گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ معتاد شدن اقتصاد ایران به ماده مخدر «نفت» آنچنان روحیه و رفتاری را در دولت و ملت ایران دامن زده است که هیچ کس حاضر به ترک اعتیاد و کشیدن درد ناشی از آن نیست.
در اینکه اقتصاد ایران «اقتصاد «نفتی» است ظاهراً هیچ شک و شبهه ای میان صاحب نظران و اقتصاددانان در این باره وجود ندارد و در اینکه به باور همین افراد سرنوشت و «آینده ایران» نیز به درمان همین موضوع بر می گردد اختلافی وجود ندارد اما همه مشکل همین جاست که عملیاتی کردن این موضع نوعی جراحی سخت در اقتصاد ایران را می طلبد.
هرچند که نفت یک موهبت الهی برای هر ملتی است اما اتکای افراطی دولت ها چه عقب و چه بعد از انقلاب به این محصول منجر به این شده است که به جای اینکه این محصول نقطه قوت ما در عرصه معادلات جهانی باشد تبدیل به پاشنه آشیل اقتصاد ما شده است .یعنی دولت های مستکبر برای اینکه بتوانند جلوی حرکت انقلاب اسلامی را بگیرند با تحریم این محصول فشارهای سنگین اقتصادی را برما وارد میکنند.
علاوه بر اینکه در حال حاضر نفت ابزار فشار بیگانگان بر اقتصاد ماست، وابستگی به این محصول در داخل کشور موجب عدم توان رقابت بخش های خصوصی و مردمی با بخش دولتی، عدم توجه به افزایش تولید ملی،کاهش نیاز به درآمدهای غیر«نفتی» به خصوص مالیاتی شده است.بنابراین اتکای دولت به مردم را از نظر درآمدی تضعیف و وابستگی مردم را به دولت تشدید میکند و نقش مردم در اقتصاد نادیده گرفته میشود و این با شعار دولت ها مبنی بر لزوم حل مشکلات اقتصادی با کمک مردم در تضاد است.
رهبر انقلاب سال ها پیش و در دولتهای مختلف خطرات ناشی از وابستگی به " اقتصاد نفتی و تک محصولی" را به دولتمردان گوشزد کرده بودند کمااینکه در اولین روز امسال نیز روی این مساله تاکید کردند: «اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابستهی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامههای اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد. وقتی برنامهی اقتصادی یک کشور به یک نقطهی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطهی خاص تمرکز پیدا میکنند.»
دولت تدبیر و امید که با شعار "تولید و بهبود فضای کسب و کار" زمام امور را به دست گرفته است باید به این نکته واقف باشد علاج اقتصاد در درون کشور و آن هم تلاش برای کمتر کردن و در نهایت حذف نفت از بودجه دولت است.چرا که تا وقتی دست دولت در جیب نفت است "رقابت" که یکی از عوامل اصلی و حیاتی در بهبود فضای کسب و کار و افزایش تولید ملی است بوجود نخواد آمد ودر نهایت منجر به بسنده کردن به راه حل های کوتاه مدت و شتابزده و تزریقی در اقتصاد خواهیم شد و درمان ریشه ای باز انجام نخواهد شد.
متاسفانه در گوشه و کنار اظهارات گاه نگران کننده ای از دولتمردان یازدهم شنیده میشود که حکایت از نگاه کلیدی آنان به نقش نفت در حل مشکلات اقتصادی دارد! وزیر نفت از افزایش ظرفیت تولید و فروش نفت سخن می گوید. رئیس جمهور محترم دردر مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه ها می گوید:«شما میگویید روی پای خودمان بایستیم، قبول؛ شما در اولین درآمد بودجهایتان متکی به نفت و میعانات گازی هستید که باید آن را به فروش برسانید و به دیگران بفروشید، شما باید کالا را بفروشید و وارد کنید، مگر در دنیای امروز، دروننگر بودن و درونگرا بودن به آن مفهوم گذشته، دیگر معنایی دارد؟»
در اینکه دولت محترم باید با همه کشورهای دوست و همسایه تعامل داشته باشد شکی نیست اما بیم از آن است که راه حل مشکلات را در بیرون از کشور جستجو کند و برای فروش نفت بیشتر و کسب درآمد از این طریق که یک راه حل مقطعی وآسیب پذیر است مواضع سازشکارانه و محافظه کارانه در عرصه جهانی ودر برابر مستکبرین بگیرد و به دیگر ظرفیت های عظیم داخلی توجه نکند. خبرسازی بیش از حد دولت در سیاست خارجی و هدایت افکار عمومی به این سو این نگرانی را افزایش میدهد.از طرفی دیگر دشمنان و رسانه هایشان با همراهی عده ای در داخل ، در پی این بودند که با شرطی کردن مردم و مسئولین ایران به مذاکرات هسته ای و کاهش لحظه ای قیمت ارز در نزدیکی به روزهای منتهی به این مذاکرات این مساله که راه حل مشکلات اقتصادی در گرو رابطه با آمریکا وغرب است رابه ذهن ایرانیان بقبولانند و مسئولین را پای میز مذاکره با آمریکا بکشانند.قبل از سفر رئیس جمهور به نیویورک ،هنگامی که بازار شایعه دیدار سران ایران و آمریکا در سازمان ملل داغ بود قیمت ارز به پایین تر قیمت خود در ماه های اخیر رسیده بود.اما درست بعد از برقراری مکالمه تلفنی و گفتگوی مستقیم آقای روحانی با رئیس جمهور آمریکا قیمت دلار افزایش یافت!
این مساله نشان داد،اینطور که غربی ها و عده ای در داخل در تبلیغات خود راه حل مشکلات اقتصادی ما را در خارج از مرزهایمان و در مذاکره و تعامل با غرب عنوان میکنند در عمل چنین چیزی واقعیت ندارد و مشکل در داخل کشور است.
ازطرفی دیگر این نکته نیز جای تأمل دارد؛بنابر نظر کارشناسان،این دولت یک دولت"توسعه گرا"ست تا یک دولت "عدالت محور". در اینکه دیدگاه توسعه ای به مسائل کشور مناقشه برانگیز است محل بحث ما نیست. مساله این است که حتی با نگاه توسعه ای نیز وابستگی به نفت و تاکید روی آن با این نگاه همخوانی ندارد.مطالعات و تحقیقات انجام شده نشان می دهد که روند توسعه کشورهایی که از منابع طبیعی غنی و سرشار بهره مند نبوده اند به ویژه در چهار دهه اخیر در مقایسه با کشورهایی که از این منابع برخوردار بوده اند به مراتب بهتر و سریع تر بوده است. همچنانکه آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در مراسم تودیعومعارفه معاون علمیوفناوری ریاست جمهوری گفته بود: «نفت باعث توسعه نمیشود»؛ به هر حال دولت یازدهم شعارش "تدبیر و امید" است و تدبیر به معنای دور اندیشی . امیدواریم این دولت در مورد نفت تدبیر لازم را به خرج دهد و اقتصاد را از وابستگی مفرط به نفت نجات دهد و دنبال راه حل های کوتاه مدت و مقطعی نباشد و برای پیدا کردن راه حل مشکلات اقتصادی امید به ظرفیت های درون کشور داشته باشد.
1-ايران کشور ثروتمندي است که مواد اوليه زيادي دارد
2- بايد اقتصادي متمرکز دولتي حاکم باشد که رانتخواري هاي سازمانهاي دولتي با توصل به اصلل 44 قانون اساسي که قابليت اجرا را ندارد را بشکند
3- بايد با ديدي داقع بينانه به استراتژي خارجي و داخلي نگاه شود
4- بايد سازمانهاي موازي مانند ارتش و سپاه يکي شوند که هزينه کاهش يابد
5- بايد رانتخواري و فساد اقتصادي کنترل شود که بتوان برنامه ريزي درست نمود