کد خبر:۲۷۳۳۱۴
کربلای جبهه‌ها یادش بخیر

محرم‌ها در جبهه چه خبر بود؟

در جبهه از آن‌جایی که امام حسین‌علیه‌السلام الگوی شهیدان و رزمندگان است، عزاداری و برپایی مراسم سینه‌زنی از معنویت بیشتری برخوردار بود.

به گزارش گروه فضای مجاز ی «خبرگزاری دانشجو»، طی دوران هشت سال دفاع مقدس، محرم‌ها مانند دیگر مناسبت‌های خاص، از رنگ‌وبوی  دیگری برخوردار اما. در این بین حال‌وهوای رزمندگان اسلام که به‌عشق زیارت کربلا سنگرهای دفاع مقدس را پر کرده‎بودند، دیدنی بود.

مطلب زیر خاطره‌ایست با محوریت محرم در جبهه:


با لباس خاکی همراه دسته عزاداری که متشکل از رزمندگان و تعدادی از مردم اهواز بود وارد مسجدی در مرکز شهر شدیم. مداح ما یک نوجوان رزمنده بود که داشت برای امام حسین (ع) نوحه می‌خواند.
 

در این بین همان‌گونه که سینه می‌زدم ناگهان چشم به یک پیرمرد اهوازی افتاد که در گوشه مسجد...

 

جملات بالا بخشی از خاطرات «محمد حسن ضیغمی» از رزمندگان لشکر «42 قدر» استان مرکزی است. او که سال 65 به جبهه اعزام شده بود با بیان خاطره‌ای از ماه محرم و حضورش در جبهه می‌گوید: اواخر پاییز سال 65 به عنوان معلم به جبهه رفتم و در پادگان «حر» اهواز مستقر شدم. یادم می‌آید اولین حضورم مصادف شده بود با ایام محرم. از همین رو زمانی که در پادگان بودیم بعد از نماز به عزاداری و سینه‌زنی می‌پرداختیم.

 

روزهایی هم که به شلمچه یا جزیره مجنون می‌رفتیم با رعایت جوانب امنیتی و احتیاط در سنگرها مراسم عزاداری سیدالشهدا‌علیه‌السلام را برگزار می‌کردیم. در جبهه از آن‌جایی که امام حسین‌علیه‌السلام الگوی شهیدان و رزمندگان است، عزاداری و برپایی مراسم سینه‌زنی از معنویت بیشتری برخوردار بود.

 

یادم می‌آید روز عاشورا به اهواز رفتیم. دسته‌های عزاداری متعددی در کوچه و خیابان‌های این شهر به چشم می‌خورد. ستون عزاداری تلفیقی از رزمندگان با لباس خاکی و مردم عادی بود و همین باعث شد شهر از روحیه حماسی خاصی برخوردار شود

 

یادم می‌آید روز عاشورا به اهواز رفتیم. دسته‌های عزاداری متعددی در کوچه و خیابان‌های این شهر به چشم می‌خورد. ستون عزاداری تلفیقی از رزمندگان با لباس خاکی و مردم عادی بود و همین باعث شد شهر از روحیه حماسی خاصی برخوردار شود. در میان ما یک نوجوان مداح وجود داشت که نوحه می‌خواند. همراه او به مسجدی در مرکز شهر رفتیم. در همان حال که با نوحه سوزناکش سینه‌زنی می‌کردیم ناگهان چشمم به پیرمردی افتاد که در گوشه‌ای از مسجد نشسته است. نوحه حال و هوای او را منقلب کرده بود؛ آنچنان که قطره‌های اشک با درخشش خاصی از چشمش بر روی محاسنش جاری شد. تماشای این صحنه و ارتباطی که با نوحه برقرار کرده بود را هنوز پس از گذشت حدود 27 سال به یاد دارم و همواره دلم خواسته است که یک لحظه جای آن پیرمرد بودم.

 

همان سنت و برنامه‌های عرفی که در شهر انجام می‌شد در جبهه هم برقرار بود، برنامه‌ها را مانند برنامه‌های شهر برگزار می‌کردند ولی سوز و گداز عزاداری بچه بسیجی‌ها چیز دیگری بود. ابداع نوحه و مرثیه و سبک در جبهه خیلی زیاد بود، سبک‌های خاصی که حماسی بود و به فضای جبهه می‌خورد. مثلا شعارهای صبحگاه که بچه‌ها با آن می‌دویدند متناسب با ایام محرم سروده می‌شد و به جای شعارهای حماسی صرف، ذکر و مدح اهل‌بیت می‌گفتند.

 

منبع: تبیان

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار