به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، وی درباره محتوای نامه اظهار داشت: در نامه آمده بود ریاست محترم دانشگاه طبق تشخیص مراجع ذی صلاح ملزم به اخذ خروج قطعی از کشور هستید و دیگر مجاز به تحصیل نیستید لذا هر چه سریعتر نسبت به لغو پذیرشتان اقدام کنید.
تابش گفت: این موضوع برایم بسیار عجیب و شوک آور بود. خواستم از نامه کپی تهیه کنم اما چون محرمانه بود اجازه ندادند و صرفا برای پیگیری از روی نامه یادداشت برداشتم.
وی افزود: بعد از این ماجرا شاعرانی چون علیرضا قزوه و محمدحسین جعفریان پیگیر وضعیت من بودند. جمعی از شاعران به دفتر رهبری نامه نوشته بودند که در نهایت من به دفتر نهاد رهبری در دانشگاهها خوانده شدم و توضیحاتی دادم. بعد هم از طریق انجمن دوستی ایران و افغانستان پیگیری کردم. آنجا هم بعد از دو سه هفته گفتند که مشکل حل شده است و باید بروم پیش آقای صفری مسئول امور کنسولی دانشجویان وزارت علوم و از من خواستند چون مشکل حل شده هر چه به من گفتند، بپذیرم.
این شاعر افغانستانی اظهار داشت: من وقتی به وزارت علوم مراجعه کردم. سوالات مختلفی از من پرسیدم. مثلا اینکه با چه کسی ازدواج کردم، کجا زندگی میکنم، از کجا پول در میآورم و سرانجام هم به من گفتند که شما باید برای دو سال ایران را ترک کنید.
وی افزود: من هر چه به آقای صفری گفتم که حداقل زمان این خروج را کمتر کنید یا حداقل اجازه بدهید یک ترم دیگر در ایران باشم تا درسهایم تمام شود، قبول نکردند و چون دوستان در انجمن دوستی ایران و افغانستان به من گفته بودند، هر چه گفتند بپذیرم، قبول کردم که ایران را ترک کنم. اما وقتی از وزارت علوم بیرون آمدم دوستان اظهار تاسف کردند و گفتند سخن آنها با آنچه که با ما توافق کرده بودند، متفاوت است و چرا قبول کردی.
تابش اظهار داشت: هم اکنون دنبال پر کردن فرم خروج هستم. هرچند امیدوارم این قضیه حل شود اما اگر حل نمیشود باید هر چه سریعتر از ایران بروم چون اگر در افغانستان برف بیاید شرایط من برای خرج بسیار سختتر میشود.
وی افزود: از اینکه رسانههای ارزشی به بازتاب این قضیه پرداختند و از من حمایت کردند، بسیار خوشحالم. چون من یک طلبه هستم و از اینکه به جای شخصیتهایی مثل چنگیز پهلوان یا صادق زیبا کلام که از حقوق افغانستانیها دفاع کنند، رسانههای ارزشی دفاع کردند، خرسندم.
این شاعر و طلبه افغانستانی در پایان اظهار داشت: من الان بسیار متحیر و سر درگم هستم. نمیدانم چرا شخصیتی مثل غلامعلی حدادعادل که شخصیت بزرگی در جمهوری اسلامی است، شخصا وضعیت من را پیگیری کرده و نامه محمدکاظم کاظمی را به وزیر علوم داده است ولی مشکل من حل نشده است. من نمیدانم چرا این رفتار با من شده است، چه کار کردهام که باید ایران را ترک کنم و اجازه تحصیل نداشته باشم؟ هزاران احتمال در ذهنم است و واقعا نمیدانم چرا چنین مسالهای برایم پیش آمده و کاش حداقل کسی برایم توضیح دهد.
منبع: فارس