به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ صبح امروز در صحن علنی مجلس در بررسی برنامه های وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان برای برای اعتماد، نطقی جنجالی، آتشین، مستدل، شاعرانه، عارفانه، حماسی و... در حمایت از این وزیر پیشنهاد شده توسط یکی از نمایندگان صورت گرفت که همه را به فکر فرو برد.
هشدار: هرگونه شباهت بین این نوشته و سخنرانی دفاعیه جناب آقای پیرموذن از وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان (سجادی) شدیداً تکذیب میشود!!!
بله داشتم عرض میکردم که...
طبق اخبار واصله، آن نماینده محترمی که رفته بود بالای تریبون و یکسری دفاعیات جانانه از وزیر محترم پیشنهادی کرده بود، قبل از صحبت، خودش ورزش هم کرده بود! لذا حال خوشی داشت که جای همه عزیزان خالی! چنان حالی که نگو و نپرس و کاری هم به جزئیاتش نداشته باش! یعنی اصلاً یک «چیز» بیمانندی بود که همتا نداشت جان شما!
ایشان ابتدا که از پلهها بالا رفتند، خودشان حس نکردند داستان چیست اما بعدش که مورد عنایت واقع شدند و ریاست محترم جلسه فرمودند «باتشکر از همکار گلم»، ایشان که اصولاً اشعار حماسی و مذهبی و ملی و شاید هم بقیه اشعار دنیا را با ادبیات سیاسی قاتیپاتی کردهبودند، بهیکباره یاد یکی از موارد خاص افتادند. یکی از همان مواردی که چند وقت قبل توی تاکسی شنیده بودند و راننده بیمروت هم باوجود کلی تذکر از سوی نماینده مورد اشاره، ضبط را خاموش نکرده بود.(1)
خلاصه ایشان همانجوری که پشت میز و روی صندلی خودش رفته بود، میکروفون را گرفت و در مقام تشکر از رییس جلسه شروع کرد به هنرنمایی:
«با تشکر از شما باید بگم، لطفتون تازگیا زیاد شده
میدونین داسی که بعضیا دارن، یه جوری باعث اتحاد شده!»(2)
وی همچنین در مقام تشکر از همکاران خود گفت:
«این روزا بعضیاتون بلا شدین
مثه گل یا مثلاً طلا شدین!
سایه ما رو که با تیر میزنین
با حرارت آره شمشیر میزنین(3)»
خلاصه این رفتار سوالبرانگیز ایشان ادامه داشت تا آنجا که برای تغییر ادبیات، تصمیم گرفت قدری توضیح بدهد درباره کلماتی که در دفاع از وزیر پیشنهادی، بر زبان جاری ساخته.
وی سپس افزود:
«آقا جان سخت نگیرین، اینکه گفتم ایشون خاک خورده ورزش هستن، قصد شانتاژ که نداشتم! خودم شاهد بودم ایشان برای ارتقای ورزش ما فرغونفرغون خاک توی حلق خوش میریخت و دم نمیزد.
تازه از این حرفها که بگذریم، بیادبی نسبت به رییسجمهور، بیادبی به ملت است، بیادبی به ملت هم بهمعنای بیتربیتی نسبت به رییسجمهوری است و بیتربیتی نسبت به رییسجمهور یعنی دهنکجی به ملت و دهن کجی به ملت هم زبانم لال لابد میخواهید به رییسجمهوری دهنکجی کنید؟ آییییی ... نفس کش! نکند میخواهید به این وزیر رأی ندهید همکاران محترم! نه جان خودم نمیخواهید رأی بدهید؟ خوب خواهش میکنم رأی بدهید! گیرم یک روزی یک جایی یک تحصنی کرده باشند ایشان یا مثلاً یک استعفایی داده باشند و خلاصه تندرویهای خفنی هم داخل کارنامه ایشان باشد. خوب باشد چه اشکالی دارد؟ شما اصلاً بفرمایید بدانیم که آیا نباید نیمه پر لیوان را دید؟ خوب حالا که باید نیمه پر لیوان را دید، شما هم خدا را شکر کنید که پرونده ایشان خالی نیست و خیلی هم پر است و تازه تا دم بیخ گلوی پرونده هم پر است و لابد میدانید که تا دم بیخ گلو خیلی بیشتر است از نیمه!
حالا در دوران سوءتفاهمات سال88 هم لابد یک جایی بودند ایشان که به بنده و شما ربطی ندارد عزیزان من! ما نماینده مردم هستیم؛ فضول زندگی وزرا نیستیم که! هستیم؟
اصلاً من خودم تضمین میکنم که اگر ایشان یهو تصمیم به تحصن گرفت، نیاید توی همین مجلس متحصن شود! خودم میبرمش جامجهانی تا وسط زمین فوتبال روی چمن جلوی تیمهای خارجی متحصن بشود تا حالتان جا بیاید! گفتم زود باشین بهش رأی بدین... زود تند سریع! مگر شما پیام اعتدال را دریافت نکردید؟ اصلاً ....»
در این لحظه بود که یک لیوان آبقند ناب رساندند خدمت ایشان تا حالشان جا بیاید چون ضمن دفاع جانانه از وزیر پیشنهادی، قدری قندشان افتاده بود و حالشان بههم خورده بود و تازه جلسه هم تمام شده بود و ایشان داشتند برای صندلیهای خالی حرف میزدند!
البته ناظران آگاه گفتند که وی در راه بازگشت، زیر لبی با خودش میفرمود:
«یه وزیر دارم تا نداره
شبیه و همراه نداره
نگین بهش رأی نمیدم
اینکه اصن راه نداره!
آی نداره وای نداره
این دیگه (بوووووق) نداره!»(4)
1) آی بعضی از این نمایندههای محترم حرص میخورند از دست تاکسیها! آخه چرا کیفیت باند ضبط تاکسیها اینقدر پایینه؟
2) منظور از داس همان کلید نیست چون اصولاً دولت تدبیروامید داس ندارد و عزل و نصب هزارتایی مدیران هم با کلید بوده نه با داس!
3) البته این همکاران محترم شخص نماینده محترم، اهل ورزش بوده و رشتهشان هم شمشیربازی میباشد.
4) جای بوق را با هر کلمهای که صلاح دانستید پر بفرمایید لطفاً!
منبع: فرهنگ نیوز
انتهای پیام