به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مجتبی نادری طاهری شاعر جوان و انقلابی کشورمان در وبلاگ نادرترین غزل آورده است؛ میدانم چرا هر کاری میکنم دلم با بعضی به اصطلاح قدرتهای جهان صاف نمیشود، بالاخص یکیشان! جنایاتشان را نمیتوانم از ذهنم پاک کنم هرگز و این تنها کینهای است که از کسی به دل دارم.
غزلی تقدیم میکنم در موضوع این روزها:
پشت لبت پنهان مکن دندان تیزت را
ما دیدهایم از پیشتر خوی ستیزت را
یا یار جانی باش، یا یک دشمن جانی
درمان کن این رفتار کجدار و مریزت را
بگذار خود را جای ما، با او چه خواهی کرد
وقتی به خاک و خون کشد گرگی عزیزت را؟
عادت به جنگ تن به تن دارند رستمها
مردانهتر کن حملههای سینه خیزت را!
باور ندارد خاک ما صلح تو را وقتی
آوردهای تا مرزهایش خاکریزت را
یا جنگ، یا تحریم، یا ننگ این چه انصافی است
خالی کن از مشتی گزینه روی میزت را!
شاید ببخشد شاه، اما من یکی هرگز
حتی نخواهم گفت یک مصرع مجیزت را