کد خبر:۲۷۱۴۰۴
سالروز اسارت وزیر نفت شهید رجایی؛

مصاحبه‌ای که تندگویان را از اعزام به انگلستان محروم کرد! / شهادت تندگویان در اسارت و جسدی که مومیایی شد

محمدجواد به عنوان نفر سوم سهمیه انتخابی بانک ملی برای اعزام به انگلستان انتخاب شد، اما در آخرین مرحله مصاحبه او را مذهبی متعصب تشخیص دادند و ...

به گزارش خبرنگار اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، محمدجواد تندگویان وزیر نفت دولت شهید رجایی در 26 خرداد 1329 در محله‌ خانی‌آباد جنوب تهران به دنیا آمد. پدر او فردی مذهبی و از طرفداران آیت‌الله کاشانی بود و کودکی و نوجوانی او در مسجد «بینایی» و هیات «بنی‌فاطمه» و «فاطمیون» خانی‌آباد گذشت. دوران تحصیل محمدجواد چه در دبستان و چه در دبیرستان و دانشکده رنگی از رفاه نداشت و او بیشتر خرج تحصیل خود را در دوران دبیرستان، از راه کارکردن و تدریس خصوصی ریاضی، عربی و زبان انگلیسی تأمین می‌کرد.


مبارزه علیه رژیم و پنهان کردن کتاب‌های ممنوعه در سکوی حمام


در دوره تحصیل در دانشکده نفت نیز مانند دوره دبیرستان که اعلامیه‌های امام را پخش می‌کرد، به فعالیت‌های سیاسی و مبارزه خود علیه رژیم پهلوی ادامه داد و صحبت‌ها و فعالیت‌های او باعث شد دانشجویان در چند نوبت دست به اعتصاب بزنند که همین امر موجب شد مسؤولان دانشگاه به ساواک گزارش دهند و شهید تندگویان تحت پیگرد قرار گیرد.


برهان اشکوری در مورد دستگیری شهید تندگویان توسط ساواک، می‌گوید: «به خاطر دارم وقتی بعد از جریانات دانشکده نفت متوجه شدیم شهید تندگویان تحت پیگرد ساواک قرار دارد، تمام کتاب‌های دکتر شریعتی را که در خانه‌ بود به منزل پدربزرگ او بردیم و شهید تندگویان کتاب‌ها را در سکوی حمام پنهان و بر روی آنها آجرچینی کرد. بعدها که کتاب‌ها را بیرون آوردیم بعضی از آنها پوسیده شده بودند».


همسر شهید تندگویان نیز در این خصوص تعریف می‌کند: «سندها و کتاب‌های دیگری هم وجود داشت که ممکن بود ما را دچار دردسر کند، اما نیروهای ساواک هیچ کدام از آنها را پیدا نکردند. به عنوان مثال مادر محمدجواد اعلامیه‌ای از حضرت امام را به خاطر نگرانی از اینکه مبادا محمدجواد دچار مشکل شود، چند قسمت کرده بود و هر قسمت را در یک نقطه پنهان کرده بود؛ اما شهید تندگویان آنها را پیدا کرده بود و با چسب آنها را مرتب کرده و پس از تکثیر، آن را بین دوستان و فعالان انقلابی توزیع کرده بود».


مصاحبه‌ای که در آن تندگویان را متعصب مذهبی شناختند و از اعزام به انگلستان کنار گذاشتند


محمدجواد به عنوان نفر سوم سهمیه انتخابی بانک ملی جهت اعزام به انگلستان انتخاب شد، اما در آخرین مرحله مصاحبه ایشان را مذهبی متعصب تشخیص داده و از اعزام کنار گذاشتند. دلیل این که او مذهبی متعصب شناخته شد این بود که مصاحبه‌کننده از او پرسید: «اگر در خیابان‌ها و یا پارک‌های لندن با یک دختر خانم عریان روبه‌رو شوی و یا در یکی از محافل تهران با یک دختر خانم نیمه عریان روبه‌رو شوی چه عکس‌العملی از خود نشان می‌دهی؟» جواد پاسخ داده بود: «در صورتی که با چنین وضعی روبه‌روشوم، چون قادر نیستم مانع رواج منکرات شوم ابتدا سعی می‌کنم خودم را از مسیر دور کنم و به او نگاه نکنم‌ و بعد از خداوند درخواست می‌کنم مرا یاری دهد که بر نفس اماره‌ام مسلط شوم و طلب توفیق می‌کنم که حتی در عالم تصور و رویا هم به او نیندیشم». به این ترتیب، جواد در برابر نگاه تمسخر‌آمیز داوران، در گزینش بانک ملی مردود شد. زیر ورقه آزمون او این عبارت به چشم می‌خورد: «نامبرده به علت تعصبات مذهبی صلاحیت اعزام به خارج از کشور را ندارد حتی وجودش در میان سهمیه بانک نیز خالی از دردسر نیست».


وزارت نفت در دوره نخست‌وزیری شهید رجایی و اسارت توسط عراق


ایشان پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده نفت و سپری کردن دوره آموزشی نظام وظیفه، در پالایشگاه نفت تهران مشغول کار شد، اما شرکت در فعالیت‌های سیاسی منجر به دستگیری او توسط ساواک و اخراج از پالایشگاه نفت تهران شد. محمدجواد در سال 1357مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را از مرکز مطالعات مدیریت ایران دریافت کرد و پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. نمایندگی وزیر نفت در مناطق جنوبی ایران و مدیریت شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب از فعالیت‌های تندگویان تا نخست‌وزیری محمدعلی رجایی است.


محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت، در مهر سال 1359 محمدجواد تندگویان را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کرد و پس از رای اعتماد، او اداره این وزارتخانه را بر عهده گرفت. مهندس تندگویان، در روز 12 آبان سال 1359 در حالی که برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان در جنوب کشور بود، در جاده ماهشهر ـ‌ آبادان همراه معاونش و چند مهندس شرکت نفت به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث صدام درآمدند و به زندان‌های اسیران ایرانی در عراق منتقل شدند و پس از سال‌ها اسارت توسط رژیم بعثی عراق به شهادت رسید.


امیر سرتیپ عبدالله نجفی در مورد چگونگی بازگشت پیکر شهید تندگویان این‌گونه روایت می‌کند: «مهندس تندگویان وزیر نفت کابینه شهید رجایی به همراه دو نفر از معاونان خود مهندس یحیوی و مهندس بوشهری اسیر شدند. این حادثه در نهم آبان ماه 1359 درمسیر رفتن به پالایشگاه آبادان در دارخوین نزدیکی آبادان اتفاق افتاد. خانواده شهید تندگویان و مسئولان جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی کردند تا از طریق مجامع بین‌المللی به خصوص صلیب سرخ و مقامات عراقی موضوع را دنبال کنند. ولی این تلاش‌ها به نتیجه‌ای نرسید.


ادعای عراق مبنی بر خودکشی کردن شهید تندگویان


رژیم عراق پس از مدتی اعلام کرد مهندس تندگویان در 12خرداد 1361 در سلول خود خودکشی کرده است، اما این مساله قابل قبول نبود چون مهندس تندگویان قبل از انقلاب در زندان ساواک هم به سر برده بود. با پیگیری‌هایی که ایران از طریق سازمان ملل انجام داد در سال 1364 صلیب سرخ به طور متناوب خواستار ملاقات با مهندس تندگویان شد.


مقامات عراقی در پاسخ به تقاضای ملاقات اعلام کردند که او اظهار داشته است که با کسی ملاقات نمی‌کند و تهدید می‌کند که اگر کسی با او ملاقات کند دست به خودکشی خواهد زد. تا اینکه در سال 65 یک نفر از نمایندگان صلیب سرخ به نام هافلی‌گر، رئیس عملیات خارومیانه و شمال افریقا هنگام سفر به عراق در مقابل این ادعای عراقی‌ها قبول مسئولیت کرد که این ریسک را بپذیرد. او برای ملاقات با مهندس تندگویان راهی زندان شد، اما عراقی‌ها مانع ورودش به زندان شدند.


در 13 آذر 1370 هیات پیگیری که شامل دو تن از اعضای خانواده مهندس تندگویان یعنی پدر و برادر خانم ایشان، مهندس یحیوی و اعتمادی دندانپزشک مهندس تندگویان برای روشن شدن کامل وضعیت مهندس تندگویان برای مدت 11 روز عازم بغداد شدند. پزشک صلیب سرخ هم به جمعیت هیات ایرانی پیوست. عراقی‌ها ادعا کردند جسد پس از نگهداری به مدت چهار سال در سردخانه به علت متوقف نشدن جنگ دفن شده است.


با نبش قبر و کالبدشکافی، پزشکان ایرانی به این نتیجه رسیدند که اطلاعات موجود با جسد ارائه شده مطابقت ندارد. هیات مزبور پس از مذاکرات مفصل تصمیم به بازگشت گرفت، اما وزارت خارجه عراق ضمن قبول اشتباه از سوی مسئولان گورستان خواستار تعویق سفر آنان شد تا جسد واقعی با حضور مجدد پزشک صلیب سرخ مورد معاینه قرار گیرد.


جسدی که مومیایی شده بود


سپس جسد دوم در قبرستان الکرخ واقع در 60 کیلومتری جاده بغداد و رمادی نبش قبر گردید. یک جسد مومیای شده در تابوت فلزی در آنجا قرار داشت. هیات ایرانی در هنگام نبش قبر متوجه تازه بودن قبر شد اما عراقی‌ها در پاسخ به این مساله گفتند که ما برای اطمینان از وجود جسد مهندس تندگویان چند روز پیش اینجا را نبش قبر کردیم تا اشتباهی صورت نگیرد. معاینه طرف‌های سه گانه یعنی ایران و عراق و صلیب سرخ نشان داد که جسد مذکور متعلق به شهید تندگویان است.


پس از قطعی شدن مساله، هیات ایرانی خواستار تحویل وسایل شخصی ایشان شد، اما عراقی‌ها مدعی شدند محل نگهداری آن شهید در بمباران امریکایی‌ها تخریب شده است و کلیه لوازم شخصی و مدارک از جمله ریسمانی که با آن خودکشی کرده از بین رفته است. این پاسخ عراقی‌ها نشان داد که دروغ می‌گویند زیرا هنگام شهادت دست‌ها و پاهای او بسته بود که نتواند آنها را حرکت دهد. بر اثر فشار به ناحیه قفسه صدری دنده‌های دهم راست و هفتم چپ ایشان شکسته بود و آثار طناب باعث شکستگی استخوان لامی و خون‌مردگی در ناحیه حلق و حنجره شده بود.


پزشکی قانونی علت شهادت محمدجواد را به احتمال قریب به یقین خفه‌شدگی به وسیله رشته طناب اعلام کرد و سن ایشان را در هنگام شهادت بین 31 تا 37 سال ذکر کردند. پیکر شهید تندگویان در تاریخ 25 آذر در عتبات عالیات نجف، کربلا و کاظمین با حضور اعضا هیات و کاردار سفارت ایران و خانواده‌شان با احترام طواف داده شد و در تاریخ 29 آذر 1370 در مرز منظریه ـ خسروی به وسیله صلیب سرخ و هیات عراقی تحویل هیات ایرانی گردید.


منابع:
- پایگاه جامع شخصیت‌نگار
- پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ و شهادت
- وب‌سایت 598
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار