به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، سیزده آبان نزدیک است؛ روزی که همواره مورد توجه جهانیان واقع شده است. روزی که اکثریت ایرانیان بهواسطه حس میهندوستی و استقلالطلبی، با افتخار از آن یاد میکنند. روزی که دست کم به دلیل یادآوری شجاعت، بصیرت و رفتار جهادی دانشجویان پیرو خط امام (ره)، یادآور شکست هیمنه یکی از دو قطب بزرگ قدرت آن دوران(1) یعنی آمریکا محسوب میشود.
چرا مرگ بر آمریکا میگوییم؟
اگر چه دلایل استفاده از شعار مرگ بر آمریکا از سوی بعضی افراد، نفوذ جریانهای چپ گرا توصیف شده است! (2) اما دلایل متعدد قرآنی، عقلی و سیاسی برای انجام این امر از سوی مردم مسلمان ما وجود دارد. دلایلی که هر کدام به تنهایی برای ابراز انزجار از آمریکا کفایت میکند.
مرگ بر آمریکا و نظر قرآن
اخیراً درباره جایگاه شعار «مرگ بر آمریکا» و دلیل بیان آن، یک مبحث قرآنی بیان شده است که نقل کامل آن میتواند پاسخی قاطع برای مخالفان ابراز این جمله باشد.
«متاسفانه برخی اوقات بحثهای قرآنی ترکیب میشود با بحثهای سیاسی و موضع گیریها راجع به این دولت و آن دولت انسان احساس میکند که بحث دارد سیاسی میشود، بحث کاملا یک بحث قرآنی است. در سوره مبارکه ممتحنه آیهای در مورد حضرت ابراهیم دارد «قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه» در ابراهیم و کسانی که با ابراهیم هستند یک اسوه حسنه برای شما هست یعنی برای ما ابراهیم یک اسوه حسنه است، خوب این اسوه حسنه چیست؟ «قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه اذ قالوا لقومهم انا برئاء منکم و مما تعبدون من دون الله» آن موقع که گفتند ما نسبت به شما گروه کفار بیزاریم «کفرنا بکم» ما به شما کافریم و این را گفتند و اعلان برائت کردند «و بدا بیننا و بینکم العداوه و البغضاء ابدا حتی تومنوا بالله وحده» این جنگ، این عداوت و بغضاء ابدا باقی خواهد ماند. دو سه آیه بعد دارد که «عسی الله ان یجعل بینکم و بین الذین عادیتم منهم موده و الله قدیر» یعنی این اتفاق میافتد که بین شما و بین دشمنان شما مودتی عزتمندانه برقرار خواهد شد از چه مسیری از مسیر برائت. مودت عزتمدارانه از مسیر برائت و اعلان برائت میگذرد همان طور که در روایات داریم «من وضع حبه فی غیر موضعه تعرض للقطیعه» اگر کسی حبش را در غیر موضع خودش بگذارد این منجر به قطع حب میشود همانطوری اگر بغضش را در محل خودش قرار بدهد موجب مودت عزتمندانه میشود، این شعار مرگ بر امریکا شعار همه کسانی هست که حج ابراهیمی میکنند لذا از ماجرای برائت نباید کوتاه آمد، برائت سر جای خودش باقی هست اگر این نباشد دین، دین نیست بارها این ایه خوانده شده که «و لا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا» اینها ایات قران هست بحث سیاسی نیست اینها همواره با شما پیکار خواهند کرد تا اینکه شما را مرتد بکنند. این جنگ همچنان باقیست این مرگ بر امریکاها همچنان باقیست و باید باقی باشد اگر غیر از این اتفاق بیفتد انقلاب به مسیر ارتداد کشیده میشود، این را در این حج ابراهیمی در این عرفه ابراهیمی باید همه ما دقت بکنیم که فراموش نشود (اگر این مرگ بر آمریکاها حذف بشود) که دیگر دین نیست یک سری نشستیم برای خودمان گفتیم و شنیدیم و خوش بودیم و اسم این رو هم میگذاریم دین و دینداری. زمان شاه هم این چیزها بود روزه بود، نماز بود، دعا بود، زیارت عاشورا بود، دسته بود، هیات بود، قربانی بود همه اینها بود آن نقطه محوری که نبود همین اینها نبود که اگر این نباشد این علامت خروج انقلاب از مسیر خودش است.» (3)
کسی برای متجاوز فرش قرمز پهن نمیکند
یقیناً کسی نمیتواند سابقه همکاری انگلیس و آمریکا برای اشغال ایران در سال 1320 را فراموش کند. هیچ یک از ایرانیان هم ماجرای دسیسه ننگین آمریکا برای سرنگونی دولت مصدق و سرکوب کردن جنبش ملی کردن نفت را از خاطر نبرده است. همچنین است خاطره پناه دادن آمریکا به شاه خائن پهلوی. پیدا شدن اسناد محکم و لوازم پیشرفته جاسوسی در سفارت آمریکا، حمله نظامی به ایران از طریق صحرای طبس، حمایت همهجانبه از صدام جهت کشتار مردم بیگناه ایران، لشکرکشی به خلیج فارس جهت ایجاد اختلال در روند فروش نفت کشورمان، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرانی و کشتار صدها غیرنظامی، حضور مستقیم نظامی علیه ایران در دوران دفاع مقدس، اعمال تحریمهای ظالمانه و موارد پرشمار دیگر.
یقیناً عقل سالم حکم میکند با چنین دولتی، رابطه دوستانه برقرار نشود تا خاطره دوستی گرگ و میش یک بار دیگر برگی از اوراق تاریخ را پر نکند! حال اگر کسی خواهان دوستی با آمریکاست، چرا و بر مبنانی کدام حجت عقلانی و منطق قابل قبول، سخنش را شوخی تلقی نکنیم؟
توهم اهانت به نماد ملی آمریکا
آفریقای جنوبی، کویت، پاکستان، افغانستان، اروپا و سایر نقاط عالم، بارها و بارها شاهد آتش زدن پرچم آمریکا از سوی افراد و گروههای مختلف بودهاند اما ظاهراً فقط انجام این عمل از سوی ایرانیان است که تعدادی از دوستان را نگران کرده است.
متأسفانه این روزها تعدادی چهره شناخته شده که علاقه خاصی به دیده شدن و ابراز عقاید عجیب و غریب دارند، ضمن بیان بعضی اظهارات عجیب، خواهان جلوگیری از آتش زدن پرچم آمریکا شدهاند. از این رهگذر خوب است این افراد چشم خود را بر بعضی حقایق بگشایند تا اگر از جنایت آمریکا علیه بشریت بیخبر هستند، دستکم بدانند که نظر رسمی دولت آمریکا درباره آتش زده شدن پرچم کشورشان در ایران چیست و اصولاً خود آنها از این امر ناراحت هستند یا بعضی دلدادگان آمریکا در کشور ما، نقش کاسه داغتر از آش را ایفا کردهاند.
حضرات مثلاً روشنفکر آیا میدانند که اگر یکی از شهروندان ایالات متحده، پرچم آمریکا را جلوی کاخ سفید یا هر جای دیگر به آتش بکشد، به خاطر این کار تحت تعقیب قانونی قرار نمیگیرد؟
نکته جالب اینجاست که سوزاندن پرچم آمریکا و توهین به نمادهای ادیان مختلف از جمله قرآن نه تنها در سراسر ایالات آمریکا غیرقانونی نیست بلکه فردی فاعل چنین امری، مورد حفاظت قانون اساسی این کشور نیز قرار میگیرد!
قانون اساسی ایالات متحده دارای ده متمم است که در آنها آمده است: «کنگره نباید هیچ قانونی را تصویب کند... که آزادی بیان و مطبوعات و حق شهروندان برای برگزاری تجمع مسالمت آمیز را محدود کند.»
حال پس از 219 سالی که از تصویب متمم اول قانون اساسی آمریکا گذشته است، دیوان عالی این کشور در احکام مختلف اقدامهای نمادینی همچون آتش زدن پرچم، توهین به ادیان، اظهارات ضد نژادی و حتی پوشیدن انواع لباس را به عنوان ابراز عقیده قانونی شناخته است.
کنگره آمریکا در سال 1968 در واکنش به تظاهرات مخالفان جنگ ویتنام و به آتش کشیدن پرچم ایالات متحده در شهرهای این کشور قانونی را تصویب کرد که این اقدام را ممنوع میکرد. جالب آنجاست که دیوان عالی آمریکا دو دهه بعد این قانون را به خاطر مغایرت با قانون اساسی لغو کرد. (4)
خوب است مدافعان سینهچاک آمریکا اول حقایق جامعه این کشور را بدانند و بعد از آن اقدام به پاره کردن گریبان در حمایت از کشوری کنند که نزدیکترین دوست صهیونیستها و کشور جعلی اسرائیل است.
مکالمه تلفنی، گلایه رهبر انقلاب
کسانی که درباره دوستی و ایجاد ارتباط با آمریکا اقدام به قلمفرسایی کرده و عقیده جالب خود را در هر تریبونی فریاد میزنند، خوب است ماجرای عدم تأیید بعضی حرکات ظاهراً دیپلماتیک دولت یازدهم و جریان اعتراف وزیرخارجه در این مورد را مرور کنند. (5)
آنچه که استاد باید بداند
جناب صادق زیباکلام که پای ثابت همه مصاحبهها، مناظرهها و نمایشگاههای حوزه مطبوعات است، اثبات کرده که با پشتکاری مثالزدنی آماده است تا بیستچهارساعته با همه چیز مخالفت کند.
وی که سابقه بیان حرفهای جذاب درباره مشایی را هم در کارنامه خود داشته و همواره با افتخار میگوید که مدافع رضا قلدر بنیانگذار سلسله منحوس پهلوی است، اکنون در نشریات اصلاحطلب با یادداشتهای خود قصد دارد تا ضمن مطرح شدن، جایی در بین بعضی چهرههای پر سر و صدا برای خود دست و پا کند.
کدام همهپرسی کدام کشک؟ آقای زیباکلام صبح بخیر
رفتارهای این استاد که اخیراً خواهان برگزاری همهپرسی برای ایجاد رابطه با آمریکا نیز شده و عمق قانونشناس و نکتهسنجی خویش را بهنمایش گذاشته است، آدمی را به فکر میاندازد تا اول وی را از خواب بیدار کند و بعد از بیان اصطلاح «صبحبخیر»، چند نکته را به او متذکر شود.
عمر آمریکوفیلها و عاقبت انگلوفیلها!
زمانی بود که هواداران انگلیس در ایران فعالیتهای علنی داشتند و با راستگویی خود را حامی این کشور استعماری میخواندند. تکلیف ملت هم روشن بود و آن جماعت را تحت عنوان آنگلوفیل میشناختند. در زمان حال اما اوضاع کمی متفاوت است. افرادی که خود را بخشی از دولت «راستگویان» میدانند و کوشش میکنند تا خود را صاحب انقلاب اسلامی معرفی کنند، شبانهروز در جهت گندزدایی از چهره ننگین آمریکا در حال فعالیت هستند.
البته عمر فعالیت آنگلوفیلها در تاریخ کشور ما بسیار کوتاهتر از پیشبینی لندن بود. یقیناً در حال حاضر نیز عمر نمکپراکنی دوستداران آمریکا نیز طولانی نخواهد بود.
استاد! فتنه88 و معاملات بینالمللی حضرات را از یاد نبردهایم
اکنون که صحبت از 13 آبان شده و استاد مسلم عرصه سیاست و اجتماع و فرهنگ و تاریخ و... با دلایل سرگرمکننده خویش خواهان تحریم مراسم 13آبان از سوی دولت یازدهم شده است، بد نیست به صورت گذرا، خاطره 13آبان سال88 و رفتار مضحک فتنهگران در آن بحبوحه حساس را مرور کنیم.
قبل از برگزاری مراسم سیزدهآبان آن سال بود که فتنهگران به یکباره اعلام کردند که قصد تجمع همزمان با مراسم سیزده آبان را دارند. آنها گفتند که به جای تجمع مقابل سفارت آمریکا، به تجمع در مقابل سفارت روسیه اقدام خواهند کرد! شعاری هم آماده کرده بودند تحت عنوان «سفارت روسیه لانه جاسوسیه!» اما در روز موعود ترجیح دادند اقدام به اغتشاش در محدوده خیابانهای اطراف لانه جاسوسی آمریکا بکنند. گویا به یک باره فهمیده بودند که روسها خیلی هم بد نیستند! البته هنوز فعالان این اغتشاشات زبان نگشوده و راز سر به مهر پایان مرموز انتقادات خود از روسیه را نگشودهاند!
اوباما در میدان هفتم تیر تهران!
در میان اغتشاشات آن روز، یکی از اتهاماتی که بهعنوان نکته منفی دولت وقت و نظام اسلامی از سوی فتنهگران مطرح شد، شعار «اوباما، اوباما، یا با اونا یا با ما» بود.
معنی و مفهوم این شعار حکیمانه که از سوی دوستان جناب زیباکلام بیان شد این بود که:
«اوباماجان! تو قرار بود از ما حمایت کنی که نه تنها بد نبود بلکه خیلی هم خوب بود. اما الان داری از دولت ایران حمایت میکنی که خیلی کار بدی است.»
معنا و مفهوم این شعار جدای از ایراد تهمت به حکومت ایران این بود که:
- ما قبول داریم که از سوی آمریکا برای اغتشاش در ایران حمایت میشویم
- ما قبول داریم که حمایت آمریکا از هر فرد و گروهی باعث سرافکندگی است
- رابطه با آمریکا سبب میشود تا آبروی اشخاص برود!
آقای زیباکلام، لطفاً بفرمایید
از آنجا که تفکرات امثال زیباکلام در روز 13آبان سال فتنه به عرصه ظهور و بروز رسید و با عنایت به آنکه ملاقاتی نمادین بین وی و اوباما (البته فقط نام وی و آن هم در شعرهای حامیان فتنه) در این میدان برگزار شده است، خوب است ایشان شرحی از ماوقع آن روز را بیان کرده و ما را روشن فرمایند که:
الف) بالاخره رابطه و دوستی با آمریکا بد است یا خوب؟
ب) اگر مدعی اکثریت مردم ایران خواهان ارتباط با آمریکا هستند، اصولاً شما براساس کدام نظرسنجی معتبر چنین سخنی را ابراز میکنید؟
ج) حضرت استاد بفرمایند که چگونه توانستهاند جنایات پرشمار آمریکا را فراموش کنند خصوصاً آنها که برعلیه ایرانیان بوده است.
د) آیا ممکن است که استاد به ما بگویند آخرین بار کی شناسنامه خود را نگاه کردهاند و آیا هنوز در خاطر دارند که یکی ایرانی هستند یا خیر؟
پی نوشت:
2) یکی از علل ایجاد آمریکاستیزی نفوذ جریان چپ در ایران بود
3) شعار مرگ بر آمریکا سیاسی نیست، قرآنی است
4) چرا آتش زدن پرچم و توهین به ادیان در آمریکا آزاد است؟!
5) روایت کیهان از اظهارات ظریف در مجلس
منبع: فرهنگ نیوز