان در تهران.
* نقش اروپا در تولید سلاحهای شیمیایی سوریه
دولت آلمان در شهریورماه سال جاری به ارسال صدها تن مواد شیمیایی به سوریه در سالهای 2002 تا 2006 اعتراف کرد که قابلیت استفاده در تولید سلاحهای شیمیایی را داشته است.
دولت آلمان، در سالهای 2002 و 2003 نزدیک به 40 تن مواد شیمیایی به سوریه ارسال شده و میزان صادرات این مواد در سالهای 2005 و 2006 نیز بیش از 97 تن بوده است که این مواد دو منظوره قابل استفاده در تولید سلاحهای شیمیایی نیز بوده است.
این در حالیست که فیصل مقداد، معاون وزیر امور خارجه سوریه از نقش فرانسه و انگلیس در حمله شیمیایی تروریستها در حومه دمشق پرده برداشت و گفت: دلایل و مدارک استفاده تروریستها از گاز اعصاب را به تیم تحقیقات سازمان ملل ارائه کردیم.
اما سوال اینجاست، چرا اکنون که به اسم مبارزه با سلاحهای شیمیایی در سوریه، سازمانها و کشورهای مختلف به تکاپو افتادهاند و به بهانه خلع سلاح شیمیایی سعی در سرنگونی حکومت بشار اسد را دارند، کمیته جایزه صلح نوبل به یاد آورده است که جایزه خود را باید تقدیم به سازمانی علیه سلاحهای شیمیایی کند؟ آیا پیش از این استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط دولتهای جنگ افروز غربی بدون اشکال بود؟
سیاستهای چندگانه کمیته اعطای نوبل در اهدای جوایز سالانه خود، مدتهاست باعث شبههدار شدن نحوه انتخاب برندگان جایزه صلح نوبل شده است. همه اینها نشاندهنده این مسئله است که بسیاری از سازمانهای جهانی آلت دست غرب و جبهه استکبار هستند و مانند عروسک خیمهشب بازی سیاستها و خواستههای آنها را به اجرا در میآورند.
منبع: سایت جبهه جهانی مستضعفین